چهارشنبه، 10 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

راه حل مقابله با وسواس فکری و اعتقادی

پرسش :

با وسواس فکری و اعتقادی که باعث تزلزل اعتقادی و شکاکیت می شود، چه باید کرد؟


پاسخ :

مقدمه

اعتقادات و باورها مهمترین چیزی است که یک شخص در طول حیات خویش بدست می آورد و بر مبنای همین باورهاست که حرکت و عمل شکل می گیرد و شخص نسبت به چیزی که بدان اعتقادی ندارد هرگز عملی انجام نمی دهد و در مسیر آن حرکت نمی کند. لذا اعتقادات و یقینیات ما مبنای حرکت ما در مسیر الهی خواهد بود و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست.

حال یکی از مسائلی که بعضا افراد دچار آن می شوند وسواس فکری و شک و شبهه در اعتقادات می باشد که با وسواس عملی و بدنی و مثلا کسانی که در امر طهارت و نجاست و ... وسواس دارند کاملا فرق می کند.

توضیح بیشتر اینکه هر انسانی در طول زندگی بواسطه آموزه های دینی و تربیتی خود، به یک سری باورها، عقائد و یقینیات صحیح دست می یابد، مانند اعتقاد به وجود خدا و توحید، اعتقاد به معاد، بهشت و جهنم، فرشتگان، پیامبران الهی، اوصاف اللهی، اعتقاد به پیامبر خاتم و قرآن و برتری و حقانیت دین اسلام و...

اما آیا تضمینی وجود دارد تا شخصی که به این اعتقادات و یقینیات دست یافته تا آخر عمر نیز بتواند اینها را همراه داشته باشد یا نه؟ و آیا ممکن است که با وجود دشمن قسم خورده و سرسختی مانند شیطان، انسان بتواند با خیالی آسوده بنشیند و نگران از دست دادن اعتقاداتش نباشد؟

اتفاقا شیطان با علم به اهمیت این موضوع، مستقیم باورها و یقینیات فرد را هدف قرار می دهد و سعی می کند ابتدا با القاء شک و شبهه پیرامون اعتقادات، پایه های اعتقادی ما را دچار تزلزل نماید تا اینکه رفته رفته بنیان اعتقادی ما فرو ریزد، و در نهایت شخص همه چیز را انکار کند و نسبت به پروردگار و حقایق عالم کفر ورزد.

شک و شبهاتی مانند اینکه از کجا معلوم که خدایی هست، قیامتی هست، بهشت و دوزخی هست، چه کسی اینها را دیده، چه کسی رفته و برگشته، از کجا معلوم پیامبران راست می گویند و خلاصه امثال این شبهات را القاء می کند تا رفته رفته فردی که یک زمانی خدا، بهشت و جهنم، پیامبران و معجزات و قرآن را باور داشته، نسبت به اینها دچار شک و تردید اساسی شده و در صورت عدم معالجه به موقع و قوی پس از مدتی بطور کل منکر همه اینها می شود و به یک انسان ملحد و بی دین مبدل می گردد.

البته سوال و شک و شبهه اعتقادی در حد طبیعی برای سایر افراد بوجود می آید که بیشتر شبیه سوال و اشکال علمی می باشند و با مراجعه به کارشناسان دینی براحتی قابل حل می باشند، اما آنچه محل بحث ماست شک و شبهاتی می باشند که مانند یک مرض و بصورت حاد و آسیب زا به روح و جان انسان می افتند و سایر اعتقادات و یقینیات و حتی برخی بدیهیات فرد را تحت الشعاع قرار می دهند و حتما باید به فکر راه چاره و علاج آن بود و گر نه می تواند عواقب بسیار بدی از جمله کفر و خروج انسان از دایره ایمان و ایجاد عدم تعادل روحی و روانی را برای فرد رقم زند.
 

