منظور از جهر به سوء در سوره نساء
پرسش :
منظور از عبارت «جهر به سوء» که در سوره «نساء» آمده، چیست؟
پاسخ :
قرآن در سوره نساء مى فرماید: (خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیها[ى دیگران] را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و دانا است)؛ «لایُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللهُ سَمیعاً عَلیماً».
در این که منظور از «جهر به سوء»؛ (آشکار کردن بدى ها) چیست؟ بعضى از مفسّران آن را به معنى نفرین مظلوم درباره ظالم گرفته اند؛ و بعضى به معناى سبّ و دشنام، و بعضى به معناى شکایت بردن پیش قاضى، و یا افشا کردن ظلم ظالم نزد مردم در غیبت و حضور [گرفته اند]. ولى تناسب حکم و موضوع ایجاب مى کند که مُجاز بودن این امور در مسیر دفع ظلم و جلب حمایت مردم در برابر ظالم است؛ بنابراین مناسب است که مسأله سبّ و دشنام نسبت به ظالمان را منحصر به جائى کنیم که عاملى براى نهى از منکر و مبارزه با ظلم و فساد گردد.
جمله: «وَ کانَ اللهُ سَمیعاً عَلیماً» هم به مستثنى مى خورد و هم به مستثنى منه. یعنى هم هشدارى است به افرادى که غیبت مى کنند بى آن که مظلوم واقع شده باشند؛ و هم هشدارى است به مظلومان که از حد تجاوز نکنند، و رعایت عدل و انصاف را بنمایند. قابل توجّه این که در اینجا روى «سمیع» و «علیم» تکیه شده؛ چون از سخنان بد و نیّاتى که انگیزه آن است بحث کرده و مى فرماید: خدا این سخنان را مى شنود و از نیّات گویندگان آن آگاه است.
امّا این که بعضى گفته اند مفهوم آیه این است که اگر کسى مثلا به انسان بگوید: اى زناکار! متقابلاً جایز است همان نسبت را به او داد، اشتباه بزرگى است؛ چرا که در مقابل ظلمِ ظالم باید احقاق حق کرد؛ نه این که مرتکب ظلم دیگرى شد، باید نهى از منکر و دفع شر ظالم نمود، نه این که منکر دیگرى را مرتکب شد و ظالم دیگرى پرورش داد! به هر حال آیه گواه بر این است که اسلام نمى گوید مردم در برابر ظلم ظالمان سکوت کنند. درست برخلاف گفتار نادرستى که به حضرت مسیح(علیه السلام) نسبت داده اند که اگر به گونه راستت سیلى زدند گونه چپ را بگیر تا بر آن هم سیلى بزنند!
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ نهم، ج 4، ص 116.
قرآن در سوره نساء مى فرماید: (خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیها[ى دیگران] را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و دانا است)؛ «لایُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللهُ سَمیعاً عَلیماً».
در این که منظور از «جهر به سوء»؛ (آشکار کردن بدى ها) چیست؟ بعضى از مفسّران آن را به معنى نفرین مظلوم درباره ظالم گرفته اند؛ و بعضى به معناى سبّ و دشنام، و بعضى به معناى شکایت بردن پیش قاضى، و یا افشا کردن ظلم ظالم نزد مردم در غیبت و حضور [گرفته اند]. ولى تناسب حکم و موضوع ایجاب مى کند که مُجاز بودن این امور در مسیر دفع ظلم و جلب حمایت مردم در برابر ظالم است؛ بنابراین مناسب است که مسأله سبّ و دشنام نسبت به ظالمان را منحصر به جائى کنیم که عاملى براى نهى از منکر و مبارزه با ظلم و فساد گردد.
جمله: «وَ کانَ اللهُ سَمیعاً عَلیماً» هم به مستثنى مى خورد و هم به مستثنى منه. یعنى هم هشدارى است به افرادى که غیبت مى کنند بى آن که مظلوم واقع شده باشند؛ و هم هشدارى است به مظلومان که از حد تجاوز نکنند، و رعایت عدل و انصاف را بنمایند. قابل توجّه این که در اینجا روى «سمیع» و «علیم» تکیه شده؛ چون از سخنان بد و نیّاتى که انگیزه آن است بحث کرده و مى فرماید: خدا این سخنان را مى شنود و از نیّات گویندگان آن آگاه است.
امّا این که بعضى گفته اند مفهوم آیه این است که اگر کسى مثلا به انسان بگوید: اى زناکار! متقابلاً جایز است همان نسبت را به او داد، اشتباه بزرگى است؛ چرا که در مقابل ظلمِ ظالم باید احقاق حق کرد؛ نه این که مرتکب ظلم دیگرى شد، باید نهى از منکر و دفع شر ظالم نمود، نه این که منکر دیگرى را مرتکب شد و ظالم دیگرى پرورش داد! به هر حال آیه گواه بر این است که اسلام نمى گوید مردم در برابر ظلم ظالمان سکوت کنند. درست برخلاف گفتار نادرستى که به حضرت مسیح(علیه السلام) نسبت داده اند که اگر به گونه راستت سیلى زدند گونه چپ را بگیر تا بر آن هم سیلى بزنند!
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ نهم، ج 4، ص 116.