چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

بهترين مسايل را در مورد يك انسان براي من بنويسيد. بنويسيد كه چه كنيم كه گناه نكنيم؟


پاسخ :
دررابطه باسئوال شما توجه تان را به نكات ذيل جلب مي كنيم
الف. مهم‎ترين مسايل در مورد يك انسان:
1. خودشناسي؛ يعني انسان خود را بشناسد و به مقام و جايگاه انساني خويش واقف شود. لازمة خودشناسي اين است كه به اين سه سؤال مهم و اساسي پاسخ صحيح داده شود: 1. من كيستم؟ 2. از كجا آمده‎ام يعني چه كسي مرا آفريده است و هدف از خلقت من چيست؟ 3. سرانجام به كجا خواهم رفت؟
2. خداشناسي؛ وقتي انسان خود را شناخت و به سه سؤال ياد شده پاسخ مناسب يافت، در نتيجه خدا را نيز مي‎شناسد امّا بايد سعي كند بيشتر از آن به عظمت و جايگاه خداوند پي ببرد و ايمان بياورد.
3. شناخت پيامبران؛ امامان و پذيرش ولايت ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ.
4. انجام عبادات و ترك محرّمات؛ يعني انسان به وظايف خويش عمل كند و از هرچه خداوند نهي كرده است دوري نمايد، كه نتيجه آن «خودسازي» است. براي «خودسازي» دو بُعد اساسي مطرح است يكي انجام واجبات و مستحبات و ديگري دوري از گناه و ترك محرّمات و مكروهات. بُعد دوم خودسازي يعني ترك محرّمات و گناه، موضوع بخش دوم سؤال شما است كه اينك به تفصيل به آن مي‎پردازيم.
ب: چه كنيم كه گناه نكنيم؟ روش مؤثر براي اين‎كه خودمان را از گناه مصون نگه داريم و مرتكب گناه نشويم، اين است كه در قدم اول زمينه‎ها و انگيزه‎هاي گناه را بشناسيم و پس از آن برنامه‎اي براي خود در نظر بگيريم كه با رعايت آن ريشه‎ها و انگيزه‎هاي گناه در وجود ما تضعيف شود.
الف: علل و زمينه‎هاي گناه را بشناسيم
1. جهل و ناداني؛ يكي از عوامل زمينه‎ساز گناه، جهالت و ناداني نسبت به خدا، هدف آفرينش انسان، و جهالت نسبت به آثار و پيامدهاي دنيوي و اخروي گناه است. در روايات بسياري به اين موضوع اشاره شده است كه يكي از علل و زمينه‎هاي گناه، جهل انسان است. امام علي ـ عليه السّلام ـ در عهدنامة خود به مالك اشتر مي‎فرمايد: «در برابر خداوند كسي نافرماني نمي‎كند مگر جاهل شقي»[1] و نيز از گفتار آن حضرت است كه: «جهل مركز زشتي است، جهل ريشه و پاية زشتي است، جهل موجب تباهي معاد انسان است.»[2] بنابراين سعي كن علم و دانش خويش را در مورد مسايل مهم زندگي بيشتر نموده و در مورد هدف خلقت جهان و آفرينش خويش بيش از پيش تدبّر و دقت كُن و بيانديش.
2. آلودگي محيط زندگي؛ بدون ترديد يكي از زمينه‎هاي گناه، محيط فاسد و آلوده است چون هم از نظر آيات و روايات و هم به عقيدة روان‎شناسان و صاحبنظران علوم تربيتي، محيط يكي از عوامل تأثيرگذار در شكل‎دهي شخصيت و رفتار آدمي است. اگر محيط آلوده باشد انسان را به ناهنجاري و گناه مي‎كشاند و اگر آراسته به فضايل و كرامت‎هاي انساني باشد انسان را به سوي سعادت و نيك‎بختي سوق مي‎دهد.
عوامل محيطي فراوان است، امّا مهم‎ترين آنها عبارتند از: 1. خانواده. 2. مدرسه. 3. دوستان. 4. عوامل فرهنگي از قبيل مطبوعات و رسانه‎ها؛ تمامي اين عوامل محيطي در صورتي كه شرايط لازم را دارا نباشد و درست انتخاب نشده باشد، مي‎تواند زمينة گناه و ناهنجاري را در انسان فراهم نمايد، به ويژه دوستان ناباب كه به مرور زمان انسان را به انجام بدترين كارها وادار مي‎سازد. تأثير دوست بر رفتار انسان به حدّي است كه در روايات آمده است: «انسان بر دين دوست خود است»[3] از همين‎رو مسألة انتخاب و گزينش در دوست‎يابي به عنوان يك اصل مطرح است و سعدي در اين باره چنين سروده است:
تو اول بگو با كيان زيستي پس آنگه بگويم كه تو كيستي
بنابراين كناره‎گيري از انسان‎هاي گمراه و تبه‎كار امري ضروري است.
