چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

جايگاه اهانت و احترام به ديگران را در اخلاق با كمك آيات و روايات بيان كنيد.


پاسخ :
كوچك شمردن و آزار رساندن به ديگران كه از دشمنى و حسد ريشه مى گيرد، قطعاً حرام و موجب تباهى و هلاكت دنيا و آخرت است; حتى در مقام مزاح و شوخى هم نبايد مؤمن حقير و خوار شود. خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:
(وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً)[1]; كسانى كه مردان و زنان با ايمان را بيازارند، براى عملى كه انجام نداده اند (قصاص نباشد)، پس به راستى گناه بزرگ و دروغى آشكار بر خود خريده اند.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نيز مى فرمايد:
المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه[2]; مسلمان واقعى كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند (آزارش به كسى نرسد).
ايضاً قال الله تبارك و تعالى من اهان لى وليّاً فقد ارصد لمحاربتى[3]; خدا فرموده است، هر كس به يكى از اوليا و دوستان من اهانتى برساند، كمر به جنگ با من بسته است.
يعنى ارتباط خالق با خلق آن چنان است كه اذيّت و اهانت مخلوق مؤمن، ايذاء و اهانت به خالق است.
و ضدّ اهانت و تحقير كردن، احترام و تكريم مؤمنين، بلكه تمام بندگان خداست، و در حديث قدسى وارد شده است:
ليأمن غضبى من اكرم عبدى المؤمن[4]; هر كس بنده ى مؤمن مرا گرامى بدارد از غضب من در امان خواهد بود.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:
خصلتان من الخير ليس فوقهما شىء من البّر الايمان بالله و النفع لعباد الله و خصلتان ليس فوقهما من الشر شىء الشرك بالله و الضّر لعباد الله[5]; دو خصلت نيك است كه نيكوتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا; و دو خصلت بد است كه بدتر از آنها چيزى نيست: شرك به خدا و زيان رساندن به خلق خدا.
هر كس ز كار خلق يكى عقده وا كند ايزد هزار عقده ز كارش رها كند
صدها فرشته بوسه بر آن دست مى زنند كز كار خلق يك گره بسته وا كند
پس چه بهتر كه انسان مؤمن به كسى آزار نرساند، بلكه تا مى تواند به هم نوعان خود كمك و فايده برساند; و به تجربه ثابت شده است كه هر كس مردم را به هر نظرى ببيند مردم نيز او را به همان نظر نگاه مى كنند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. سوره ى احزاب، آيه ى 58.
[2]. جامع السعادات، ج 2، ص 165.
[3]. همان.
[4]. جامع السعادات، ج 2، ص 167.
[5]. همان، ص 168، و تحف العقول، ص 34.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.