پیشینه لیلة الرغائب و اعمال آن
پرسش :
آیا لیلة الرغائب و اعمال آن دارای پیشینه تاریخی در بین شیعه و اهل سنت هست؟
پاسخ :
لیلة الرغائب به اولین شب جمعه از ماه رجب، شب برآورده شدن آرزوهای بلند گفته شده که برای رسیدن به آرزوها اعمالی با ثواب فراوان روایت شده، که نماز رغایب از شمار این اعمال است.
ابن جوزی (م 597 ق) نخستین کسی است، که از اهل سنت، حدیث لیلة الرغائب و اعمال ان را با اندک اختلافی که با روایت ابن طاووس دارد، از ابن منده از ابن جهیم صوفی ابن سعید بصری از پدرش از صغانی از حمید طویل از انس بن مالک از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نقل کرده است. بدین ترتیب حدیثی که از آن نام برده شد، از منابع و راویان اهل سنت به منابع شیعی راه یافته است. گرچه مطالعات پیشینه ای فراتر از ابن جوزی را بیان نمی کند، اما نقد ابن جوزی بر این حدیث، نشان می دهد، که نماز رغایب دست کم در قرن ششم شایع بوده است.
ابن جوزی سند روایت را ضعیف، محتوای ان را دروغی منتسب به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) شمرده و ابن جهیم صوفی را از دروغگویان متهم به جعل این خبر دانسته و از استادش عبدالوهاب حافظ نقل کرده که راویان این خبر مجهول الحال و برای محدثان ناشناخته هستند و اصل خبر در هیچ کتابی یافت نشده است.[1] ابن جوزی نمازهایی مانند نماز رغایب را ساخته امام جماعت های جاهل دانسته که مجالس را از این نوع خبرها پر کرده اند تا بتوانند ریاست داشته باشند، در حالی که این نماز هیچ بنیان و اساس ندارد.[2]
برخی دروغ بودن چنین خبری را مورد اتفاق همگان دانسته[3] و در هر صورت، مقدسی گوید برای ما در بیت المقدس نمازی به نام نماز رغایب در ماه رجب شناخته شده نبود.[4] علی بن ابراهیم این نماز را از ساخته های اواخر قرن پنجم دانسته است، که جاهلانی از امامان جماعت ان را درست کرده اند.[5] از این رو، چنین نمازی را بدعتی مذموم و قبیح شمرده، خواستار مبارزه با آن شده اند،[6] به گونه ای که نووی آن را بدعتی زشت، گمراهی و نادانی و دربردارنده منکراتی اشکار شمرده که بدین سبب جعل کننده آن را نفرین کرده است.[7]
مهم آنکه، اعتقاد به لیلة الرغائب و خواندن نماز آن، مانند بسیاری از امور مشابه، همدوش نفی و مبارزه همچنان رشد کرده و سبب اعتقاد قوی تر برخی از اهل سنت به ان شده است. برخی پنداشته اند که حتی اسری (حرکت شبانه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) به بیت المقدس) نیز در نخستین شب جمعه ماه رجب، به نام لیلة الرغائب بوده است.[8]
پیشینه این خبر در منابع شیعی به ابن طاووس (م 664 ق) می رسد. او بدون ذکر سند، تصریح کرده که در کتاب های عبادی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نقل شده، ولی من ان را از برخی کتاب های شیعه آورده ام. سخن سید نشان می دهد ابن طاووس چندان به منبع خود اعتماد نداشته و حتی نام آن را نخواسته بیان کند، اما از باب احتیاط حدیث را نقل کرده است تا ثوابی از دست نرود.[9]
گویا خاستگاه این گونه احتیاط ها (اصل تسامح در ادله سنن) یا (اخبار من بلغ) باشد، که خبر در مقام عمل پذیرفته می شود. علامه حلی (م ۷۲۶ ق) نیز به محتوای این حدیث اعتماد کرده به ان اجازه داده و سپس مستند محدثان و فقهای بعدی شده تا آن را نقل کنند و یا مستحب شمارند[10]. اما آیت الله فاضل لنکرانی (رحمه الله) حکم به استحباب نماز لیلة الرغائب و روزه روز قبل از ان را مشکل شمرده است.[11]
در دلالت اخبار من بلغ بر استحباب دو نظر فقهی متفاوت ارایه شده است و در این باره شیخ انصاری بر خلاف آخوند خراسانی (اخبار من بلغ) را دلیل بر استحباب خود عمل نمی داند.
