نتیجه قیام توابین
پرسش :
سرانجام قیام توابین چه شد؟
پاسخ :
جنبش توابین در سال شصت و یک هجرى آغاز شد. توابین از آن تاریخ پیوسته ساز و برگ جنگى فراهم ساخته و مردم را مخفیانه به خون خواهى حسین(علیه السلام) دعوت مى کردند. مردم نیز از شیعه و غیر شیعه دسته دسته به آنها مى پیوستند. توابین سر گرم مقدمات قیام بودند که یزید مرد. پس از مرگ یزید، توابین عده اى را به اطراف فرستادند تا مردم را دعوت به همکارى کنند. در این هنگام، احتیاط و اختفا را کنار گذاشته علناً به تهیه اسلحه و تجهیزات جنگى پرداختند.
تا آنکه شب جمعه پنجم ربیع الثانى سال 65 ق نخستین شعله قیام زبانه زد: در آن شب، توابین با هم به سوى تربت پاک امام حسین(علیه السلام) روانه شدند و همین که بالاى قبر آن حضرت رسیدند، فریادى از دل بر آورده عنان اختیار از کف دادند و این سخنان را با اشک دیدگان در هم آمیختند:
«پروردگارا! ما فرزند پیامبر را یارى نکردیم، گناهان گذشته ما را بیامرز و توبه ما را بپذیر، به روح حسین و یاران راستین و شهید او رحمت فرست، ما شهادت مى دهیم که بر همان عقیده هستیم که حسین بر سر آن کشته شد. پروردگارا! اگر گناهان ما را نیامرزى و به دیده رحم و عطوفت بر ما ننگرى زیانکار و بدبخت خواهیم بود...»
پس از پایان این صحنه مهیج و شور انگیز، قبور شهدا را ترک گفته به سمت شام حرکت کردند و در سرزمینى بنام «عین الورده» با سپاه شام، که فرماندهى آنها را عبید الله بن زیاد به عهده داشت، روبرو شدند و پس از سه روز نبرد سخت، سر انجام شکست خوردند و سران انقلاب به جز «رفاعه» به شهادت رسیدند و بقیه نیروهایشان به فرماندهى رفاعه بن شداد به کوفه باز گشتند و به هواداران مختار که در کوفه فعالیت داشتند، پیوستند.(1)
قیام توابین، گر چه هدف اجتماعى روشنى نداشت، و نیز خیلى زود با شکست روبرو گردید، ولى در هر حال بر مردم کوفه تأثیر عمیقى به جا گذاشت و افکار عمومى را براى مبازره با حکومت بنى امیه آماده ساخت.
تنها شیعیان نبودند که به انقلاب توابین پیوستند، بلکه کلیه کسانى که خواهان تغییر اوضاع و شکستن یوغ ظلم دستگاه حکومت اموى از طریق جنبشى خونین بودند به توابین پیوستند.
البته به علت آنکه قیام توابین یک قیام انتقام جویانه و شهادت طلبانه بود و عناصر انقلابى هیچ هدفى جز انتقام و یا مرگ در این راه نداشتند، عده زیادى به آنان نپیوستند. در دفتر سلیمان بن صرد شانزده هزار نفر ثبت نام کرده بودند که از این عده جز پنج هزار نفر حاضر نشدند(2) در حالى که تعداد سپاه شام سى هزار نفر بود. البته علت این موضوع روشن است؛ زیرا همیشه فقط افرادى که در سطح عالى فداکارى و جانبازى در راه عقیده قرار دارند، مجذوب اقدامات شهادت طلبانه مى شوند، بدیهى است که تعداد این قبیل افراد در هر زمانى اندک است.
پی نوشت:
(1). ابو مخنف، مقتل الحسین، ص 248 - 310؛ ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 4، ص 158 – 186.
(2). از مدائن هفتاد نفر و از بصره سیصد نفر جهت پیوستن به توابین حرکت کرده بودند، اما هنگامى به میدان جنگ نزدیک شدند که توابین شکست خورده بودند!
