پرسش :
راه تقرب به حضرت مهدی(علیه السلام)چیست و آيا خانمي با حضرت ملاقات کرده است ؟
پاسخ :
الف. تنها راه براي نزديک شدن به امام عصر(علیه السلام) حرکت در مسير رضايت اوست. و رضايت آن بزرگوار فقط در سايه عمل به دين و انجام وظايف و دستورات ان ممکن پذير مي باشد. آيا کسي که به خاطر هواپرستي و پيروي از شيطان، نسبت به تکاليف الهي و اوامر و نواهي او سهل انگار باشد و غضب خدا را براي خدا بخرد مي تواند رضايت امام زمان(علیه السلام) را کسب کند؟ خداوند مي فرمايد: " إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا "؛" به درستي که کساني که ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند(خداي) رحمن دوستي و محبت براي (بين) آنان قرار مي دهد".(مريم، 96) طبق اين آيه شريفه شرط ايجاد محبت و ارتباط، ايمان همراه با عمل صالح است. در ميان اعمال صالح توجه به چند عمل ارزش بيشتري دارد.
ـ توجه به نماز خصوصا نماز اول وقت؛ در توقيع و نامه اي که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده آمده است: "هيچ عملي بهتر از نماز بيني شيطان را به خاک نمي مالد،پس نماز بخوان و بيني او را به خاک بمال."(بحار الانوار، ج3، ص182). و در کلام ديگري از ايشان چينن نقل شده است:"از رحمت خداوند به دور است کسي که (نماز) مغرب را تا پديدار شدن ستارگان و نماز صبح را تا ناپديد شدن ستارگان به تاخير اندازد".(بحار الانوار، ج52، ص15، ح13).
ـ دقت در کسب و مصرف مال حلال؛ در نامه اي که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده است آمده:"آنچه را براي ما فرستادي (از اموال) از آن رو مي پذيريم که پاکيزه و طاهر مي باشند... اما کساني که اموال ما را با اموال خودشان درمي آميزند، هر کس چيزي از اموال ما را حلال شمارد و آن را بخورد همانا آتش خورده است".(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10).
ـ کمک به ديگران و توجه به امور مسلمين؛ امام زمان(علیه السلام) در نامه اي مي فرمايد: "ما در مراعات شما کوتاهي نکرده و ياد شما را فراموش نکرديم".(بحار الانوار، ج53، ص174، ح7) طبيعي است فردي که خود را مريد و پيرو امام مي داند همچون او عمل کند.
ـ زمينه سازي براي ظهور؛ خواست امام زمان(علیه السلام) اين است که دوستان در اين امر مهم همت گمارند و به تأسي از آن بزرگوار براي تعجيل در امر ظهور تلاش کنند، و در اين راه هم از دعا استفاده کنند "اکثروا الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم، براي تعجيل فرج زياد دعا کنيد که اين فرج شماست"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) و هم در امور زندگي به علما مراجعه کنند " فاما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليکم و انا حجة الله عليهم؛ در حوادث و رويداد ها به راويان حديث ما (علما) رجوع کنيد به درستي که آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) زيرا رجوع به علما باعث حفظ دين مردم و وحدت و انسجام ميان آنان است، و هم به عهدها و پيمان هاي الهي که همان اطاعت از اهل بيت(علیهم السلام) و عمل در طريق آن است استوار باشند. "اگر شيعيان ما در وفا بر عهد ، قلوبشان اجتماع کند لقا(و فرج ما) براي آنان به تاخير نمي افتاد"(بحارالانوار، ج53، ص176، ح8).
ـ تلاوت قرآن؛ که مورد امر خاص الهي است و حتي در يک آيه دو بار امر به قرائت و تلاوت آن شده است " فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ قرائت کنيد از قرآن آنچه ميسر است"(مزمل؛20).
ـ زيارات امامان معصوم(علیهم السلام) به ويژه زيارت عاشورا؛
و به عبارت ديگر حقيقت انتظار و عمل به لوازم آن خواست امام است.
