معنای سوره و آیه و کاربرد آنها در قرآن
پرسش :
عبارت «سوره» و «آیه» به چه معناست و چه کاربردی در قرآن دارند؟
پاسخ :
سوره از «سور بلد»؛ (دیوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است؛ زیرا هر سوره آیاتى را در بر گرفته است و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر که خانه هایى را در بر گرفته است. برخى آن را به معناى بلنداى شرف و منزلتِ رفیع گرفته اند، زیرا بنابر گفته «ابن فارس» یکى از معانى سوره، علوّ و ارتفاع است و «سارَ یسور» به معناى غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره می گویند.
«ابوالفتوح رازى» مى گوید: «بدان که سوره را معنی، منزلت بود از منازل شرف و دلیل این، قول نابغه ذبیانى است:
أَلم تر أنّ الله أعطاک سُورَةً *** تَرى کلَّ ملْکٍ دونَها یتذبذبُ
نمی بینى که خداوند به تو شرف و منزلتى رفیع داده است که هر پادشاهى نزد آن متزلزل مى نماید». اضافه مى کند: «باروى شهر را از آن جهت سُور خوانند که بلند و مرتفع باشد».(1)
برخى دیگر آن را از «سُؤْر» به معناى پاره و باقى مانده چیزى دانسته اند. ابوالفتوح در این باره مى گوید: «اما آن که مهموز گوید، اصل آن از «سؤر الماء» باشد و آن بقیه آب بود در آبدان و عرب گوید: «أسْأرتُ فی الإِناء» اگر در ظرف چیزى باقى گذارى. از همین جاست که اعشى بنى ثعلبه ـ شاعر عرب ـ مى گوید:
فَبانَتْ و قد أَسْأرَتْ فی الفُؤادِ *** صَدْعا على نَأْیها مُسْتَطیرا
«آن زن، از من جدا شد و در دل باقى گذارد شکافى عمیق بر اثر دورى خود که هر لحظه در حال گسترش است».(2)
بنابراین، سوره در اصل سؤره بوده (به معناى پاره اى از قرآن) و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است، و تمام قاریان متفقا آن را با واو خوانده اند و در هیچ یک از موارد نُه گانه که در قرآن آمده کسى آن را با همزه قرائت نکرده است.
آیه، به معناى علامت است؛ زیرا هر آیه از قرآن نشانه اى بر درستى سخن حق تعالى است یا آن که هر آیه مشتمل بر حکمى از احکام شرع یا حکمت و پندى است که بر آنها دلالت دارد: «وَ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَ مَا یَکْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ»(3)؛ (به یقین ما نشانه های روشنی برای تو فرستادیم؛ و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی ورزد) و «تِلْکَ آیَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ»(4)؛ (اینها، آیات خداست که به حق، بر تو مى خوانیم؛ و به یقین تو، از پیامبران [ما] هستى) و «... کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»(5)؛ (این چنین خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد؛ شاید بیندیشید [و راه حقّ را بیابید]!).
