پرسش :
بهترين مسايل را در مورد يك انسان براي من بنويسيد. بنويسيد كه چه كنيم كه گناه نكنيم؟
پاسخ :
دررابطه باسئوال شما توجه تان را به نكات ذيل جلب مي كنيم
الف. مهمترين مسايل در مورد يك انسان:
1. خودشناسي؛ يعني انسان خود را بشناسد و به مقام و جايگاه انساني خويش واقف شود. لازمة خودشناسي اين است كه به اين سه سؤال مهم و اساسي پاسخ صحيح داده شود: 1. من كيستم؟ 2. از كجا آمدهام يعني چه كسي مرا آفريده است و هدف از خلقت من چيست؟ 3. سرانجام به كجا خواهم رفت؟
2. خداشناسي؛ وقتي انسان خود را شناخت و به سه سؤال ياد شده پاسخ مناسب يافت، در نتيجه خدا را نيز ميشناسد امّا بايد سعي كند بيشتر از آن به عظمت و جايگاه خداوند پي ببرد و ايمان بياورد.
3. شناخت پيامبران؛ امامان و پذيرش ولايت ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ.
4. انجام عبادات و ترك محرّمات؛ يعني انسان به وظايف خويش عمل كند و از هرچه خداوند نهي كرده است دوري نمايد، كه نتيجه آن «خودسازي» است. براي «خودسازي» دو بُعد اساسي مطرح است يكي انجام واجبات و مستحبات و ديگري دوري از گناه و ترك محرّمات و مكروهات. بُعد دوم خودسازي يعني ترك محرّمات و گناه، موضوع بخش دوم سؤال شما است كه اينك به تفصيل به آن ميپردازيم.
ب: چه كنيم كه گناه نكنيم؟ روش مؤثر براي اينكه خودمان را از گناه مصون نگه داريم و مرتكب گناه نشويم، اين است كه در قدم اول زمينهها و انگيزههاي گناه را بشناسيم و پس از آن برنامهاي براي خود در نظر بگيريم كه با رعايت آن ريشهها و انگيزههاي گناه در وجود ما تضعيف شود.
الف: علل و زمينههاي گناه را بشناسيم
1. جهل و ناداني؛ يكي از عوامل زمينهساز گناه، جهالت و ناداني نسبت به خدا، هدف آفرينش انسان، و جهالت نسبت به آثار و پيامدهاي دنيوي و اخروي گناه است. در روايات بسياري به اين موضوع اشاره شده است كه يكي از علل و زمينههاي گناه، جهل انسان است. امام علي ـ عليه السّلام ـ در عهدنامة خود به مالك اشتر ميفرمايد: «در برابر خداوند كسي نافرماني نميكند مگر جاهل شقي»[1] و نيز از گفتار آن حضرت است كه: «جهل مركز زشتي است، جهل ريشه و پاية زشتي است، جهل موجب تباهي معاد انسان است.»[2] بنابراين سعي كن علم و دانش خويش را در مورد مسايل مهم زندگي بيشتر نموده و در مورد هدف خلقت جهان و آفرينش خويش بيش از پيش تدبّر و دقت كُن و بيانديش.
2. آلودگي محيط زندگي؛ بدون ترديد يكي از زمينههاي گناه، محيط فاسد و آلوده است چون هم از نظر آيات و روايات و هم به عقيدة روانشناسان و صاحبنظران علوم تربيتي، محيط يكي از عوامل تأثيرگذار در شكلدهي شخصيت و رفتار آدمي است. اگر محيط آلوده باشد انسان را به ناهنجاري و گناه ميكشاند و اگر آراسته به فضايل و كرامتهاي انساني باشد انسان را به سوي سعادت و نيكبختي سوق ميدهد.
