پرسش :
يكي از وقايع بعد از ظهور اين است كه امام زمان ـ ع ـ آن دو خليفه را از قبر بيرون ميآورند و زنده ميكنند و ميسوزاند، مگر نعوذ بالله امام زمان ـ ع ـ كينه توز هستند که چنين انتقام ميگيرند؟
پاسخ :
در ابتدا به اين بخش از پرسش ميپردازم كه «انتقام» چيست و با مقام و منزلت حضرت حجت (عج) سازش دارد يا نه؟ و در پايان به بررسي سند و محتواي روايت مورد سؤال ميپردازيم و آيا حضرت، آن دو خليفه را به سبكي كه ذكر شده است مجازات ميكند يا نه؟
جواب پرسش نخست اين است كه، انتقامي كه به حضرت نسبت داده شده است، به معني مجازات كردن و كيفر دادن، سردمداران كفر و نفاق و شرك است، نه به معني كينه توزي و فرونشاندن هوا و هوسهاي دروني. واصولاً امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ ما از چنين هوسهايي پاكيزه بودهاند. و انتقام به معني كيفر هيچ گونه ناسازگاري با مقام امام ـ عليه السّلام ـ ندارد. و از اين رو خداي تبارك و تعالي هم از مجرمان انتقام ميگيرند و در قرآن كريم به همين صفت از او ياد شده است به عنوان مثال به اين آيات توجه بفرماييد:
1. «... اليس الله بعزيز ذي انتقام»[1].
2. «... و الله عزيز ذو انتقام»[2].
در اين آيات هم، انتقام گرفتن خدا، به معني مجازات در برابر كارهاي ناشايست است و به هيچ وجه مسئله، كينه توزي ـ كه در مورد خداوند سبحان قابل تصور نيست ـ مطرح نميباشد.
2. آيا حضرت مهدي (عج) انتقام خواهند گرفت و صفت انتقام برايشان صدق ميكند؟ در پاسخ ميتوان گفت:
1. يكي از لقبهاي امام عصر(عج) «منتقم» است.[3] و اگر نميتوانست دشمنان اسلام را كيفر دهند و يا در برنامه عملياتي او اتفاق نميافتد، هرگز چنين لقبي را به او نميدادند.
3. «من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا...؛ كسي كه خون مظلومي را به ناحق بريزد ما براي وليش سلطه (قصاص) قرار داديم».[4]
2. در دعايي كه به وسيله عمري از خود آن حضرت روايت شده است آمده است: «وَ اَقمْ بهِ الحُدودَ المعطّلةَ و الأحكامَ المُهمَلة؛ و به توسط او حدود تعطيل شده و احكام كنار مانده اجرا شود».[5]
امام باقر ـ عليه السّلام ـ در ذيل اين آيه شريفه ميفرمايند: كه مراد از «مظلوم» امام حسين ـ عليه السّلام ـ است و ما ولي دم او هستيم و هنگامي كه قائم ما ظهور كند به خونخواهي او ميپردازد.[6]
4. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در روز عيد غدير در معرفي حضرت مهدي (عج) فرمودند: ... الا انّه الحدوث بكلّ ثار لأولياء الّا عزّو جلّ؛ آگاه باشيد حضرت مهدي (عج) انتقام گيرنده از ستمگران است، او خونخواه خون به ناحق ريختة همه بندگان صالح خداست».[7] گفتني است روايات بخش انتقام بسيارند و ذكر همه آنها طولاني شدن جواب را به دنبال دارد.