حقيقت انتظار آن است كه انسان منتظر و چشم به راه، خود و محيطش را براي آمدن منتظر و منجي موعود آماده كند. اين آمادگي بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مييابد. براي مثال كسي كه انتظار زائر بيت الله را ميكشد و مسافر او از سفر مكه ميآيد، طبعا معناي انتظار براي او اين است كه خانه را مرتب كند و وسايل پذيرايي را فراهم سازد و... ، منتظر امام زمان(علیه السلام) نيز به كسي گفته ميشود كه خود را براي آمدن چنين بزرگ مردي آماده كند. و طبيعي است كه بايد خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دين را در زندگي خود جاري سازد و ديگران و محيط را براي آمدنش مهيا كند. از اين رو انتظار فرج بنا بر فرمايش پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) افضل اعمال است. و هر كس تلاش دروني او براي عبادت و عبوديت و كوشش بيروني او براي زمينه سازي و جهت دهي مردم و محيط بيشتر باشد، موفق تر است.
بنابراين قدم اول كسب معرفت نسبت به جايگاه ائمه(علیهم السلام) و امام زمان(علیه السلام) است. در روايتي از ابونصر طريف نقل شده است: "بر امام زمان(علیه السلام) [در ايام كودكي ايشان] وارد شدم. فرمودند: مرا ميشناسي؟ گفتم: آري؛ فرمودند: من كيستم؟ گفتم: شما آقاي من و فرزند آقاي من هستيد. فرمودند: از اين نپرسيدم، عرض كردم: فداي شما شوم! خودتان بيان كنيد. فرمودند: من خاتم اوصيا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شيعيان رفع ميكند" (بحار الانوار، ج 52، ص30).
زيارت جامعه كبيره در اوآخر مفاتيح الجنان آمده در اين زمينه منبع خوبي است.
پس از معرفت، ايمان و پذيرش اين عقيده است؛ چرا كه فردي كه به امري عقيده نداشته باشد، در راستاي آن فعاليت نميكند. ايمان به خدا و معارف دين لازمه حركت است.
مرحله بعد آن است كه آدمي به وظايف ديني (انجام واجبات و ترك محرمات و پرهيز از گناهان) اهتمام ورزد و به نماز اول وقت توجه داشته باشد؛زيرا حقيقت انسان بندگي و عبوديت خدا است و راه بندگي؛ نيز عبادت است: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ" (ذاريات، 56). بنابراين خداوند ايمان را در كنار عمل صالح قرار داده است. در سوره "عصر" پس از آن كه سخن از خسران و زيان كار بودن انسان به ميان آورد، ميگويد: "الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" و وقتي ميخواهد وعده خلافت و حكومت روي زمين را به مؤمنان بدهد، ميفرمايد: "وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"(نور، آيه 55) و سر انجام زمين را براي عباد صالح ميداند: "يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ" (انبيا، آيه 105).
عمل صالح و توبه باعث طهارت و نورانيت دل شده و آيينه دل آمادگي پيدا ميكند تا انوار الهي را در خود جلوهگر كند و خود را در محضر خدا و امام بداند.
البته در كنار انجام وظايف، لازم است آدمي دست به توسل بردارد و از خداوند متعال به واسطه ائمه(علیهم السلام) براي كسب معرفت و درك بالاتر مدد بگيرد: "وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" (مائده، آيه 35).
ب. ابراز محبت و علاقه به امام که بر اساس عمل به دستورات دين حاصل مي شود شامل بانوان نيز مي شود و چنان که از قرآن (سوره مريم آيه 96) استفاده مي گردد اين نوع دوستي، الهي بوده و پايه گزار آن نيز خداوند است. طبيعي است اين نوع علاقه، با علاقه و محبت و مراوده اي که در زندگي عادي مردم و بين آنها است فرق دارد. زيرا محبت ها و مراودات عادي بين مردم مربوط به حالت هاي مادي و گرايش هاي نفساني است که به نوعي مرتبط با غرايز حيواني نيز هست، ولي محبت هايي که بر اساس حالات انسان و برخواسته از دين و معنويت است الهي باشد ، نزديکي روحي با امام را در سايه تقرب به خداوند به همراه دارد. از اين رو پيدايش و تقويت چنين محبت و علاقه به امام فقط در سايه عمل به دين و حرکت تکاملي معنوي حاصل مي شود. امام مجسمه تقوا و طهارت و صفا و نورانيت، پاکي و فضيلت است و طبيعي است که مراوده با امام و نزديکي و تقرب به او نيز فقط با طهارت و معنويت و کسب فضايل و جدا شدن از رذايل ممکن خواهد بود.