زمینه های ایجاد وسواس فکری و اعتقادی

ایجاد وسواس فکری و عقیدتی در افراد نشأت گرفته از عوامل و زمینه های متعددی می باشد که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می شود:
 
1.جهالت، غفلت، شک و تردید:
مولاعلی(علیه السلام) می فرمایند: «إِنَّ لِلْجِسْمِ سِتَّةَ أَحْوَالٍ الصِّحَّةَ وَ الْمَرَضَ وَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ وَ النَّوْمَ وَ الْیَقَظَةَ وَ کَذَلِکَ الرُّوحُ فَحَیَاتُهَا عِلْمُهَا وَ مَوْتُهَا جَهْلُهَا وَ مَرَضُهَا شَکُّهَا وَ صِحَّتُهَا یَقِینُهَا وَ نَوْمُهَا غَفْلَتُهَا وَ یَقَظَتُهَا حِفْظُهَا»؛(1) (جسم آدمى شش حالت دارد: سلامت و مرض، مرگ و حیات، خواب و بیدارى. روح آدمى نیز داراى همین شش حالت است: حیات روح علم است و مرگش جهل، مرض روح شک و تردید است و سلامتش یقین، خواب روح غفلت و بیخبری است و بیداریش حفظ و مراقبت از آن است).

در این حدیث نورانی حضرت علی(علیه السلام) حالات شش گانه ای را که برای جسم انسان متصور است، با تفاوتهایی برای روح انسان نیز بر می شمرند. امام(علیه السلام) خواب روح را غفلت و بیماری و مرض روح را شک و تردید، و مرگ روح را جهالت و نادانی بیان می کنند.

حضرت شک و تردید درباره یقینیات و ایمان را، موجب بیماری و مرض روح انسان می دانند. سپس در ادامه حدیث حضرت می فرمایند مرگ روح به جهل و نادانی است. یعنی کسی که نمی داند برای چه خلق شده و از کجا آمده و به کجا خواهد رفت مرده ای بیش نیست ولو اینکه به ظاهر در میان زندگان زندگی می کند. در منابع دینی ما درباره جهل و نادانی و مضرات آن مطالب بسیاری وجود دارد که ذکر آنها در این مختصر نمی گنجد. حضرت در ادامه حدیث نورانی فوق غفلت و بی خبری را عامل بخواب رفتن روح انسان می دانند و بیداری روح را حفظ و مراقبت از آن معرفی می نمایند. هیچگاه یک روح هوشیار و بیدار دچار غفلت و بی خبری و اسیر شک و شبهه نمی گردد و همیشه سرزنده و سالم خواهد بود.
 
2.تنهایی و انزوا:
یکی از مهمترین عواملی که موجب وسواس فکری و شک و تردید در اعتقادات می گردد؛ تنهایی و گوشه گیری است. بطور مثال رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، کسی را که تنها در خانه بخوابد لعن کرده و احتمال دیوانه شدن وی را داده اند.(2) حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) نیز فرموده اند: «مهم ترین و جدی ترین توجه شیطان به آدمی زمانی است که وی تنها باشد. پس هرگز شب، تنهایی نخواب و هیچگاه تنهایی مسافرت نکن».(3)

حضور شیطان و وسوسه های او در وقت تنهایی به مراتب بیشتر است. هنگام تنهایی، افکار شیطانی به قدری بر انسان هجوم می آورد و روح آدمی چنان جولانگاه اندیشه های پست و پریشان می گردد که می توان گفت چنین آدمی نه مسخر و اسیر شیطان، بلکه خود شیطان می شود.

از این رو در اسلام بشدت از انزوا و عزلت گزیدن نهی شده و بالعکس به حضور در مجالس و جماعات مومنین تاکید شده تا جایی که پیامبر(صلى الله علیه و آله) مى‌ فرماید: «مَنْ فارَقَ الجماعةَ ماتَ میتَةَ الْجاهِلیَّةِ»؛(4) (هرکه از جماعت جدا شود به راه و رسم جاهلیّت بمیرد) و باز فرمودند: «از غار نشینى بپرهیزید، وبا عامّه مردم و جماعت باشید و در مساجد حاضر شوید».(5)
 
3.همنشین بد:
عامل دیگری که می تواند زمینه ساز وسواس و انحرافات فکری و عقیدتی گردد داشتن همنشینان سوء و بد می باشد که باعث انواع انحرافات جبران ناپذیر در فرد می گردند. به همین دلیل در معارف دینی ما نسبت به شرایط انتخاب دوست بسیار تاکید شده است. حدیثى از امام على علیه السلام گواه بر این مطلب است که مى‌فرماید: «اذَا اشْتَبَهَ عَلَیْکُم حالُ الرَّجُلِ فَلَمْ تَعْرِفُوهُ فَانْظُروا الى خُلَطائِهِ وَ جُلَسائِهِ فَانَّ الْمَرْءَ عَلى دینِ خَلیلِهِ وجَلیسِهِ»‌؛(6) ( اگر حال کسى بر شما مشتبه شد و نمى‌توانید بفهمید که خوب است یا بد، به دوستان و همنشینانش نگاه کنید چرا که انسان دین دوستانش را دارد). این روایت نشان مى‌دهد که دین و ایمان انسان بستگى به دوست او دارد.(7)
 
4.اعمال بد:
عامل دیگر انجام اعمال بد است که در نهایت باعث تکذیب آیات الهی و به استهزاء گرفتن آنها می شود. در این باره خداوند می فرماید: «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ»(8)؛ (سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند).
 