برخی مانند مجلسی نیز لیلة الرغائب و نماز ان را به پیروی از ابن طاووس و علامه حلی نقل کرده، اما چندان به آن اعتماد نداشته است. او با این که خبر را در بحار الانوار[12] بدون هیچ نقدی نقل کرده، اما در زاد المعاد از اوردن ان خودداری کرده و دلیل ان را عامی و معتبر نبودن سند دانسته و گفته است که خواندن نماز لیلة الرغائب در وقت خاص مشکل افرین است.[13] کسانی مانند امینی، تستری، سبحانی و میلانی نیز هریک به نوعی عامی بودن و حتی ساختگی بودن آن را اشاره کرده اند.[14]
در این میان، مرعشی نجفی کیفیت نماز رغایب را از ابوبکر خوارزمی شافعی مذهب، در کتاب (مفید العلوم و مبید الهموم) ص 88 چاپ مصر، نقل کرده است.[15] در صورت صحت این انتساب، پیشینه حدیث رغایب به نیمه دوم قرن چهارم می رسد؛ زیرا ابوبکر خوارزمی خواهر زاده طبری، مولف کتاب (تاریخ الامم و الملوک) و درگذشته سال 383 ق است. اما با توجه به این که جعل حدیث رغایب مربوط به اواخر قرن پنجم است، پیشینه قرن چهارم با مشکل روبرو می شود و گویا در انتساب کتاب (مفید العلوم و مبید الهموم) به ابوبکر خوارزمی نیز اشتباهی رخ داده باشد.
این کتاب گرچه مکرر به نام خوارزمی چاپ شده و خوارزمی از پدر به خوارزم و از مادر به طبرستان منسوب است، اما حاجی خلیفه آن را به شخصی مغربی تبار[16] و دیگران ان را به ابوعبدالله قزوینی(م 682 ق) نسبت داده اند، در حالی است که سطور ابتدایی کتاب منسوب به انان یکی است[17].
نکته دیگر آن که، ناقلان خبر رغایب بایستی ان حدیث را به طور طبیعی به کتاب خوارزمی ارجاع می دادند، که قبل از ابن جوزی(م 597 ق) نگاشته شده است. از سوی دیگر ارجاع به قزوینی به لحاظ زمان درگذشت وی، دقیق تر می نماید، زیرا با پیشینه گفته شده برای حدیث هماهنگ است و خود مرعشی نجفی نیز در مواردی کتاب (مفید العلوم و مبید الهموم) را به قزوینی(م 862 ق) نسبت داده است.[18]
دست بر سر نهادن برای تعظیم نیز که امروزه رایج شده، نمونه دیگری است که مردم آن را بدون پشتوانه علمی - روایی علمی و با پیشینه ذوق برخی اهل سنت انجام می دهند. مهم انکه در این نوع موارد، نباید از نقش احتمالی صوفیان سنی مذهب غافل شد، مواردی که نخست، اهل سنت را به دلیل همسویی مذهبی متاثر کرده و سپس به شیعه راه یافته، در حالی که محققان هر دو طایفه آنها را نقد کرده اند.
پینوشتها:
[1] ابن جوزی، الموضوعات، ج 2، ص 125. شرح حال او را بنگرید: ابن جوزی، المنتظم، ج 15، ص 161.
[2] ابن جوزی، الموضوعات، ج 2، ص 129.
[3] ابن تیمیه، الفتاوی الکبری، ج 2، ص 262 و ج 5، ص 344 و عجلونی، کشف الخفاء، ج 2، ص 410.
[4] (لم یکن عندنا ببیت المقدس صلاه الرغایب)، لخمی شاطبی غرناطی(م 790 ق)، الاعتصام، ج 1، ص 122.
[5] فتنی، تذکره الموضوعات، ص 44.
[6] شربینی، الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع، ج 1، ص 108 و ملییاری هندی(م 987 ق)، فتح المعین، ج 1، ص 312.
[7] نووی، شرح صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۰.
[8] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 3، ص 135.
[9] ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج 3، ص 189.
[10] رک: مجلسی، بحار الانوار، ج 95، صص 397-395 و نیز ج 104، ص 125؛ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 8، ص 98؛ قمی، مفاتیح الجنان، ص 138 و بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج 7، ص 379.
[11] فاضل لنکرانی، جامع المسایل، ج ۲، ص ۱۷۲.
[12] مجلسی، بحار الانوار، ج 95، ص 396-395.
[13] مجلسی، زاد المعاد، ص 42.
[14] امینی، الغدیر، ج 5، ص 245؛ همو، الوضاعون و احادیثهم، ص 228؛ تستری، النجعه فی شرح اللمعه، ج 3، ص 103؛ سبحانی، موسوعه طبقات الفقهاء، ج 7، ص 116 و میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ج 3، ص 303.
[15] مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 9، ص 620.
[16] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج 2، ص 1777.
[17] دمیاطی، حیاة الحیوان الکبری، ج 2، ص 112؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج 8، ص 11 و رک: الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه، ج 1، ص 838.