5. در حديث معراج وارد شده است،چون چشمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به نور امامان افتاد، يكي از نورها را با نورهاي ديگر متفاوت ديد، از خداي حكيم ندا رسيد كه: او همان قائم ماست. او همان كسي است كه حلال ما را حلال و حرام ما را حرام خواهد كرد و من توسط او از دشمنان انتقام خواهم گرفت.[8]
6. در روز عاشورا وقتي امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اصحابش به دست يزيديان به شهادت رسيدند، ملائكه الهي بسيار ناراحت شدند، و به درگاه الهي شكايت بردند، و آفريدگار توانا در ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدي (عج) فرمودند: «بذلك القائم انتقم منهم»؛ توسط اين قائم از قاتلان امام حسين ـ عليه السّلام ـ انتقام خواهم گرفت.[9]
7. روايتي كه در پرسش شما آمده است، در كتاب بحار الانوار و بعضي ديگر از كتابها ثبت شده است كه ابوبكر و عمر به «لات و عزي» تعبير شدهاند. و هر چند برخي در بعضي از واسطهها و ناقلين آن، حرف (انتقاد) دارند، امّا با توجه به خبرهاي هم خانوادهاش و نيز حديثهايي كه در بخش انتقام و خونخواهي امام حسين ـ عليه السّلام ـ وارد شده است ميتوان گفت: مجازات سختي از جنس به دار آويختن يا سوزاندن و... در انتظار نامبردگان است. و روزي فرا ميرسد كه نه تنها «لات و عزي» بلكه همه لات و عزاها به سزاي جناياتشان ميرسند. و ما هم در انتظار لحظههاي سبزي به سر ميبريم كه شمشير انتقام حضرت، به خونخواهي پهلوي شكسته حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ خانه نشيني امام علي ـ عليه السّلام ـ ، و مظلومانه رفتن امام حسين ـ عليه السّلام ـ قيام كند، و همه كساني كه را كه كهكشان غم را نثار خاندان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ كردند، به كيفر كارهايشان برساند.
معرفي منابع براي مطالعه بيشتر:
1. بحار الانوار، ج 52.
2. كمال الدين و اتمام النعمه، شيخ صدوق.
3. دولت المهدي، سيد محمد حسيني.
-------------------------------------------------
[1]. سورة زمر، آية 37.
[2] . آل عمران، 4.
[3] . مرحوم مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 376.
[4] . اسراء، 33.
[5]. سورة زمر، آية 37.
[6] . مسعود بن عياش، تفسير العياشي، ج 2، ص 290، حديث شماره 65، چاپ افست تهران.
[7] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 37، ص 2 ـ 213، چاپ بيروت.
[8] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 283، چاپ بيروت.
[9] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 37، ص 294، چاپ بيروت.
( اندیشه قم )
در ابتدا به اين بخش از پرسش ميپردازم كه «انتقام» چيست و با مقام و منزلت حضرت حجت (عج) سازش دارد يا نه؟ و در پايان به بررسي سند و محتواي روايت مورد سؤال ميپردازيم و آيا حضرت، آن دو خليفه را به سبكي كه ذكر شده است مجازات ميكند يا نه؟
جواب پرسش نخست اين است كه، انتقامي كه به حضرت نسبت داده شده است، به معني مجازات كردن و كيفر دادن، سردمداران كفر و نفاق و شرك است، نه به معني كينه توزي و فرونشاندن هوا و هوسهاي دروني. واصولاً امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ ما از چنين هوسهايي پاكيزه بودهاند. و انتقام به معني كيفر هيچ گونه ناسازگاري با مقام امام ـ عليه السّلام ـ ندارد. و از اين رو خداي تبارك و تعالي هم از مجرمان انتقام ميگيرند و در قرآن كريم به همين صفت از او ياد شده است به عنوان مثال به اين آيات توجه بفرماييد:
1. «... اليس الله بعزيز ذي انتقام»[1].
2. «... و الله عزيز ذو انتقام»[2].
در اين آيات هم، انتقام گرفتن خدا، به معني مجازات در برابر كارهاي ناشايست است و به هيچ وجه مسئله، كينه توزي ـ كه در مورد خداوند سبحان قابل تصور نيست ـ مطرح نميباشد.
2. آيا حضرت مهدي (عج) انتقام خواهند گرفت و صفت انتقام برايشان صدق ميكند؟ در پاسخ ميتوان گفت:
1. يكي از لقبهاي امام عصر(عج) «منتقم» است.[3] و اگر نميتوانست دشمنان اسلام را كيفر دهند و يا در برنامه عملياتي او اتفاق نميافتد، هرگز چنين لقبي را به او نميدادند.
