رجز حضرت عباس علیه السلام در هنگام آب آوردن
پرسش :
حضرت عباس علیه السلام در هنگام آب آوردن چه رجزی می خوانده است؟
پاسخ :
در زمان های قبل در جنگ ها جنگجویان برای روحیه دادن به یاران خود و تضعیف روحیه دشمن شعار ها و رجز هایی داشته اند امام حسین و اصحاب و یارانش نیز در روز عاشورا شعار ها و رجز های بسیار پر معنا و کوبنده ای داشته اند ازجمله برادر بزگوارشان حضرت ابو الفضل العباس در برهه های مختلف روز عاشورا شعارها و رجز های زیبا و منحصر به فردی داشته که با خواندن آن عباس به لشکریان امام حسین بویژه به زنان و کودکان روحیه می داده و آنان را از زنده بودن خود آگاه می کرده است. که به بخش هایی از آنها اشاره می کنیم:
وقتى که کودکان از فرط عطش، ناله برآورده بودند، امام حسین (ع)، عباس را براى آوردن آب به شریعه فرات فرستاد. وى در مقابل ۴۰۰۰ سرباز که در اطراف شریعه سنگر گرفته بودند، چنین رجزخوانى کرد:
أُقاتِلُ القومَ بقلبٍ مُهتَدى
اَذُبُّ عَن سِبطِ النبىِّ احمد…
من اینک با قوم کافر، با قلبى هدایت یافته در ستیزم و از حریم فرزند پیامبر اکرم (ص)دفاع مى کنم! با شمشیر برّان، بر سرهایتان مى کوبم تا از نبرد با سرور من، حسین (ع)، کنار بروید! من عباس، فرزند على مرتضى هستم، که همواره مورد تأیید بود.
عباس، سرباز را از یمین و یسار مى راند و چه بسیار نامردان مردنمایى را که از دم تیغ گذراند و فرمود:
لا أَرهبُ الموتَ إذا الموتُ زَفا
حتى أوارى فى المصالیت لقا
إِنّى اَنَا العباس اغدُو بالسِّقاء
ولا اَهابُ الموتَ یومَ المُلْتَقى
من از مرگ، آن هنگام که صلا بردارد، بیمى ندارم تا اینکه پیکر من نیز در میان دلیرمردان به خاک افتد.
من عباسم که کارم، سیراب سازى تشنگان است و از مرگ در هنگام مصاف با دشمن ترسى ندارم.
آن گاه که داخل شریعه شد، دست زیر آب برد تا بنوشد، وشلى آب را روى آب ریخت و از آن ننوشید و بدین گونه وفادارى خود را نشان داد:
یا نَفسُ مِن بعدِ الحُسین هُونى
مِن بعده لاکُنتِ اِنْ تَکونى…
هذَا الحسین وارِدُ المَنونِ
و تَشْرَ بینَ بارِدَ المعین
تاللّه ما هذا فِعالُ دینى
اى نفس! پس از حسین خوار باش و پس از او مبادا که زنده باشى. حسین، شربت مرگ را مى چشد و حال آنکه تو آب سرد و گوارا مى نوشى؟ این کردار از من بعید است؟
نه از آیین من است و نه از کردار مردِ راست باور.
آن گاه که باران تیر و نیزه بر او باریدن گرفت و زیدبن ورقا بر او حمله کرد و دست راست آن حضرت را برید، حضرت، شمشیر را به دست چپش داد و این رجز را خواند:
واللّه إِن قَطَعْتُمُوا یَمِینى
إِنِّى اُحامى اَبَدا عَن دینى…
وَ عن امامِ صادِقِ الیَقینِ
نَجْلِ النَّبِىِّ الطاهِرِ الأمین
به خدا سوگند! اگر دست راستم را قطع کنید، همانا جهادکنان از دینم حمایت مى کنم! نزد امام درستکار باتقوایى که فرزند پیامبر پاک و امین حمایت خواهم کرد.[۱]
این بخشی از رجز ها و شعارهای آن حضرت در روز عاشورا است ، اما اینکه آن حضرت شعار تکبیر را رمز زنده بودن خود در هنگام آب آوردن قرار داده باشد ، ما به چیزی دست نیافتیم و لی می توان گفت شعارهایی مانند تکبیر و”لاحول ولا قوه الا بالله” از شعارهای اصلی و عمومی سپاه امام حسین(ع) بوده و با توجه با اینکه عبید الله بن زیاد و عمالش مانند عمربن سعد و دیگران به اسم اسلام و مبارزه با خارجی ها (خروج از دین) با امام حسین(ع) می جنگیدند، بعید نیست لشکریان یزید نیز چنین شعار هایی داده باشند.