راه های پیشگیری و درمان

در این قسمت به برخی از راههای پیشگیری و درمان وسواس و انحرافات فکری و اعتقادی، که در منابع دینی ما مورد تاکید واقع شده اند به اختصار اشاره می کنیم:
 
1.کسب علم و یقین و مراقبت:
در حدیث مولا علی(علیه السلام) که خصوص حالات شش گانه جسم و روح در بالا ذکر گردید در واقع هم راه پیشگیری و هم راه درمان وسواس و انحرافات فکری و اعتقادی و روحی یکجا بیان شده است، و آن چیزی نیست جز مراقبت و محافظت روح در مقابل غفلت، شک و جهل، سه عاملی که باعث خواب و مریضی و در نهایت مرگ روح می شوند.

از حدیث فوق اینگونه بدست می آید که باید جهالت را با کسب علم و دانش، شک و تردید را با یقین و غفلت را با مراقبه و محافظت درمان نمود، یعنی با داشتن علم و یقین و مراقبه می توان سلامت روح و فکر را تضمین نمود.
 
2.رعایت شرایط اختلاط و معاشرت با دیگران:
بر کسی پوشیده نیست که اسلام دینی اجتماعی است و در زمینه اختلاط و معاشرت افراد با یکدیگر مطالب و دستورات متنوعی دارد. اینکه ما چگونه در جامعه تعامل اعتقادی و فکری داشته باشیم و تا چه حد مجاز هستیم عقاید و افکار خود را برای دیگران بازگو نماییم و عقاید خود را نزد چه کسانی فاش کنیم و از چه کسانی بپوشانیم، مسائل مهمی هستند که در دین ما به آنها اشاره شده است. طبق برخی روایات ما می بایست از لحاظ جسمی و با اخلاق نیکو در میان مردم رفت و آمد داشته باشیم اما در عین حال اعتقادات قلبی و افکار و یقینیات خویش را دور از آنها نگهداریم، چرا که در روایات داریم که درجات ایمان افراد متفاوت می باشد و همین اختلاف درجات می تواند منشاء سوءتفاهمات و زمینه ساز شک و وسواس فکری و اعتقادی و حتی درگیری گردد. امام علی(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: «خالِطوا النّاسَ بألسِنَتِکُم و أجسادِکُم، و زایِلوهُم بِقُلوبِکُم و أعمالِکُم»(9)؛ (با مردم با زبانها و پیکرهاى خود معاشرت کنید و با دلها و کردارهایتان از آنان دورى گزینید).(10)
 
3. رعایت شرایط انتخاب دوست و همسر:
دین مبین اسلام در خصوص انتخاب همسر و دوست و همنشین دستورات بسیار جدی دارد؛ چرا که تاثیر اخلاق و اعتقاد و افکار همنشین انسان تاثیر مسقیم بر فرد دارد. لذا اگر همسر و دوست انسان از لحاظ فکری و اعقادی منحرف باشند رفته رفته انسان را به انحراف می کشانند. از همین روست که در دین اسلام تاکید شده با کسی دوست شوید که شما را به یاد خدا آورد و یا در باب شرایط انتخاب همسر در اسلام، داشن ایمان و پاکدامنی و صداقت و خانواده اصیل و مومن از شرایط ضروری ازدواج شمرده شده اند.(11)
 
4. طلب علم و همنشینی با علماء دین:
علم مانند آب گوارایی است که باعث زندگی و طراوت و حیات روح می گردد؛ «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‌ءٍ حَی‌».(12) در میان بزرگان ما این سخن مشهور است که: «رَحِمَ اللهُ امرِئً عَلِمَ مِن أَینَ وَ فی أَینَ وَ اِلی أَینَ»؛ (خدا رحمت کسی را که بداند از کجا آمده، در کجا آمده و به کجا می رود). البته راه حصول علم تنها حوزه و دانشگاه نیست، بلکه «اَلعِلمُ نورٌ یَقذِفُهُ اللهُ فی قلبِ مَن یَّشاء»(13)؛ (حقیقت علم نوری است که خداوند در قلب هر که بخواهد قرار خواهد داد). ای بسا افرادی که سالها در حوزه و دانشگاه مشغول تحصیل هستند ولی هنوز نور علم در قلب آنها نتابیده و در جهل و غرور و تکبر خویش اسیر می باشند. درباره اهمیت مقام علماء و همنشینی با آنها همین بس که در منابع دینی ما نگاه به چهره عالم عبادت بحساب آمده است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در این باره می فرمایند: « النَّظَرُ فِی وُجُوهِ الْعُلَمَاءِ عِبَادَةٌ».(14)
 