3. غفلت‎زدگي: غفلت يكي از بيماري‎هاي قلب است كه انسان را از ياد خدا، مرگ، قيامت و ثواب و عقاب اخروي باز مي‎دارد و در نتيجه انسان اقدام به انجام هر كاري مي‎كند و هر گناهي را مرتكب مي‎شود. رسول گرامي ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ در اين باره مي‎فرمايند: «زماني كه قلب انسان پاك باشد، جسدش پاك و هرگاه قلب او پليد باشد، جسدش هم پليد است.»[4] آري! قلبي كه از ياد خدا غافل شده و شيطان بر آن مسلط شده باشد، منشأ انواع و اقسام گناه مي‎شود و چون قلب مركز فرماندهي اعضا و جوارح انسان است، وقتي بيمار شد، چشم و گوش و دست و پا و زبان نيز اقدام به انجام هر كار خلافي مي‎كنند، پس بايد بكوشيد كه قلب خويش را با ياد و ذكر خدا زنده نگه داشته و هيچ‎گاه از خدا غافل نشويد.
4. پيروي از هوا و هوس؛ در درون انسان، اميال و كشش‎هايي وجود دارد كه آدمي را به تحرك و فعاليت وا مي‎دارد؛ برخي از اين اميال، الهي‎اند و ريشة انديشه‎ها و رفتارهاي نيك‎اند و بعضي هم شيطاني و بر اساس هوا و هوس و عامل رفتار‎هاي زشت و ارتكاب گناهان: اگر انسان از هواي نفس خود پيروي كند و به خواسته‎هاي نفس هميشه پاسخ مثبت دهد، سرانجام به گناه و معصيت آلوده خواهد شد. در آيات و روايات از متابعت هواي نفس، نهي شده است. از جمله در قرآن مي‎خوانيم: «از هواي نفس پيروي مكن كه تو را از راه خدا منحرف مي‎سازد.»[5] امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مذمّت پيروي از هواي نفس مي‎فرمايد: «بترسيد از هواي نفس خود همان‎طور كه از دشمنان خود مي‎ترسيد.»[6]
برادر خوب و گرامي‎ام! وقتي زمينه‎ها و علل گناه را شناختي، اينك برنامه‎اي براي خودت تنظيم كن و با ايمان و ارادة هرچه تمام بكوش كه بعد از اين حتي يكبار هم مرتكب گناه نشوي.
ب: برنامة عملي براي دوري از گناه:
1. هميشه به ياد خدا باش و او را در هر حالي ناظر به اعمال، رفتار و نيّات خود بدان؛‌ اعتقاد به اين‎كه همه ما در محضر خدا هستيم از اساسي‎ترين اهرم‎هاي بازدارنده از گناه است. اگر بتواني اين تصور را هميشه داشته باشي كه خداوند از همة رفتار و نيات من آگاه است، هيچ‎گاه اقدام به گناه نخواهي كرد. خداوند مي‎فرمايد: «قطعاً پروردگار تو در كمين‎گاه است».[7]
2. هميشه به ياد داشته باش كه انسان خليفة خدا در روي زمين و اشرف مخلوقات است.[8] خداوند همه چيز را براي او آفريده و مي‎فرمايد: «ما انسان‎ها را گرامي داشتيم»[9] وقتي خداوند انسان را چنين شخصيتي و جايگاهي عطا نموده است، چگونه وجدان انسان اجازه خواهد داد كه نافرماني خدا كند و مرتكب گناه شود.
3. هيچ‎گاه از ياد مرگ و حساب و بازرسي قيامت غافل مباش؛ ياد مرگ موجب شكسته شدن غرور و در نتيجه عامل پيشگيري از ارتكاب گناه است لذا رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «دايم به ياد مرگ باشيد»[10] و هم‎چنان به اين نكته توجّه داشته باشيد كه همه اعمال انسان مورد حساب و بازرسي قرار مي‎گيرد و نتيجه گناه، عذاب اخروي است.
4. سعي كن عبادات و وظايف شرعي را به صورت صحيح و با شرايط آن انجام دهي؛ چون اصولاً هدف از عبادات علاوه بر فوايد معنوي آن، پاكسازي و پيشگيري از گناهان است. در قرآن، نماز به عنوان وسيله‎اي براي دوري از زشتي‎ها و گناهان عنوان شده است.»[11]
اميدواريم با رعايت اين اصول و برنامة عملي، به مراتب كمال نايل گرديده و هيچ‎گاه مرتكب گناه نشويد.
براي مطالعة بيشتر مراجعه كنيد به:
1. آيت‎الله حسين مظاهري، عوامل كنترل غرايز در زندگي انسان، موسسه ذكر، 1366.
2. سيد مجيد حسني، گناه و ناهنجاري...، دارالغدير، 1379.
3. محمدتقي مصباح يزدي، به سوي خودسازي، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، 1380.
«والسّلام»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نهج‎البلاغه، نامة 53.
[2] . محمدي ري‎شهري، ميزان الحكمة، ج 2، ص 153، ذيل واژة جهل روايات بسياري در اين زمينه آمده است.
[3] . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 192.
[4] . همان، ج 70، ص 68.
[5] . سورة ص، آية 26.
[6] . محمد بن يعقوب كليني، ج 2، ص 335.
[7] . سورة فجر، آية 14.
[8] . سورة اسراء، آية 70.
[9] . سورة اسراء آية 70.
[10] . نهج‎الفصاحه، حديث 444.
[11] . سورة عنكبوت، آية 45.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.