عوامل محيطي فراوان است، امّا مهمترين آنها عبارتند از: 1. خانواده. 2. مدرسه. 3. دوستان. 4. عوامل فرهنگي از قبيل مطبوعات و رسانهها؛ تمامي اين عوامل محيطي در صورتي كه شرايط لازم را دارا نباشد و درست انتخاب نشده باشد، ميتواند زمينة گناه و ناهنجاري را در انسان فراهم نمايد، به ويژه دوستان ناباب كه به مرور زمان انسان را به انجام بدترين كارها وادار ميسازد. تأثير دوست بر رفتار انسان به حدّي است كه در روايات آمده است: «انسان بر دين دوست خود است»[3] از همينرو مسألة انتخاب و گزينش در دوستيابي به عنوان يك اصل مطرح است و سعدي در اين باره چنين سروده است:
تو اول بگو با كيان زيستي پس آنگه بگويم كه تو كيستي
بنابراين كنارهگيري از انسانهاي گمراه و تبهكار امري ضروري است.
3. غفلتزدگي: غفلت يكي از بيماريهاي قلب است كه انسان را از ياد خدا، مرگ، قيامت و ثواب و عقاب اخروي باز ميدارد و در نتيجه انسان اقدام به انجام هر كاري ميكند و هر گناهي را مرتكب ميشود. رسول گرامي ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ در اين باره ميفرمايند: «زماني كه قلب انسان پاك باشد، جسدش پاك و هرگاه قلب او پليد باشد، جسدش هم پليد است.»[4] آري! قلبي كه از ياد خدا غافل شده و شيطان بر آن مسلط شده باشد، منشأ انواع و اقسام گناه ميشود و چون قلب مركز فرماندهي اعضا و جوارح انسان است، وقتي بيمار شد، چشم و گوش و دست و پا و زبان نيز اقدام به انجام هر كار خلافي ميكنند، پس بايد بكوشيد كه قلب خويش را با ياد و ذكر خدا زنده نگه داشته و هيچگاه از خدا غافل نشويد.
4. پيروي از هوا و هوس؛ در درون انسان، اميال و كششهايي وجود دارد كه آدمي را به تحرك و فعاليت وا ميدارد؛ برخي از اين اميال، الهياند و ريشة انديشهها و رفتارهاي نيكاند و بعضي هم شيطاني و بر اساس هوا و هوس و عامل رفتارهاي زشت و ارتكاب گناهان: اگر انسان از هواي نفس خود پيروي كند و به خواستههاي نفس هميشه پاسخ مثبت دهد، سرانجام به گناه و معصيت آلوده خواهد شد. در آيات و روايات از متابعت هواي نفس، نهي شده است. از جمله در قرآن ميخوانيم: «از هواي نفس پيروي مكن كه تو را از راه خدا منحرف ميسازد.»[5] امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مذمّت پيروي از هواي نفس ميفرمايد: «بترسيد از هواي نفس خود همانطور كه از دشمنان خود ميترسيد.»[6]
برادر خوب و گراميام! وقتي زمينهها و علل گناه را شناختي، اينك برنامهاي براي خودت تنظيم كن و با ايمان و ارادة هرچه تمام بكوش كه بعد از اين حتي يكبار هم مرتكب گناه نشوي.
ب: برنامة عملي براي دوري از گناه:
1. هميشه به ياد خدا باش و او را در هر حالي ناظر به اعمال، رفتار و نيّات خود بدان؛ اعتقاد به اينكه همه ما در محضر خدا هستيم از اساسيترين اهرمهاي بازدارنده از گناه است. اگر بتواني اين تصور را هميشه داشته باشي كه خداوند از همة رفتار و نيات من آگاه است، هيچگاه اقدام به گناه نخواهي كرد. خداوند ميفرمايد: «قطعاً پروردگار تو در كمينگاه است».[7]
2. هميشه به ياد داشته باش كه انسان خليفة خدا در روي زمين و اشرف مخلوقات است.[8] خداوند همه چيز را براي او آفريده و ميفرمايد: «ما انسانها را گرامي داشتيم»[9] وقتي خداوند انسان را چنين شخصيتي و جايگاهي عطا نموده است، چگونه وجدان انسان اجازه خواهد داد كه نافرماني خدا كند و مرتكب گناه شود.
