مسئولیت انتخاب با خود مردم است
پرسش :
با وجود اینکه مردم ناراضی هستند بعضی معتقدند؛ همه این مشکلات به خاطر این است که مردم درست رای ندادند، به چه کسی رای میدادند، همه اینها مثل هم هستند و همه چیز دست رهبر است.
پاسخ :
در ابتدا باید به یک نکته اساسی که آن مسئولیت های رهبری است، به خصوص در مسائل اجرایی کشور توجه نمائیم، مقام معظم رهبری نیز بارها به این مساله اشاره کرده اند، به عنوان مثال ایشان در دیدار با دانشجویان استان کرمانشاه، این موضوع را به این صورت مورد اشاره قرار می دهند:
«رهبری یک مدیریت است؛ البته مدیریتِ اجرائی نیست. این اشکال و اشتباه هم در طول زمان، از اول انقلاب تا امروز، در بعضی از تبلیغات ادامه دارد. اینجور تلقی کنند که رهبری یک مدیریت اجرائی است؛ نه، مدیریت اجرائی، مشخص است. مدیریت اجرائی در بخش قوهی مجریه ضوابط مشخصی دارد، معلوم است، مسئولین معینی دارد؛ در قوهی قضائیه هم - که آن هم مدیریت اجرائی است - همین طور، هر کدام مسئولیت هائی دارند؛ قوهی مقننه هم که معلوم است. رهبری، ناظر بر اینهاست. به چه معنا؟ به این معنا که از حرکت کلی نظام مراقبت کند.
در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقهها و ضرورتها، مدیریتهای گوناگون را به بعضی از انعطافهای غیر لازم یا غیر جائز وادار می کند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است، این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضیها دوست می دارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمی شود. نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیت های مشخصی دارند.
در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در بخش دیپلماسی، نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان، مسئولان قوهی قضائیه در بخش خودشان، مسئولیتهای مشخصی دارند. در همهی اینها رهبری نه می تواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. خیلی از تصمیم های اقتصادی ممکن است گرفته شود، رهبری قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمی کند؛ مسئولینی دارد، مسئولینش باید عمل کنند. بله، آنجائی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا می کند. در تصمیم و عملِ رهبری باید عقلانیت در خدمت اصول قرار بگیرد»؛[1]
یعنی با توجه به این که مسئولیت رهبری در کشور ما یک مدیریت اجرایی نیست و دلیلی برای ورود مستقیم ایشان نسبت به مسائل اجرایی کشور وجود ندارد، ایشان در این سال هایی که مسئولیت رهبری را برعهده داشتند، خط مشی ها و سیاست های کلان در اداره کشور را ارائه کرده و همواره با رهنمودهای خویش آن ها را تبیین کرده اند، البته ایشان چون همواره دغدغه مشکلات مردم به خصوص مسائل اقتصادی آنان را دارند، ضمن این که خط مشی های کلان و کلیدی را به دولتمردان توصیه کرده اند، در حد مسئولیت خویش درباره مشکلات اقتصادی مردم، بارها به مسئولین و نهادی اجرایی و تقنیینی گوشزدهای لازم را کرده اند، لکن نکته اساسی در این است که این مسئولین و نهادهای اجرایی منصوب ایشان نیستند که مسئولیت ندانم کاری آن ها را داشته باشند، اساساً ورود مستقیم رهبری در این مسائل موجب برخی بهانه جویی هایی خواهد بود که بگویند؛ ما در حیطه مسئولیت خود مسلوب اختیار هستیم، از این روی نمی توانیم پاسخگو باشیم، بنابراین در کشور ما طبق قانون اساسی مسئولیت های اجرایی و نظارتی دارای یک نهادمندی است که آن ها دارای اختیارات و مسئولیت های خودشان هستند و در این باره باید هم پاسخگو باشند و رهبری هم در حیطه مسئولیت خویش که باید بگوئیم آن مدیریت اجرایی نیست وظایف و مسئولیت هایی دارند و اساساً مسئولیت این مسائلی که مطرح کردید به ایشان بر نمی گردد.
درباره مسئولیت مردم باید این نکته را اشاره نمائیم که انتخاب متصدیان قوه مقننه و مجریه طبق قانون بر عهده مردم است و خود مردم هستند که با انتخابشان آینده کشور را رقم می زنند، این که بگوییم این ها فرقی نمی کنند، همین وضعیتی که با آن رو به رو هستید را می توانید مشاهده کنید، مجلس و دولت در این کشور اختیارات قانونی زیادی دارد که در قانون اساسی به آن اشاره شده است و انتخاب مردم و تعیین کننده بودن آن را نمی توان انکار کرد؛ چراکه شیوه مردم سالاری در ایران امری است که نهادینه شده و اداره کشور بر عهده منتخبین مردم است و این مردم هستند که با انتخاب درست خود می توانند سرنوشت و آینده کشور را تضمین نمایند، چنانکه مقام معظم رهبری پیش از انتخابات رهنمودهای لازم را در خصوص نقش تعیین کننده مردم و نیز نحوه انتخاب آن ها مطالبی را گوشزد نموده و فرمودند:
«رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد.
اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست، البته این روزها با این وسائل عجیبِ رسانهایِ کنونی ــ این پیامکها و امثال اینها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممکن است یک نفر هزاران پیامک بفرستد، برای من گزارش دادند که ممکن است در ایام انتخابات، روزی چند صد میلیون پیامک رد و بدل شود.