[18] مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 33، ص 813.
منبع: حوزه نت
لیلة الرغائب به اولین شب جمعه از ماه رجب، شب برآورده شدن آرزوهای بلند گفته شده که برای رسیدن به آرزوها اعمالی با ثواب فراوان روایت شده، که نماز رغایب از شمار این اعمال است.
ابن جوزی (م 597 ق) نخستین کسی است، که از اهل سنت، حدیث لیلة الرغائب و اعمال ان را با اندک اختلافی که با روایت ابن طاووس دارد، از ابن منده از ابن جهیم صوفی ابن سعید بصری از پدرش از صغانی از حمید طویل از انس بن مالک از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نقل کرده است. بدین ترتیب حدیثی که از آن نام برده شد، از منابع و راویان اهل سنت به منابع شیعی راه یافته است. گرچه مطالعات پیشینه ای فراتر از ابن جوزی را بیان نمی کند، اما نقد ابن جوزی بر این حدیث، نشان می دهد، که نماز رغایب دست کم در قرن ششم شایع بوده است.
ابن جوزی سند روایت را ضعیف، محتوای ان را دروغی منتسب به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) شمرده و ابن جهیم صوفی را از دروغگویان متهم به جعل این خبر دانسته و از استادش عبدالوهاب حافظ نقل کرده که راویان این خبر مجهول الحال و برای محدثان ناشناخته هستند و اصل خبر در هیچ کتابی یافت نشده است.[1] ابن جوزی نمازهایی مانند نماز رغایب را ساخته امام جماعت های جاهل دانسته که مجالس را از این نوع خبرها پر کرده اند تا بتوانند ریاست داشته باشند، در حالی که این نماز هیچ بنیان و اساس ندارد.[2]
برخی دروغ بودن چنین خبری را مورد اتفاق همگان دانسته[3] و در هر صورت، مقدسی گوید برای ما در بیت المقدس نمازی به نام نماز رغایب در ماه رجب شناخته شده نبود.[4] علی بن ابراهیم این نماز را از ساخته های اواخر قرن پنجم دانسته است، که جاهلانی از امامان جماعت ان را درست کرده اند.[5] از این رو، چنین نمازی را بدعتی مذموم و قبیح شمرده، خواستار مبارزه با آن شده اند،[6] به گونه ای که نووی آن را بدعتی زشت، گمراهی و نادانی و دربردارنده منکراتی اشکار شمرده که بدین سبب جعل کننده آن را نفرین کرده است.[7]
مهم آنکه، اعتقاد به لیلة الرغائب و خواندن نماز آن، مانند بسیاری از امور مشابه، همدوش نفی و مبارزه همچنان رشد کرده و سبب اعتقاد قوی تر برخی از اهل سنت به ان شده است. برخی پنداشته اند که حتی اسری (حرکت شبانه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) به بیت المقدس) نیز در نخستین شب جمعه ماه رجب، به نام لیلة الرغائب بوده است.[8]
پیشینه این خبر در منابع شیعی به ابن طاووس (م 664 ق) می رسد. او بدون ذکر سند، تصریح کرده که در کتاب های عبادی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نقل شده، ولی من ان را از برخی کتاب های شیعه آورده ام. سخن سید نشان می دهد ابن طاووس چندان به منبع خود اعتماد نداشته و حتی نام آن را نخواسته بیان کند، اما از باب احتیاط حدیث را نقل کرده است تا ثوابی از دست نرود.[9]
گویا خاستگاه این گونه احتیاط ها (اصل تسامح در ادله سنن) یا (اخبار من بلغ) باشد، که خبر در مقام عمل پذیرفته می شود. علامه حلی (م ۷۲۶ ق) نیز به محتوای این حدیث اعتماد کرده به ان اجازه داده و سپس مستند محدثان و فقهای بعدی شده تا آن را نقل کنند و یا مستحب شمارند[10]. اما آیت الله فاضل لنکرانی (رحمه الله) حکم به استحباب نماز لیلة الرغائب و روزه روز قبل از ان را مشکل شمرده است.[11]
در دلالت اخبار من بلغ بر استحباب دو نظر فقهی متفاوت ارایه شده است و در این باره شیخ انصاری بر خلاف آخوند خراسانی (اخبار من بلغ) را دلیل بر استحباب خود عمل نمی داند.
