جمعه، 3 ارديبهشت 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

قرائات مختلف قرآن از دیدگاه ائمه اطهار (علیهم السلام)

پرسش :

ائمه اطهار (علیهم السلام) در مورد قرائات مختلف قرآن چه نظری ارائه کرده اند؟


پاسخ :
از ائمه اهل بیت(علیهم السلام) سخنانى درباره قرآن کریم وارد شده که به مهم ترین موضوعات قرآنی اشاره دارد؛ و حاکى از دقّت نظر و ژرف اندیشى است که ائمه اطهار(ع) درباره این کتاب مقدّس رعایت داشته اند. همچنین نشان دهنده میزان عنایت و اهتمام آنان به حفظ و حراست نصّ قرآن و جلوگیرى از تحریف و تأویل آن است. گزیده اى از این سخنان در زیر نقل مى شود:

1. «محمد بن وراق» مى گوید: مجلدى را که حاوى قرآن بود، به جعفر بن محمد الصادق(علیهما السلام) نشان دادم که علائم و نشانه گذارى آن با طلا و یکى از سوره هاى آخرین آن نیز با طلا نوشته شده بود. کاستى در آن یاد ننمود جز آنکه فرمود: «دوست ندارم که قرآن با رنگى جز رنگ سیاه نوشته شود، همان گونه که در اوّلین بار نوشته شده است».(1) این سخن، نشانه دقّت و علاقه شدید امام(ع) نسبت به حفظ و سلامت قرآن است تا آنجا که در رنگ خط نیز ترجیح داده شده که به همان نحوى که اول بار نوشته شده، محفوظ و باقى بماند، تا بدین وسیله قرآن با چیزى غیر از قرآن؛ مانند زوائد و تحسینات اخیر، اشتباه نشود.

2. امام محمد بن علی الباقر(علیه السلام) فرموده: «قرآن واحد است و از پیشگاه خداى یگانه و واحد فرود آمده است و این اختلافات از راویان بر آن وارد مى شود».(2) این سخن، بدین معنا است که قرائت نازل شده از جانب خدا یکى است و قرآن به نصّ واحد نازل گشته است و اختلاف در روایت این نصّ بر حسب اجتهاد قاریان است. حدیث بعدى، این معنا را توضیح مى دهد:

3. امام جعفر بن محمد الصادق(علیهما السلام) مى فرماید: «قرآن بر حرف واحد و از نزد خداى واحد نازل گشته است».(3) منظور نفى قرائت هاى متداولى است که مردم آنها را متواتر از پیامبر(صلی الله علیه و آله) پنداشته اند. امام(ع) چنین مطلبى را انکار مى کند؛ زیرا قرآن به نصّ واحد نازل شده است؛ اما اختلاف لهجه ها (برحسب تفسیرى که در جای خود از حروف سبعه بیان شده) از طرف امام(ع) نفى نمى شود، چنان که در روایات دیگر آمده و قبلا نقل شد.

4. «سالم بن سلمه» گوید: شخصى در محضر امام صادق(علیه السلام) آیاتى از قرآن را قرائت کرد و به طورى که من شنیدم، قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود. ابو عبدالله(ع) به وى گفت: «از این قرائت خوددارى کن و همان گونه که مردم مى خوانند تو هم بخوان».(4) شاید این شخص بر حسب تفنّنِ قُرّاء، قرآن را به وجوه مختلف قرائت کرده است و از آنجا که این قبیل قرائت ها، به منزله بازى با نصّ قرآن کریم است، امام(ع) وى را نهى کرده است و دستور داده که همان قرائت معروفى را که مردم ملتزم به آن هستند اختیار کند؛ زیرا قرائتِ صحیح که در شریعت بدان امر شده، همان قرائتى است که هر نسلى از نسل پیش تا از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و او از جبرئیل و او از خداى عزّ و جلّ، اخذ کرده است و توجّهى به قاریانى که فنّ قرائت را همانند یک نوآورى و صنعت، حرفه خود قرار داده اند، نباید کرد و تنها قرائتى که با قرائت عامّه مسلمانان موافق باشد، باید مورد توجه قرار گرفته شود.

5. «سفیان بن السمط» مى گوید: در مورد تنزیل قرآن از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم، وى گفت: «همان گونه که آموخته اید، بخوانید».(5) وى از نصّ اصلى که براى نخستین بار نازل شده سئوال کرده؛ زیرا دیده است که قُرّاء در این زمینه اختلاف دارند و امام(ع) پاسخ مى دهد که نصّ اصلى همان است که امروز میان مردم متداول است و فرموده او (همان گونه که آموخته اید بخوانید) به این معنا است که بر شما (یعنى عامّه مسلمانان) واجب است قرآن را همان گونه که خلفا عن سلف از پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرا گرفته اید، بخوانید.