پی نوشت:
[۱]. قسمتى از رجز حضرت ابوالفضل علیه السلام در روز عاشورا
منبع: اسلام کوئست
در زمان های قبل در جنگ ها جنگجویان برای روحیه دادن به یاران خود و تضعیف روحیه دشمن شعار ها و رجز هایی داشته اند امام حسین و اصحاب و یارانش نیز در روز عاشورا شعار ها و رجز های بسیار پر معنا و کوبنده ای داشته اند ازجمله برادر بزگوارشان حضرت ابو الفضل العباس در برهه های مختلف روز عاشورا شعارها و رجز های زیبا و منحصر به فردی داشته که با خواندن آن عباس به لشکریان امام حسین بویژه به زنان و کودکان روحیه می داده و آنان را از زنده بودن خود آگاه می کرده است. که به بخش هایی از آنها اشاره می کنیم:
وقتى که کودکان از فرط عطش، ناله برآورده بودند، امام حسین (ع)، عباس را براى آوردن آب به شریعه فرات فرستاد. وى در مقابل ۴۰۰۰ سرباز که در اطراف شریعه سنگر گرفته بودند، چنین رجزخوانى کرد:
أُقاتِلُ القومَ بقلبٍ مُهتَدى
اَذُبُّ عَن سِبطِ النبىِّ احمد…
من اینک با قوم کافر، با قلبى هدایت یافته در ستیزم و از حریم فرزند پیامبر اکرم (ص)دفاع مى کنم! با شمشیر برّان، بر سرهایتان مى کوبم تا از نبرد با سرور من، حسین (ع)، کنار بروید! من عباس، فرزند على مرتضى هستم، که همواره مورد تأیید بود.
عباس، سرباز را از یمین و یسار مى راند و چه بسیار نامردان مردنمایى را که از دم تیغ گذراند و فرمود:
لا أَرهبُ الموتَ إذا الموتُ زَفا
حتى أوارى فى المصالیت لقا
إِنّى اَنَا العباس اغدُو بالسِّقاء
ولا اَهابُ الموتَ یومَ المُلْتَقى
من از مرگ، آن هنگام که صلا بردارد، بیمى ندارم تا اینکه پیکر من نیز در میان دلیرمردان به خاک افتد.
من عباسم که کارم، سیراب سازى تشنگان است و از مرگ در هنگام مصاف با دشمن ترسى ندارم.
آن گاه که داخل شریعه شد، دست زیر آب برد تا بنوشد، وشلى آب را روى آب ریخت و از آن ننوشید و بدین گونه وفادارى خود را نشان داد:
یا نَفسُ مِن بعدِ الحُسین هُونى
مِن بعده لاکُنتِ اِنْ تَکونى…
هذَا الحسین وارِدُ المَنونِ
و تَشْرَ بینَ بارِدَ المعین
تاللّه ما هذا فِعالُ دینى
اى نفس! پس از حسین خوار باش و پس از او مبادا که زنده باشى. حسین، شربت مرگ را مى چشد و حال آنکه تو آب سرد و گوارا مى نوشى؟ این کردار از من بعید است؟
نه از آیین من است و نه از کردار مردِ راست باور.
آن گاه که باران تیر و نیزه بر او باریدن گرفت و زیدبن ورقا بر او حمله کرد و دست راست آن حضرت را برید، حضرت، شمشیر را به دست چپش داد و این رجز را خواند:
واللّه إِن قَطَعْتُمُوا یَمِینى
إِنِّى اُحامى اَبَدا عَن دینى…
وَ عن امامِ صادِقِ الیَقینِ
نَجْلِ النَّبِىِّ الطاهِرِ الأمین
به خدا سوگند! اگر دست راستم را قطع کنید، همانا جهادکنان از دینم حمایت مى کنم! نزد امام درستکار باتقوایى که فرزند پیامبر پاک و امین حمایت خواهم کرد.[۱]
این بخشی از رجز ها و شعارهای آن حضرت در روز عاشورا است ، اما اینکه آن حضرت شعار تکبیر را رمز زنده بودن خود در هنگام آب آوردن قرار داده باشد ، ما به چیزی دست نیافتیم و لی می توان گفت شعارهایی مانند تکبیر و”لاحول ولا قوه الا بالله” از شعارهای اصلی و عمومی سپاه امام حسین(ع) بوده و با توجه با اینکه عبید الله بن زیاد و عمالش مانند عمربن سعد و دیگران به اسم اسلام و مبارزه با خارجی ها (خروج از دین) با امام حسین(ع) می جنگیدند، بعید نیست لشکریان یزید نیز چنین شعار هایی داده باشند.
پی نوشت:
[۱]. قسمتى از رجز حضرت ابوالفضل علیه السلام در روز عاشورا
منبع: اسلام کوئست