پرسش :
رويت امام زمان در عالم رويا و کاشفه را توضيح دهيد؟
پاسخ :
رؤيا امري ادراكي است كه قوه خيال در آن دخالت تمام دارد. قوه خيال ـ كه يكي از قواي نفس است ـ وظيفهي صورت گري و صورت يابي را بر عهده دارد. روشن است كه آنچه آدمي در خواب ميبيند، با چشم سر مشاهده نميكند؛ چرا كه حس باصره، در هنگام خواب، از كار ميافتد. بر اين اساس، بايد خواب ديدن، حقيقتي غير از ديدن در بيداري باشد. علما، اين نوع ديدن را صورت گري يا صورت يابي توسط قوه خيال تعريف ميكنند.
توضيح آن كه علما، عالم را سه مرتبه ميدانند:
عالم طبيعت؛ همان عالم دنيوي است كه در آن زندگي ميكنيم و موجوداتي كه در اين عالماند، صورت و حالت مادي خود را دارند.
عالم مثال؛ از حيث وجودي فوق عالم طبيعت است و صورتهاي موجودات اين عالم در آنجا بدون جرم مادي وجود دارند. اين عالم، نسبت به عالم ماده، مقام عليت و سببيت را دارد و عالم ماده، تحت تأثير اين عالم است.
عالم عقل، از حيث وجودي، فوق عالم مثال است و حقايق اشياء، بدون ويژگي مادي و بدون صورت، در اين عالم قرار دارد، و نسبت به عالم مثال، نسبت سببيت دارد.
نفس انسان، چون مجرد است، با عالم مثال و عقل، سنخيت و تناسب دارد و چون آدمي به خواب ميرود و حواس بدن از فعاليت خود باز ميايستد، نفس، از بدن و امور طبيعي جدا ميشود و به عالم مثال ميرود و برخي از حقايق و صور را به حسب استعداد خود ميبيند. و در برخي از موارد ميتواند با حضور در عالم عقل، مجردات عقلي و حقايق را كه حالت كليت دارند، درك كند. در اين حالت، گاهي حوادث يا اموري را مشاهده ميكند با مشاهده علل و اسباب آنها، بدون آن كه تصرفي در آنها بكند. اين قبيل رؤياها كه غالبا براي انسانهاي صالح و صادق اتفاق ميافتد به روشني و وضوح بيان كننده آن حادثه در عالم ماده است.
گاهي آنچه مشاهده ميشود، در قالب يك مثال است كه با امر خارجي، قابل ارتباط و تطبيق است، مانند تمثيل ازدواج به پوشيدن لباس يا تمثيل نور به علم. اين خوابها، نياز به تعبيير دارد، مانند خواب ديدن فرمانرواي مصر كه حضرت يوسف(علیه السلام) تعبير كرد، به خلاف قسم اول كه صريح و روشن است.
البته، انسان، چون تحت تأثير موجودات اطراف خود است، در مواردي خوابهايي ميبيند كه صرف تخيلات نفس است و حقيقتي در عالم ماده و طبيعت ندارد.
با توجه به اين مطلب در رابطه با رؤيت امام زمان(علیه السلام) هنگام خواب بايد گفت، كسي كه امام را در عالم رؤيا مشاهده ميكند، در واقع نفس او در هنگام رؤيا و حضور در عالم مثال يا عقل، توانسته است با صورت مثالي حضرت يا با حقيقت نوراني او ارتباط پيدا كند و به توسط قوه خيال، صورت آن عزيز را صورتيابي يا صورتگري كند و اين صورت، مطابق با همان صورت مادي امام(علیه السلام) در عالم ماده است.