الف. تنها راه براي نزديک شدن به امام عصر(علیه السلام) حرکت در مسير رضايت اوست. و رضايت آن بزرگوار فقط در سايه عمل به دين و انجام وظايف و دستورات ان ممکن پذير مي باشد. آيا کسي که به خاطر هواپرستي و پيروي از شيطان، نسبت به تکاليف الهي و اوامر و نواهي او سهل انگار باشد و غضب خدا را براي خدا بخرد مي تواند رضايت امام زمان(علیه السلام) را کسب کند؟ خداوند مي فرمايد: " إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا "؛" به درستي که کساني که ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند(خداي) رحمن دوستي و محبت براي (بين) آنان قرار مي دهد".(مريم، 96) طبق اين آيه شريفه شرط ايجاد محبت و ارتباط، ايمان همراه با عمل صالح است. در ميان اعمال صالح توجه به چند عمل ارزش بيشتري دارد.
ـ توجه به نماز خصوصا نماز اول وقت؛ در توقيع و نامه اي که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده آمده است: "هيچ عملي بهتر از نماز بيني شيطان را به خاک نمي مالد،پس نماز بخوان و بيني او را به خاک بمال."(بحار الانوار، ج3، ص182). و در کلام ديگري از ايشان چينن نقل شده است:"از رحمت خداوند به دور است کسي که (نماز) مغرب را تا پديدار شدن ستارگان و نماز صبح را تا ناپديد شدن ستارگان به تاخير اندازد".(بحار الانوار، ج52، ص15، ح13).
ـ دقت در کسب و مصرف مال حلال؛ در نامه اي که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده است آمده:"آنچه را براي ما فرستادي (از اموال) از آن رو مي پذيريم که پاکيزه و طاهر مي باشند... اما کساني که اموال ما را با اموال خودشان درمي آميزند، هر کس چيزي از اموال ما را حلال شمارد و آن را بخورد همانا آتش خورده است".(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10).
ـ کمک به ديگران و توجه به امور مسلمين؛ امام زمان(علیه السلام) در نامه اي مي فرمايد: "ما در مراعات شما کوتاهي نکرده و ياد شما را فراموش نکرديم".(بحار الانوار، ج53، ص174، ح7) طبيعي است فردي که خود را مريد و پيرو امام مي داند همچون او عمل کند.
ـ زمينه سازي براي ظهور؛ خواست امام زمان(علیه السلام) اين است که دوستان در اين امر مهم همت گمارند و به تأسي از آن بزرگوار براي تعجيل در امر ظهور تلاش کنند، و در اين راه هم از دعا استفاده کنند "اکثروا الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم، براي تعجيل فرج زياد دعا کنيد که اين فرج شماست"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) و هم در امور زندگي به علما مراجعه کنند " فاما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليکم و انا حجة الله عليهم؛ در حوادث و رويداد ها به راويان حديث ما (علما) رجوع کنيد به درستي که آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان"(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) زيرا رجوع به علما باعث حفظ دين مردم و وحدت و انسجام ميان آنان است، و هم به عهدها و پيمان هاي الهي که همان اطاعت از اهل بيت(علیهم السلام) و عمل در طريق آن است استوار باشند. "اگر شيعيان ما در وفا بر عهد ، قلوبشان اجتماع کند لقا(و فرج ما) براي آنان به تاخير نمي افتاد"(بحارالانوار، ج53، ص176، ح8).
ـ تلاوت قرآن؛ که مورد امر خاص الهي است و حتي در يک آيه دو بار امر به قرائت و تلاوت آن شده است " فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ قرائت کنيد از قرآن آنچه ميسر است"(مزمل؛20).
ـ زيارات امامان معصوم(علیهم السلام) به ويژه زيارت عاشورا؛
و به عبارت ديگر حقيقت انتظار و عمل به لوازم آن خواست امام است.