3. هيچگاه از ياد مرگ و حساب و بازرسي قيامت غافل مباش؛ ياد مرگ موجب شكسته شدن غرور و در نتيجه عامل پيشگيري از ارتكاب گناه است لذا رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «دايم به ياد مرگ باشيد»[10] و همچنان به اين نكته توجّه داشته باشيد كه همه اعمال انسان مورد حساب و بازرسي قرار ميگيرد و نتيجه گناه، عذاب اخروي است.
4. سعي كن عبادات و وظايف شرعي را به صورت صحيح و با شرايط آن انجام دهي؛ چون اصولاً هدف از عبادات علاوه بر فوايد معنوي آن، پاكسازي و پيشگيري از گناهان است. در قرآن، نماز به عنوان وسيلهاي براي دوري از زشتيها و گناهان عنوان شده است.»[11]
اميدواريم با رعايت اين اصول و برنامة عملي، به مراتب كمال نايل گرديده و هيچگاه مرتكب گناه نشويد.
براي مطالعة بيشتر مراجعه كنيد به:
1. آيتالله حسين مظاهري، عوامل كنترل غرايز در زندگي انسان، موسسه ذكر، 1366.
2. سيد مجيد حسني، گناه و ناهنجاري...، دارالغدير، 1379.
3. محمدتقي مصباح يزدي، به سوي خودسازي، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، 1380.
«والسّلام»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نهجالبلاغه، نامة 53.
[2] . محمدي ريشهري، ميزان الحكمة، ج 2، ص 153، ذيل واژة جهل روايات بسياري در اين زمينه آمده است.
[3] . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 192.
[4] . همان، ج 70، ص 68.
[5] . سورة ص، آية 26.
[6] . محمد بن يعقوب كليني، ج 2، ص 335.
[7] . سورة فجر، آية 14.
[8] . سورة اسراء، آية 70.
[9] . سورة اسراء آية 70.
[10] . نهجالفصاحه، حديث 444.
[11] . سورة عنكبوت، آية 45.
دررابطه باسئوال شما توجه تان را به نكات ذيل جلب مي كنيم
الف. مهمترين مسايل در مورد يك انسان:
1. خودشناسي؛ يعني انسان خود را بشناسد و به مقام و جايگاه انساني خويش واقف شود. لازمة خودشناسي اين است كه به اين سه سؤال مهم و اساسي پاسخ صحيح داده شود: 1. من كيستم؟ 2. از كجا آمدهام يعني چه كسي مرا آفريده است و هدف از خلقت من چيست؟ 3. سرانجام به كجا خواهم رفت؟
2. خداشناسي؛ وقتي انسان خود را شناخت و به سه سؤال ياد شده پاسخ مناسب يافت، در نتيجه خدا را نيز ميشناسد امّا بايد سعي كند بيشتر از آن به عظمت و جايگاه خداوند پي ببرد و ايمان بياورد.
3. شناخت پيامبران؛ امامان و پذيرش ولايت ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ.
4. انجام عبادات و ترك محرّمات؛ يعني انسان به وظايف خويش عمل كند و از هرچه خداوند نهي كرده است دوري نمايد، كه نتيجه آن «خودسازي» است. براي «خودسازي» دو بُعد اساسي مطرح است يكي انجام واجبات و مستحبات و ديگري دوري از گناه و ترك محرّمات و مكروهات. بُعد دوم خودسازي يعني ترك محرّمات و گناه، موضوع بخش دوم سؤال شما است كه اينك به تفصيل به آن ميپردازيم.
ب: چه كنيم كه گناه نكنيم؟ روش مؤثر براي اينكه خودمان را از گناه مصون نگه داريم و مرتكب گناه نشويم، اين است كه در قدم اول زمينهها و انگيزههاي گناه را بشناسيم و پس از آن برنامهاي براي خود در نظر بگيريم كه با رعايت آن ريشهها و انگيزههاي گناه در وجود ما تضعيف شود.