3. «من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا...؛ كسي كه خون مظلومي را به ناحق بريزد ما براي وليش سلطه (قصاص) قرار داديم».[4]
2. در دعايي كه به وسيله عمري از خود آن حضرت روايت شده است آمده است: «وَ اَقمْ بهِ الحُدودَ المعطّلةَ و الأحكامَ المُهمَلة؛ و به توسط او حدود تعطيل شده و احكام كنار مانده اجرا شود».[5]
امام باقر ـ عليه السّلام ـ در ذيل اين آيه شريفه ميفرمايند: كه مراد از «مظلوم» امام حسين ـ عليه السّلام ـ است و ما ولي دم او هستيم و هنگامي كه قائم ما ظهور كند به خونخواهي او ميپردازد.[6]
4. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در روز عيد غدير در معرفي حضرت مهدي (عج) فرمودند: ... الا انّه الحدوث بكلّ ثار لأولياء الّا عزّو جلّ؛ آگاه باشيد حضرت مهدي (عج) انتقام گيرنده از ستمگران است، او خونخواه خون به ناحق ريختة همه بندگان صالح خداست».[7] گفتني است روايات بخش انتقام بسيارند و ذكر همه آنها طولاني شدن جواب را به دنبال دارد.
5. در حديث معراج وارد شده است،چون چشمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به نور امامان افتاد، يكي از نورها را با نورهاي ديگر متفاوت ديد، از خداي حكيم ندا رسيد كه: او همان قائم ماست. او همان كسي است كه حلال ما را حلال و حرام ما را حرام خواهد كرد و من توسط او از دشمنان انتقام خواهم گرفت.[8]
6. در روز عاشورا وقتي امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اصحابش به دست يزيديان به شهادت رسيدند، ملائكه الهي بسيار ناراحت شدند، و به درگاه الهي شكايت بردند، و آفريدگار توانا در ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدي (عج) فرمودند: «بذلك القائم انتقم منهم»؛ توسط اين قائم از قاتلان امام حسين ـ عليه السّلام ـ انتقام خواهم گرفت.[9]
7. روايتي كه در پرسش شما آمده است، در كتاب بحار الانوار و بعضي ديگر از كتابها ثبت شده است كه ابوبكر و عمر به «لات و عزي» تعبير شدهاند. و هر چند برخي در بعضي از واسطهها و ناقلين آن، حرف (انتقاد) دارند، امّا با توجه به خبرهاي هم خانوادهاش و نيز حديثهايي كه در بخش انتقام و خونخواهي امام حسين ـ عليه السّلام ـ وارد شده است ميتوان گفت: مجازات سختي از جنس به دار آويختن يا سوزاندن و... در انتظار نامبردگان است. و روزي فرا ميرسد كه نه تنها «لات و عزي» بلكه همه لات و عزاها به سزاي جناياتشان ميرسند. و ما هم در انتظار لحظههاي سبزي به سر ميبريم كه شمشير انتقام حضرت، به خونخواهي پهلوي شكسته حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ خانه نشيني امام علي ـ عليه السّلام ـ ، و مظلومانه رفتن امام حسين ـ عليه السّلام ـ قيام كند، و همه كساني كه را كه كهكشان غم را نثار خاندان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ كردند، به كيفر كارهايشان برساند.
معرفي منابع براي مطالعه بيشتر:
1. بحار الانوار، ج 52.
2. كمال الدين و اتمام النعمه، شيخ صدوق.
3. دولت المهدي، سيد محمد حسيني.
-------------------------------------------------
[1]. سورة زمر، آية 37.
[2] . آل عمران، 4.
[3] . مرحوم مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 376.
[4] . اسراء، 33.
[5]. سورة زمر، آية 37.
[6] . مسعود بن عياش، تفسير العياشي، ج 2، ص 290، حديث شماره 65، چاپ افست تهران.
[7] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 37، ص 2 ـ 213، چاپ بيروت.
[8] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 283، چاپ بيروت.
[9] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 37، ص 294، چاپ بيروت.
( اندیشه قم )