البته، اين ارتباط، زماني امكانپذير است كه امام(علیه السلام) اجازه چنين ارتباطي را بدهند و لذا امام نيز از اين خواب و رؤيت اطلاع دارند.سپس مكاشفه نيز چنين است يعني كشف و شهود براي روح است نه چشم سر. لذا حقايقي را روح آدم به صورت مثال درك ميكند. از جمله اگر امام عصر(علیه السلام) اجازه دهند ميتواند آقا را در حالت كشف و شهود با روح خود درك كند.
www.imammahdi-s.com
رؤيا امري ادراكي است كه قوه خيال در آن دخالت تمام دارد. قوه خيال ـ كه يكي از قواي نفس است ـ وظيفهي صورت گري و صورت يابي را بر عهده دارد. روشن است كه آنچه آدمي در خواب ميبيند، با چشم سر مشاهده نميكند؛ چرا كه حس باصره، در هنگام خواب، از كار ميافتد. بر اين اساس، بايد خواب ديدن، حقيقتي غير از ديدن در بيداري باشد. علما، اين نوع ديدن را صورت گري يا صورت يابي توسط قوه خيال تعريف ميكنند.
توضيح آن كه علما، عالم را سه مرتبه ميدانند:
عالم طبيعت؛ همان عالم دنيوي است كه در آن زندگي ميكنيم و موجوداتي كه در اين عالماند، صورت و حالت مادي خود را دارند.
عالم مثال؛ از حيث وجودي فوق عالم طبيعت است و صورتهاي موجودات اين عالم در آنجا بدون جرم مادي وجود دارند. اين عالم، نسبت به عالم ماده، مقام عليت و سببيت را دارد و عالم ماده، تحت تأثير اين عالم است.
عالم عقل، از حيث وجودي، فوق عالم مثال است و حقايق اشياء، بدون ويژگي مادي و بدون صورت، در اين عالم قرار دارد، و نسبت به عالم مثال، نسبت سببيت دارد.
نفس انسان، چون مجرد است، با عالم مثال و عقل، سنخيت و تناسب دارد و چون آدمي به خواب ميرود و حواس بدن از فعاليت خود باز ميايستد، نفس، از بدن و امور طبيعي جدا ميشود و به عالم مثال ميرود و برخي از حقايق و صور را به حسب استعداد خود ميبيند. و در برخي از موارد ميتواند با حضور در عالم عقل، مجردات عقلي و حقايق را كه حالت كليت دارند، درك كند. در اين حالت، گاهي حوادث يا اموري را مشاهده ميكند با مشاهده علل و اسباب آنها، بدون آن كه تصرفي در آنها بكند. اين قبيل رؤياها كه غالبا براي انسانهاي صالح و صادق اتفاق ميافتد به روشني و وضوح بيان كننده آن حادثه در عالم ماده است.
گاهي آنچه مشاهده ميشود، در قالب يك مثال است كه با امر خارجي، قابل ارتباط و تطبيق است، مانند تمثيل ازدواج به پوشيدن لباس يا تمثيل نور به علم. اين خوابها، نياز به تعبيير دارد، مانند خواب ديدن فرمانرواي مصر كه حضرت يوسف(علیه السلام) تعبير كرد، به خلاف قسم اول كه صريح و روشن است.
البته، انسان، چون تحت تأثير موجودات اطراف خود است، در مواردي خوابهايي ميبيند كه صرف تخيلات نفس است و حقيقتي در عالم ماده و طبيعت ندارد.
با توجه به اين مطلب در رابطه با رؤيت امام زمان(علیه السلام) هنگام خواب بايد گفت، كسي كه امام را در عالم رؤيا مشاهده ميكند، در واقع نفس او در هنگام رؤيا و حضور در عالم مثال يا عقل، توانسته است با صورت مثالي حضرت يا با حقيقت نوراني او ارتباط پيدا كند و به توسط قوه خيال، صورت آن عزيز را صورتيابي يا صورتگري كند و اين صورت، مطابق با همان صورت مادي امام(علیه السلام) در عالم ماده است.
البته، اين ارتباط، زماني امكانپذير است كه امام(علیه السلام) اجازه چنين ارتباطي را بدهند و لذا امام نيز از اين خواب و رؤيت اطلاع دارند.سپس مكاشفه نيز چنين است يعني كشف و شهود براي روح است نه چشم سر. لذا حقايقي را روح آدم به صورت مثال درك ميكند. از جمله اگر امام عصر(علیه السلام) اجازه دهند ميتواند آقا را در حالت كشف و شهود با روح خود درك كند.
www.imammahdi-s.com