برخی مانند مجلسی نیز لیلة الرغائب و نماز ان را به پیروی از ابن طاووس و علامه حلی نقل کرده، اما چندان به آن اعتماد نداشته است. او با این که خبر را در بحار الانوار[12] بدون هیچ نقدی نقل کرده، اما در زاد المعاد از اوردن ان خودداری کرده و دلیل ان را عامی و معتبر نبودن سند دانسته و گفته است که خواندن نماز لیلة الرغائب در وقت خاص مشکل افرین است.[13] کسانی مانند امینی، تستری، سبحانی و میلانی نیز هریک به نوعی عامی بودن و حتی ساختگی بودن آن را اشاره کرده اند.[14]
در این میان، مرعشی نجفی کیفیت نماز رغایب را از ابوبکر خوارزمی شافعی مذهب، در کتاب (مفید العلوم و مبید الهموم) ص 88 چاپ مصر، نقل کرده است.[15] در صورت صحت این انتساب، پیشینه حدیث رغایب به نیمه دوم قرن چهارم می رسد؛ زیرا ابوبکر خوارزمی خواهر زاده طبری، مولف کتاب (تاریخ الامم و الملوک) و درگذشته سال 383 ق است. اما با توجه به این که جعل حدیث رغایب مربوط به اواخر قرن پنجم است، پیشینه قرن چهارم با مشکل روبرو می شود و گویا در انتساب کتاب (مفید العلوم و مبید الهموم) به ابوبکر خوارزمی نیز اشتباهی رخ داده باشد.
این کتاب گرچه مکرر به نام خوارزمی چاپ شده و خوارزمی از پدر به خوارزم و از مادر به طبرستان منسوب است، اما حاجی خلیفه آن را به شخصی مغربی تبار[16] و دیگران ان را به ابوعبدالله قزوینی(م 682 ق) نسبت داده اند، در حالی است که سطور ابتدایی کتاب منسوب به انان یکی است[17].
نکته دیگر آن که، ناقلان خبر رغایب بایستی ان حدیث را به طور طبیعی به کتاب خوارزمی ارجاع می دادند، که قبل از ابن جوزی(م 597 ق) نگاشته شده است. از سوی دیگر ارجاع به قزوینی به لحاظ زمان درگذشت وی، دقیق تر می نماید، زیرا با پیشینه گفته شده برای حدیث هماهنگ است و خود مرعشی نجفی نیز در مواردی کتاب (مفید العلوم و مبید الهموم) را به قزوینی(م 862 ق) نسبت داده است.[18]
دست بر سر نهادن برای تعظیم نیز که امروزه رایج شده، نمونه دیگری است که مردم آن را بدون پشتوانه علمی - روایی علمی و با پیشینه ذوق برخی اهل سنت انجام می دهند. مهم انکه در این نوع موارد، نباید از نقش احتمالی صوفیان سنی مذهب غافل شد، مواردی که نخست، اهل سنت را به دلیل همسویی مذهبی متاثر کرده و سپس به شیعه راه یافته، در حالی که محققان هر دو طایفه آنها را نقد کرده اند.
پینوشتها:
[1] ابن جوزی، الموضوعات، ج 2، ص 125. شرح حال او را بنگرید: ابن جوزی، المنتظم، ج 15، ص 161.
[2] ابن جوزی، الموضوعات، ج 2، ص 129.
[3] ابن تیمیه، الفتاوی الکبری، ج 2، ص 262 و ج 5، ص 344 و عجلونی، کشف الخفاء، ج 2، ص 410.
[4] (لم یکن عندنا ببیت المقدس صلاه الرغایب)، لخمی شاطبی غرناطی(م 790 ق)، الاعتصام، ج 1، ص 122.
[5] فتنی، تذکره الموضوعات، ص 44.
[6] شربینی، الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع، ج 1، ص 108 و ملییاری هندی(م 987 ق)، فتح المعین، ج 1، ص 312.
[7] نووی، شرح صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۰.
[8] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 3، ص 135.
[9] ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج 3، ص 189.
[10] رک: مجلسی، بحار الانوار، ج 95، صص 397-395 و نیز ج 104، ص 125؛ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 8، ص 98؛ قمی، مفاتیح الجنان، ص 138 و بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج 7، ص 379.
[11] فاضل لنکرانی، جامع المسایل، ج ۲، ص ۱۷۲.
[12] مجلسی، بحار الانوار، ج 95، ص 396-395.
[13] مجلسی، زاد المعاد، ص 42.
[14] امینی، الغدیر، ج 5، ص 245؛ همو، الوضاعون و احادیثهم، ص 228؛ تستری، النجعه فی شرح اللمعه، ج 3، ص 103؛ سبحانی، موسوعه طبقات الفقهاء، ج 7، ص 116 و میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ج 3، ص 303.
[15] مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 9، ص 620.
[16] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج 2، ص 1777.
[17] دمیاطی، حیاة الحیوان الکبری، ج 2، ص 112؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج 8، ص 11 و رک: الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه، ج 1، ص 838.
[18] مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 33، ص 813.
منبع: حوزه نت