جاحظ گوید: «خداوند کتاب خود را ـ کلا و بعضا ـ بر خلاف شیوه عرب نامگذارى کرد و تمام آن را قرآن نامید. چنان که عرب مجموع اشعار یک شاعر را دیوان مى گوید. و بعض (پاره) آن را مانند قصیده دیوان، سوره و بعض سوره را مانند هر بیتِ قصیده، آیه نامیده و آخر هر آیه را مانند قافیه در شعر، فاصله گویند».(6)
«راغب اصفهانى» مى گوید: «آیه، شاید از ریشه «أیٍّ» گرفته شده باشد، زیرا آیه است که روشن مى کند: «أیّا من أیٍّ»؛ (کدام از کدام است) ولى صحیح آن است که از «تأییّ» اخذ شده باشد؛ زیرا «تَأَیّی» به معناى تَثَبُّب و پایدارى است. گویند: «تَأَیَّ أی ارفُق»؛ (مدارا کن، آرام باش) و شاید از «اَوِیَ إلیه» گرفته شده باشد، به معناى پناه بردن و جایگزین کردن و هر ساختمان بلندى را آیه گویند: «أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ»(7)؛ (آیا شما بر هر مکان مرتفعى نشانه اى از روى هوی و هوس مى سازید؟!). سپس گوید: «هر جمله اى از قرآن را که بر حکمى از احکام دلالت کند آیه گویند، خواه سوره کامل باشد یا چند فصل یا یک فصل از یک سوره، و گاه به یک کلام کامل که جدا از کلام دیگر باشد آیه گویند. به همین اعتبار آیات سوره ها قابل شمارش است و هر سوره را مشتمل بر چند آیه گرفته اند».(8)
لازم است به طور اختصار یادآور شویم که اشتمال هر سوره بر تعدادى آیات، یک امر توقیفى است. و کوچک ترین سوره ـ سوره کوثر ـ شامل بر سه آیه است. و بزرگ ترین سوره ـ سوره بقره ـ شامل بر 286 آیه است. به هر تقدیر کم یا زیاد بودن آیه هاى هر سوره با دستور خاص پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) انجام گرفته و هم چنان بدون دخل و تصرف تاکنون باقى است، و در این امر، سرّى نهفته است که مربوط به اعجاز قرآن و تناسب آیات می باشد.
پینوشتها:
(1). روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازى، حسین بن على، تحقیق: یاحقى، محمد جعفر، ناصی، محمد مهدى، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408 هـ ق، ج 1، مقدمه، ص 15.
(2). روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، همان.
(3). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 99.
(4). همان، همان سوره، آیه 252.
(5). همان، همان سوره، آیه 266.
(6). الإتقان فی علوم القرآن، سیوطى، جلال الدین، دار الکتاب العربى، بیروت، 1421 هـ ق/ 2001 م، چاپ دوم، ج 1، ص 203.
(7). قرآن کریم، سوره شعراء، آیه 128.
(8). مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دار العلم، الدار الشامیه، دمشق، بیروت، 1412 هـ ق، چاپ اول، ص 101، ذیل ماده «أىّ».
منبع: علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، 1381هـ ش، ص 97 الی 99.
سوره از «سور بلد»؛ (دیوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است؛ زیرا هر سوره آیاتى را در بر گرفته است و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر که خانه هایى را در بر گرفته است. برخى آن را به معناى بلنداى شرف و منزلتِ رفیع گرفته اند، زیرا بنابر گفته «ابن فارس» یکى از معانى سوره، علوّ و ارتفاع است و «سارَ یسور» به معناى غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره می گویند.
«ابوالفتوح رازى» مى گوید: «بدان که سوره را معنی، منزلت بود از منازل شرف و دلیل این، قول نابغه ذبیانى است:
أَلم تر أنّ الله أعطاک سُورَةً *** تَرى کلَّ ملْکٍ دونَها یتذبذبُ
نمی بینى که خداوند به تو شرف و منزلتى رفیع داده است که هر پادشاهى نزد آن متزلزل مى نماید». اضافه مى کند: «باروى شهر را از آن جهت سُور خوانند که بلند و مرتفع باشد».(1)
برخى دیگر آن را از «سُؤْر» به معناى پاره و باقى مانده چیزى دانسته اند. ابوالفتوح در این باره مى گوید: «اما آن که مهموز گوید، اصل آن از «سؤر الماء» باشد و آن بقیه آب بود در آبدان و عرب گوید: «أسْأرتُ فی الإِناء» اگر در ظرف چیزى باقى گذارى. از همین جاست که اعشى بنى ثعلبه ـ شاعر عرب ـ مى گوید:
فَبانَتْ و قد أَسْأرَتْ فی الفُؤادِ *** صَدْعا على نَأْیها مُسْتَطیرا
«آن زن، از من جدا شد و در دل باقى گذارد شکافى عمیق بر اثر دورى خود که هر لحظه در حال گسترش است».(2)
بنابراین، سوره در اصل سؤره بوده (به معناى پاره اى از قرآن) و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است، و تمام قاریان متفقا آن را با واو خوانده اند و در هیچ یک از موارد نُه گانه که در قرآن آمده کسى آن را با همزه قرائت نکرده است.