الف: علل و زمينههاي گناه را بشناسيم
1. جهل و ناداني؛ يكي از عوامل زمينهساز گناه، جهالت و ناداني نسبت به خدا، هدف آفرينش انسان، و جهالت نسبت به آثار و پيامدهاي دنيوي و اخروي گناه است. در روايات بسياري به اين موضوع اشاره شده است كه يكي از علل و زمينههاي گناه، جهل انسان است. امام علي ـ عليه السّلام ـ در عهدنامة خود به مالك اشتر ميفرمايد: «در برابر خداوند كسي نافرماني نميكند مگر جاهل شقي»[1] و نيز از گفتار آن حضرت است كه: «جهل مركز زشتي است، جهل ريشه و پاية زشتي است، جهل موجب تباهي معاد انسان است.»[2] بنابراين سعي كن علم و دانش خويش را در مورد مسايل مهم زندگي بيشتر نموده و در مورد هدف خلقت جهان و آفرينش خويش بيش از پيش تدبّر و دقت كُن و بيانديش.
2. آلودگي محيط زندگي؛ بدون ترديد يكي از زمينههاي گناه، محيط فاسد و آلوده است چون هم از نظر آيات و روايات و هم به عقيدة روانشناسان و صاحبنظران علوم تربيتي، محيط يكي از عوامل تأثيرگذار در شكلدهي شخصيت و رفتار آدمي است. اگر محيط آلوده باشد انسان را به ناهنجاري و گناه ميكشاند و اگر آراسته به فضايل و كرامتهاي انساني باشد انسان را به سوي سعادت و نيكبختي سوق ميدهد.
عوامل محيطي فراوان است، امّا مهمترين آنها عبارتند از: 1. خانواده. 2. مدرسه. 3. دوستان. 4. عوامل فرهنگي از قبيل مطبوعات و رسانهها؛ تمامي اين عوامل محيطي در صورتي كه شرايط لازم را دارا نباشد و درست انتخاب نشده باشد، ميتواند زمينة گناه و ناهنجاري را در انسان فراهم نمايد، به ويژه دوستان ناباب كه به مرور زمان انسان را به انجام بدترين كارها وادار ميسازد. تأثير دوست بر رفتار انسان به حدّي است كه در روايات آمده است: «انسان بر دين دوست خود است»[3] از همينرو مسألة انتخاب و گزينش در دوستيابي به عنوان يك اصل مطرح است و سعدي در اين باره چنين سروده است:
تو اول بگو با كيان زيستي پس آنگه بگويم كه تو كيستي
بنابراين كنارهگيري از انسانهاي گمراه و تبهكار امري ضروري است.
3. غفلتزدگي: غفلت يكي از بيماريهاي قلب است كه انسان را از ياد خدا، مرگ، قيامت و ثواب و عقاب اخروي باز ميدارد و در نتيجه انسان اقدام به انجام هر كاري ميكند و هر گناهي را مرتكب ميشود. رسول گرامي ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ در اين باره ميفرمايند: «زماني كه قلب انسان پاك باشد، جسدش پاك و هرگاه قلب او پليد باشد، جسدش هم پليد است.»[4] آري! قلبي كه از ياد خدا غافل شده و شيطان بر آن مسلط شده باشد، منشأ انواع و اقسام گناه ميشود و چون قلب مركز فرماندهي اعضا و جوارح انسان است، وقتي بيمار شد، چشم و گوش و دست و پا و زبان نيز اقدام به انجام هر كار خلافي ميكنند، پس بايد بكوشيد كه قلب خويش را با ياد و ذكر خدا زنده نگه داشته و هيچگاه از خدا غافل نشويد.