حقيقت انتظار آن است كه انسان منتظر و چشم به راه، خود و محيطش را براي آمدن منتظر و منجي موعود آماده كند. اين آمادگي بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مييابد. براي مثال كسي كه انتظار زائر بيت الله را ميكشد و مسافر او از سفر مكه ميآيد، طبعا معناي انتظار براي او اين است كه خانه را مرتب كند و وسايل پذيرايي را فراهم سازد و... ، منتظر امام زمان(علیه السلام) نيز به كسي گفته ميشود كه خود را براي آمدن چنين بزرگ مردي آماده كند. و طبيعي است كه بايد خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دين را در زندگي خود جاري سازد و ديگران و محيط را براي آمدنش مهيا كند. از اين رو انتظار فرج بنا بر فرمايش پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) افضل اعمال است. و هر كس تلاش دروني او براي عبادت و عبوديت و كوشش بيروني او براي زمينه سازي و جهت دهي مردم و محيط بيشتر باشد، موفق تر است.
بنابراين قدم اول كسب معرفت نسبت به جايگاه ائمه(علیهم السلام) و امام زمان(علیه السلام) است. در روايتي از ابونصر طريف نقل شده است: "بر امام زمان(علیه السلام) [در ايام كودكي ايشان] وارد شدم. فرمودند: مرا ميشناسي؟ گفتم: آري؛ فرمودند: من كيستم؟ گفتم: شما آقاي من و فرزند آقاي من هستيد. فرمودند: از اين نپرسيدم، عرض كردم: فداي شما شوم! خودتان بيان كنيد. فرمودند: من خاتم اوصيا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شيعيان رفع ميكند" (بحار الانوار، ج 52، ص30).
زيارت جامعه كبيره در اوآخر مفاتيح الجنان آمده در اين زمينه منبع خوبي است.
پس از معرفت، ايمان و پذيرش اين عقيده است؛ چرا كه فردي كه به امري عقيده نداشته باشد، در راستاي آن فعاليت نميكند. ايمان به خدا و معارف دين لازمه حركت است.
مرحله بعد آن است كه آدمي به وظايف ديني (انجام واجبات و ترك محرمات و پرهيز از گناهان) اهتمام ورزد و به نماز اول وقت توجه داشته باشد؛زيرا حقيقت انسان بندگي و عبوديت خدا است و راه بندگي؛ نيز عبادت است: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ" (ذاريات، 56). بنابراين خداوند ايمان را در كنار عمل صالح قرار داده است. در سوره "عصر" پس از آن كه سخن از خسران و زيان كار بودن انسان به ميان آورد، ميگويد: "الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" و وقتي ميخواهد وعده خلافت و حكومت روي زمين را به مؤمنان بدهد، ميفرمايد: "وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"(نور، آيه 55) و سر انجام زمين را براي عباد صالح ميداند: "يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ" (انبيا، آيه 105).
عمل صالح و توبه باعث طهارت و نورانيت دل شده و آيينه دل آمادگي پيدا ميكند تا انوار الهي را در خود جلوهگر كند و خود را در محضر خدا و امام بداند.
البته در كنار انجام وظايف، لازم است آدمي دست به توسل بردارد و از خداوند متعال به واسطه ائمه(علیهم السلام) براي كسب معرفت و درك بالاتر مدد بگيرد: "وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" (مائده، آيه 35).
ب. ابراز محبت و علاقه به امام که بر اساس عمل به دستورات دين حاصل مي شود شامل بانوان نيز مي شود و چنان که از قرآن (سوره مريم آيه 96) استفاده مي گردد اين نوع دوستي، الهي بوده و پايه گزار آن نيز خداوند است. طبيعي است اين نوع علاقه، با علاقه و محبت و مراوده اي که در زندگي عادي مردم و بين آنها است فرق دارد. زيرا محبت ها و مراودات عادي بين مردم مربوط به حالت هاي مادي و گرايش هاي نفساني است که به نوعي مرتبط با غرايز حيواني نيز هست، ولي محبت هايي که بر اساس حالات انسان و برخواسته از دين و معنويت است الهي باشد ، نزديکي روحي با امام را در سايه تقرب به خداوند به همراه دارد. از اين رو پيدايش و تقويت چنين محبت و علاقه به امام فقط در سايه عمل به دين و حرکت تکاملي معنوي حاصل مي شود. امام مجسمه تقوا و طهارت و صفا و نورانيت، پاکي و فضيلت است و طبيعي است که مراوده با امام و نزديکي و تقرب به او نيز فقط با طهارت و معنويت و کسب فضايل و جدا شدن از رذايل ممکن خواهد بود.