5. اهمیت و ارزش تفکر و تدبر:
ما در خصوص اهمیت و فوائد تفکر و تدبر آیات و روایات زیادی داریم، تا جایی که در منابع دینی ما ارزش لحظه ای تفکر بالاتر از یک سال عبادت ذکر شده است؛ چرا که تفکر زمینه ساز ورود انسان به وادی نورانی علم و حقیقت و کسب یقین است. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «َ تَفَکُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ».(15)

به دلیل اختصار سه مورد دیگر از موارد راههای درمان را بصورت فهرست وار در ذیل می آوریم:
6. پندپذیری و شرکت در مجالس ذکر و موعظه.
7. حضور و شرکت در مجالس و اجتماعات مومنین و دوری از تنهایی و انزوا.
8. دعا و استغاثه به درگاه الهی جهت حفظ ایمان و اعتقادات حقه.
اینها راهکارهایی است که هم می توان وسواس فکری و اعتقادی و مشکلات روحی را با آنها مداوا نمود و هم تضمینی است که می توان بوسیله آنها تا آخر عمر یقینیات و اعتقادات خود را صحیح و سالم به همراه داشت و از دستبرد شیطان انس و جن و هوای نفس محافظت نمود.

پی‌نوشت‌ها:
(1). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقّق/ مصحّح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت‏، 1403 هـ ق‏، چاپ دوم، ج 58، ص40.
(2). همان، ج73، ص187 و 189. « لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةً الْآکِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ الرَّاکِبَ فِی الْفَلَاةِ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِی الْبَیْتِ وَحْدَه‏» و« مَنْ بَاتَ عَلَى سَطْحٍ غَیْرِ مُحَجَّرٍ فَأَصَابَهُ شَیْ‏ءٌ فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه‏».
(3). «إِنَّ الشَّیْطَانَ أَشَدَّ مَا یَهُمُّ بِالْإِنْسَانِ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ فَلَا تَبِیتَنَّ وَحْدَکَ وَ لَا تُسَافِرَنَّ وَحْدَک». ‏الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقّق/ مصحّح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ‏1407 هـ ق‏، چاپ چهارم، ج6، ص534.
(4). گفتار معصومین(ع)، مکارم شیرازى، ناصر، محقّق/ مصحّح: عبدالله زاده‏، سید محمد، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، 1387 هـ ش، چاپ اول‏، ج 1، ص156.
(5). همان، ج1، 165.
(6). همان، ج1، 168.
(7). جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به؛ کتاب «انوار هدایت»، بخش دوستی به قلم آیت الله مکارم شیرازی.
(8). قرآن کریم؛، سوره روم، آیه10.
(9). تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقّق/ مصحّح: درایتى، مصطفى، دفتر تبلیغات، قم‏، 1366 هـ ش‏، چاپ اول، 430.
(10). جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتابهای «اخلاق در قرآن ج1» و «پیام امیرالمومنین ع، ج12» به قلم آیت الله مکارم شیرازی.
(11). جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتابهای«انوار هدایت» و «شیوه همسری در خانواده» به قلم آیت الله مکارم شیرازی.
(12). قرآن کریم، سوره انبیاء، آیه30.
(13). مصباح الشریعة‏، منسوب به جعفر بن محمد(علیه السلام)، مترجم: علامه مصطفوى، حسن، انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، تهران‏، 1360 هـ ش‏، ‏چاپ اول، 346.
(14). مجموعه ورّام آداب و اخلاق در اسلام(ترجمه تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، ورّام، شیخ ابوالحسین ورام بن ابی فراس، مترجم: عطایى، محمد رضا، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1369 هـ ش، ‏چاپ اول، 178.
(15). بحار الأنوار، همان، ج68، ص327.

منبع: آیین رحمت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.