آیه، به معناى علامت است؛ زیرا هر آیه از قرآن نشانه اى بر درستى سخن حق تعالى است یا آن که هر آیه مشتمل بر حکمى از احکام شرع یا حکمت و پندى است که بر آنها دلالت دارد: «وَ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَ مَا یَکْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ»(3)؛ (به یقین ما نشانه های روشنی برای تو فرستادیم؛ و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی ورزد) و «تِلْکَ آیَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ»(4)؛ (اینها، آیات خداست که به حق، بر تو مى خوانیم؛ و به یقین تو، از پیامبران [ما] هستى) و «... کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»(5)؛ (این چنین خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد؛ شاید بیندیشید [و راه حقّ را بیابید]!).
جاحظ گوید: «خداوند کتاب خود را ـ کلا و بعضا ـ بر خلاف شیوه عرب نامگذارى کرد و تمام آن را قرآن نامید. چنان که عرب مجموع اشعار یک شاعر را دیوان مى گوید. و بعض (پاره) آن را مانند قصیده دیوان، سوره و بعض سوره را مانند هر بیتِ قصیده، آیه نامیده و آخر هر آیه را مانند قافیه در شعر، فاصله گویند».(6)
«راغب اصفهانى» مى گوید: «آیه، شاید از ریشه «أیٍّ» گرفته شده باشد، زیرا آیه است که روشن مى کند: «أیّا من أیٍّ»؛ (کدام از کدام است) ولى صحیح آن است که از «تأییّ» اخذ شده باشد؛ زیرا «تَأَیّی» به معناى تَثَبُّب و پایدارى است. گویند: «تَأَیَّ أی ارفُق»؛ (مدارا کن، آرام باش) و شاید از «اَوِیَ إلیه» گرفته شده باشد، به معناى پناه بردن و جایگزین کردن و هر ساختمان بلندى را آیه گویند: «أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ»(7)؛ (آیا شما بر هر مکان مرتفعى نشانه اى از روى هوی و هوس مى سازید؟!). سپس گوید: «هر جمله اى از قرآن را که بر حکمى از احکام دلالت کند آیه گویند، خواه سوره کامل باشد یا چند فصل یا یک فصل از یک سوره، و گاه به یک کلام کامل که جدا از کلام دیگر باشد آیه گویند. به همین اعتبار آیات سوره ها قابل شمارش است و هر سوره را مشتمل بر چند آیه گرفته اند».(8)
لازم است به طور اختصار یادآور شویم که اشتمال هر سوره بر تعدادى آیات، یک امر توقیفى است. و کوچک ترین سوره ـ سوره کوثر ـ شامل بر سه آیه است. و بزرگ ترین سوره ـ سوره بقره ـ شامل بر 286 آیه است. به هر تقدیر کم یا زیاد بودن آیه هاى هر سوره با دستور خاص پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) انجام گرفته و هم چنان بدون دخل و تصرف تاکنون باقى است، و در این امر، سرّى نهفته است که مربوط به اعجاز قرآن و تناسب آیات می باشد.
پینوشتها:
(1). روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازى، حسین بن على، تحقیق: یاحقى، محمد جعفر، ناصی، محمد مهدى، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408 هـ ق، ج 1، مقدمه، ص 15.
(2). روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، همان.
(3). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 99.
(4). همان، همان سوره، آیه 252.
(5). همان، همان سوره، آیه 266.
(6). الإتقان فی علوم القرآن، سیوطى، جلال الدین، دار الکتاب العربى، بیروت، 1421 هـ ق/ 2001 م، چاپ دوم، ج 1، ص 203.
(7). قرآن کریم، سوره شعراء، آیه 128.
(8). مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دار العلم، الدار الشامیه، دمشق، بیروت، 1412 هـ ق، چاپ اول، ص 101، ذیل ماده «أىّ».
منبع: علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، 1381هـ ش، ص 97 الی 99.