مراقب باشید، تحت تأثیر این چیزها قرار نگیرید؛ نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید، البته هر کسی و یا فعالان سیاسی می توانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ امّا از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید. در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح، به هر حال آنچه که ملاک عمل است، رأی آحاد مردم است.[2]
پینوشتها:
[1]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان کرمانشاه ، 1390/7/20
[2]. بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی، 1392/1/1
منبع: اندیشه قم
در ابتدا باید به یک نکته اساسی که آن مسئولیت های رهبری است، به خصوص در مسائل اجرایی کشور توجه نمائیم، مقام معظم رهبری نیز بارها به این مساله اشاره کرده اند، به عنوان مثال ایشان در دیدار با دانشجویان استان کرمانشاه، این موضوع را به این صورت مورد اشاره قرار می دهند:
«رهبری یک مدیریت است؛ البته مدیریتِ اجرائی نیست. این اشکال و اشتباه هم در طول زمان، از اول انقلاب تا امروز، در بعضی از تبلیغات ادامه دارد. اینجور تلقی کنند که رهبری یک مدیریت اجرائی است؛ نه، مدیریت اجرائی، مشخص است. مدیریت اجرائی در بخش قوهی مجریه ضوابط مشخصی دارد، معلوم است، مسئولین معینی دارد؛ در قوهی قضائیه هم - که آن هم مدیریت اجرائی است - همین طور، هر کدام مسئولیت هائی دارند؛ قوهی مقننه هم که معلوم است. رهبری، ناظر بر اینهاست. به چه معنا؟ به این معنا که از حرکت کلی نظام مراقبت کند.
در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقهها و ضرورتها، مدیریتهای گوناگون را به بعضی از انعطافهای غیر لازم یا غیر جائز وادار می کند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است، این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضیها دوست می دارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمی شود. نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیت های مشخصی دارند.
در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در بخش دیپلماسی، نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان، مسئولان قوهی قضائیه در بخش خودشان، مسئولیتهای مشخصی دارند. در همهی اینها رهبری نه می تواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. خیلی از تصمیم های اقتصادی ممکن است گرفته شود، رهبری قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمی کند؛ مسئولینی دارد، مسئولینش باید عمل کنند. بله، آنجائی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا می کند. در تصمیم و عملِ رهبری باید عقلانیت در خدمت اصول قرار بگیرد»؛[1]
یعنی با توجه به این که مسئولیت رهبری در کشور ما یک مدیریت اجرایی نیست و دلیلی برای ورود مستقیم ایشان نسبت به مسائل اجرایی کشور وجود ندارد، ایشان در این سال هایی که مسئولیت رهبری را برعهده داشتند، خط مشی ها و سیاست های کلان در اداره کشور را ارائه کرده و همواره با رهنمودهای خویش آن ها را تبیین کرده اند، البته ایشان چون همواره دغدغه مشکلات مردم به خصوص مسائل اقتصادی آنان را دارند، ضمن این که خط مشی های کلان و کلیدی را به دولتمردان توصیه کرده اند، در حد مسئولیت خویش درباره مشکلات اقتصادی مردم، بارها به مسئولین و نهادی اجرایی و تقنیینی گوشزدهای لازم را کرده اند، لکن نکته اساسی در این است که این مسئولین و نهادهای اجرایی منصوب ایشان نیستند که مسئولیت ندانم کاری آن ها را داشته باشند، اساساً ورود مستقیم رهبری در این مسائل موجب برخی بهانه جویی هایی خواهد بود که بگویند؛ ما در حیطه مسئولیت خود مسلوب اختیار هستیم، از این روی نمی توانیم پاسخگو باشیم، بنابراین در کشور ما طبق قانون اساسی مسئولیت های اجرایی و نظارتی دارای یک نهادمندی است که آن ها دارای اختیارات و مسئولیت های خودشان هستند و در این باره باید هم پاسخگو باشند و رهبری هم در حیطه مسئولیت خویش که باید بگوئیم آن مدیریت اجرایی نیست وظایف و مسئولیت هایی دارند و اساساً مسئولیت این مسائلی که مطرح کردید به ایشان بر نمی گردد.
درباره مسئولیت مردم باید این نکته را اشاره نمائیم که انتخاب متصدیان قوه مقننه و مجریه طبق قانون بر عهده مردم است و خود مردم هستند که با انتخابشان آینده کشور را رقم می زنند، این که بگوییم این ها فرقی نمی کنند، همین وضعیتی که با آن رو به رو هستید را می توانید مشاهده کنید، مجلس و دولت در این کشور اختیارات قانونی زیادی دارد که در قانون اساسی به آن اشاره شده است و انتخاب مردم و تعیین کننده بودن آن را نمی توان انکار کرد؛ چراکه شیوه مردم سالاری در ایران امری است که نهادینه شده و اداره کشور بر عهده منتخبین مردم است و این مردم هستند که با انتخاب درست خود می توانند سرنوشت و آینده کشور را تضمین نمایند، چنانکه مقام معظم رهبری پیش از انتخابات رهنمودهای لازم را در خصوص نقش تعیین کننده مردم و نیز نحوه انتخاب آن ها مطالبی را گوشزد نموده و فرمودند:
«رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد.
اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست، البته این روزها با این وسائل عجیبِ رسانهایِ کنونی ــ این پیامکها و امثال اینها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممکن است یک نفر هزاران پیامک بفرستد، برای من گزارش دادند که ممکن است در ایام انتخابات، روزی چند صد میلیون پیامک رد و بدل شود.
مراقب باشید، تحت تأثیر این چیزها قرار نگیرید؛ نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید، البته هر کسی و یا فعالان سیاسی می توانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ امّا از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید. در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح، به هر حال آنچه که ملاک عمل است، رأی آحاد مردم است.[2]
پینوشتها:
[1]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان کرمانشاه ، 1390/7/20
[2]. بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی، 1392/1/1
منبع: اندیشه قم