6. «على بن الحکم» مى گوید: «عبدالله بن فرقد» و «معلّى بن خنیس» براى من نقل کردند که ما در محضر امام صادق(علیه السلام) بودیم و «ربیعة الرأى» نیز با ما بود. در آنجا پیرامون فضل قرآن سخن به میان آمد. امام صادق(ع) فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن را طبق قرائت ما نمى خوانده، گمراه بوده است». ربیعه گفت: گمراه؟! امام(ع) گفت: «بلى، گمراه». امام صادق(ع)، اضافه کرد: «ما قرآن را طبق قرائت اُبَیّ مى خوانیم».(6)

شاید در آن مجلس درباره قرائت هاى غیر متعارف «ابن مسعود» بحث مى شده و امام(علیه السلام) به آنان تذکر داده که این قرائت ها جایز نیست و قرائت صحیح، همان قرائت عامّه مسلمانان است و کسى که از این روش متداول عامه تخطّى کند گمراه است؛ زیرا چنین کسى از روش مسلمانان که نسلا بعد نسل از پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرا گرفته اند، عدول و تخطى کرده است، و اگر «ابن مسعود» قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت مى کرده است (به فرض صحت نسبت) گمراه است؛ زیرا طریق میانه، طریقى است که جامعه مسلمانان در آن مشى مى کنند و کسى که از این راه میانه گام برون نهد، هر کس که باشد گمراه خواهد بود.

اما این گفته امام(علیه السلام) که ما قرآن را بر طبق قرائت «اُبَیّ» مى خوانیم، اشاره است به دوران یکسان شدن مُصحف ها در عهد عثمان که «اُبَیّ بن کعب» قرآن را املاء مى کرد؛ و گروهى آن را بر وفق املاءِ او مى نوشتند و هرگاه در مورد نصّ اصلى اختلاف داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى کردند و مُصحف موجود که مورد قبول عامّه مسلمانان است، بر طبق املاءِ «اُبَیّ بن کعب» است و قرائت منطبق بر قرائت «اُبَیّ بن کعب»، کنایه از التزام به چیزى است که هم اکنون عامّه مسلمانان برآنند.

7. صدوق از امام جعفر بن محمد الصادق(علیهما السلام) و او از پدران خود روایت کرده است که رسول الله(صلی الله علیه و آله) فرمود: «قرآن را با همان کیفیت عربى آن بیاموزید و از «نَبْر» در قرآن (یعنى مبالغه در اظهار همزه) بپرهیزید».(7) امام صادق(ع) فرمود: «اظهار همزه به منزله اضافه کردن بر قرآن است، مگر همزه هاى اصلى، مانند: «اَلْخَبْأَ» در آیه «اَلّا یَسْجُدُوا للهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْأَ»(8) و یا «لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ»(9) و نیز «فَادّارَأتُمْ».(10)

در برخى نسخه ها کلمه «النبر» به زاى یعنى «النبز» نوشته شده که اشتباه است و در کتاب «نهایه» «ابن اثیر» نقل شده، صحیح آن «نبر» است و «کسائى» به «نبر» قرائت مى کرده است. اینکه در احادیث اهل بیت(علیهم السلام) آمده است قرآن را به کیفیت عربى خالص قرائت کنید(11) از نظر علاقه شدیدى است که به حفظ لغت اصیل قرآن داشته اند و لغت اصیل، همان لغت فصیح عرب و لهجه رایج آن است، تا قرآن از هر گونه تغییر و غلط خوانى مصون باشد و دگرگونى در آن راه نیابد.

پی‌نوشت‌ها:
(1). «لا یُعْجِبُنی أَنْ یُکْتَبَ الْقُرْآنُ إِلّا بِالسَّوادِ کَما کُتِبَ أَوَّل مَرَّةٍ».
(2). «اَلْقُرْآنُ واحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ وَاحِدٍ وَ لکِنَّ الْاِخْتِلَافَ یَجِیءُ مِنْ قِبَلِ الرُّواةِ».
(3). «وَ لِکنَّهُ نُزِلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِدِ».
(4). «کَفِّ عَنْ هذِهِ الْقِراءَةِ اِقْرَأ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ».
(5). «اِقْرَؤُوا کَمَا عُلِّمْتُمْ».
(6). «ان کان ابن مسعود لا یقرأ على قراءتنا فهو ضالّ». فقال ربیعة: ضالّ؟ فقال(ع): «نعم، ضالّ». ثمًّ قال ابو عبدالله(ع): «أمّا نحن فنقرأ على قراءة اُبَیّ».
(7). قال رسول الله: «تعلّموا القرآن بعربیّتة و إیّاکم و النبر فیه، یعنی الهمز». (معانی الأخبار، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1403 هـ ق، چاپ اول‏‏، ص 345).
(8). قرآن کریم، سوره نمل، آیه 25.
(9). همان، سوره نحل، آیه 5.
(10). همان، سوره بقره، آیه 72؛ ر . ک: معانى الاخبار، همان، ص 345.
(11). ر. ک: وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، محقق / مصحح: مؤسسه آل البیت(ع)‏، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، ‏‏1409 هـ ق‏، چاپ اول، ج 6، ص 220.

منبع: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، 1381 ش، صص 202-199.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط
موارد بیشتر برای شما