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ه.ش.
جنبش توابین در سال شصت و یک هجرى آغاز شد. توابین از آن تاریخ پیوسته ساز و برگ جنگى فراهم ساخته و مردم را مخفیانه به خون خواهى حسین(علیه السلام) دعوت مى کردند. مردم نیز از شیعه و غیر شیعه دسته دسته به آنها مى پیوستند. توابین سر گرم مقدمات قیام بودند که یزید مرد. پس از مرگ یزید، توابین عده اى را به اطراف فرستادند تا مردم را دعوت به همکارى کنند. در این هنگام، احتیاط و اختفا را کنار گذاشته علناً به تهیه اسلحه و تجهیزات جنگى پرداختند.
تا آنکه شب جمعه پنجم ربیع الثانى سال 65 ق نخستین شعله قیام زبانه زد: در آن شب، توابین با هم به سوى تربت پاک امام حسین(علیه السلام) روانه شدند و همین که بالاى قبر آن حضرت رسیدند، فریادى از دل بر آورده عنان اختیار از کف دادند و این سخنان را با اشک دیدگان در هم آمیختند:
«پروردگارا! ما فرزند پیامبر را یارى نکردیم، گناهان گذشته ما را بیامرز و توبه ما را بپذیر، به روح حسین و یاران راستین و شهید او رحمت فرست، ما شهادت مى دهیم که بر همان عقیده هستیم که حسین بر سر آن کشته شد. پروردگارا! اگر گناهان ما را نیامرزى و به دیده رحم و عطوفت بر ما ننگرى زیانکار و بدبخت خواهیم بود...»
پس از پایان این صحنه مهیج و شور انگیز، قبور شهدا را ترک گفته به سمت شام حرکت کردند و در سرزمینى بنام «عین الورده» با سپاه شام، که فرماندهى آنها را عبید الله بن زیاد به عهده داشت، روبرو شدند و پس از سه روز نبرد سخت، سر انجام شکست خوردند و سران انقلاب به جز «رفاعه» به شهادت رسیدند و بقیه نیروهایشان به فرماندهى رفاعه بن شداد به کوفه باز گشتند و به هواداران مختار که در کوفه فعالیت داشتند، پیوستند.(1)
قیام توابین، گر چه هدف اجتماعى روشنى نداشت، و نیز خیلى زود با شکست روبرو گردید، ولى در هر حال بر مردم کوفه تأثیر عمیقى به جا گذاشت و افکار عمومى را براى مبازره با حکومت بنى امیه آماده ساخت.
تنها شیعیان نبودند که به انقلاب توابین پیوستند، بلکه کلیه کسانى که خواهان تغییر اوضاع و شکستن یوغ ظلم دستگاه حکومت اموى از طریق جنبشى خونین بودند به توابین پیوستند.
البته به علت آنکه قیام توابین یک قیام انتقام جویانه و شهادت طلبانه بود و عناصر انقلابى هیچ هدفى جز انتقام و یا مرگ در این راه نداشتند، عده زیادى به آنان نپیوستند. در دفتر سلیمان بن صرد شانزده هزار نفر ثبت نام کرده بودند که از این عده جز پنج هزار نفر حاضر نشدند(2) در حالى که تعداد سپاه شام سى هزار نفر بود. البته علت این موضوع روشن است؛ زیرا همیشه فقط افرادى که در سطح عالى فداکارى و جانبازى در راه عقیده قرار دارند، مجذوب اقدامات شهادت طلبانه مى شوند، بدیهى است که تعداد این قبیل افراد در هر زمانى اندک است.
پی نوشت:
(1). ابو مخنف، مقتل الحسین، ص 248 - 310؛ ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 4، ص 158 – 186.
(2). از مدائن هفتاد نفر و از بصره سیصد نفر جهت پیوستن به توابین حرکت کرده بودند، اما هنگامى به میدان جنگ نزدیک شدند که توابین شکست خورده بودند!
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ه.ش.