4. پيروي از هوا و هوس؛ در درون انسان، اميال و كششهايي وجود دارد كه آدمي را به تحرك و فعاليت وا ميدارد؛ برخي از اين اميال، الهياند و ريشة انديشهها و رفتارهاي نيكاند و بعضي هم شيطاني و بر اساس هوا و هوس و عامل رفتارهاي زشت و ارتكاب گناهان: اگر انسان از هواي نفس خود پيروي كند و به خواستههاي نفس هميشه پاسخ مثبت دهد، سرانجام به گناه و معصيت آلوده خواهد شد. در آيات و روايات از متابعت هواي نفس، نهي شده است. از جمله در قرآن ميخوانيم: «از هواي نفس پيروي مكن كه تو را از راه خدا منحرف ميسازد.»[5] امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مذمّت پيروي از هواي نفس ميفرمايد: «بترسيد از هواي نفس خود همانطور كه از دشمنان خود ميترسيد.»[6]
برادر خوب و گراميام! وقتي زمينهها و علل گناه را شناختي، اينك برنامهاي براي خودت تنظيم كن و با ايمان و ارادة هرچه تمام بكوش كه بعد از اين حتي يكبار هم مرتكب گناه نشوي.
ب: برنامة عملي براي دوري از گناه:
1. هميشه به ياد خدا باش و او را در هر حالي ناظر به اعمال، رفتار و نيّات خود بدان؛ اعتقاد به اينكه همه ما در محضر خدا هستيم از اساسيترين اهرمهاي بازدارنده از گناه است. اگر بتواني اين تصور را هميشه داشته باشي كه خداوند از همة رفتار و نيات من آگاه است، هيچگاه اقدام به گناه نخواهي كرد. خداوند ميفرمايد: «قطعاً پروردگار تو در كمينگاه است».[7]
2. هميشه به ياد داشته باش كه انسان خليفة خدا در روي زمين و اشرف مخلوقات است.[8] خداوند همه چيز را براي او آفريده و ميفرمايد: «ما انسانها را گرامي داشتيم»[9] وقتي خداوند انسان را چنين شخصيتي و جايگاهي عطا نموده است، چگونه وجدان انسان اجازه خواهد داد كه نافرماني خدا كند و مرتكب گناه شود.
3. هيچگاه از ياد مرگ و حساب و بازرسي قيامت غافل مباش؛ ياد مرگ موجب شكسته شدن غرور و در نتيجه عامل پيشگيري از ارتكاب گناه است لذا رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «دايم به ياد مرگ باشيد»[10] و همچنان به اين نكته توجّه داشته باشيد كه همه اعمال انسان مورد حساب و بازرسي قرار ميگيرد و نتيجه گناه، عذاب اخروي است.
4. سعي كن عبادات و وظايف شرعي را به صورت صحيح و با شرايط آن انجام دهي؛ چون اصولاً هدف از عبادات علاوه بر فوايد معنوي آن، پاكسازي و پيشگيري از گناهان است. در قرآن، نماز به عنوان وسيلهاي براي دوري از زشتيها و گناهان عنوان شده است.»[11]
اميدواريم با رعايت اين اصول و برنامة عملي، به مراتب كمال نايل گرديده و هيچگاه مرتكب گناه نشويد.
براي مطالعة بيشتر مراجعه كنيد به:
1. آيتالله حسين مظاهري، عوامل كنترل غرايز در زندگي انسان، موسسه ذكر، 1366.
2. سيد مجيد حسني، گناه و ناهنجاري...، دارالغدير، 1379.
3. محمدتقي مصباح يزدي، به سوي خودسازي، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، 1380.
«والسّلام»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نهجالبلاغه، نامة 53.
[2] . محمدي ريشهري، ميزان الحكمة، ج 2، ص 153، ذيل واژة جهل روايات بسياري در اين زمينه آمده است.
[3] . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 192.
[4] . همان، ج 70، ص 68.
[5] . سورة ص، آية 26.
[6] . محمد بن يعقوب كليني، ج 2، ص 335.
[7] . سورة فجر، آية 14.
[8] . سورة اسراء، آية 70.
[9] . سورة اسراء آية 70.
[10] . نهجالفصاحه، حديث 444.
[11] . سورة عنكبوت، آية 45.