پرسش :
بحث رجعت و بداء را توضيح دهيد؟
پاسخ :
الف. مراد از رجعت آن است كه در زمان ظهور عدهاي از انسانهايي كه از دنيا رفتهاند دوباره زنده ميشوند. طبق برخي روايات رجعت كنندگان شامل انسانهاي مؤمن و بسيار خوب و افراد كافر و بسيار بد است. مؤمنان برميگردند تا هم در ركاب حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)براي تحقق حكومت عدل با دشمنان بجنگند و احيانا سعادت شهادت نصيب آنان شود و هم دوران طلايي ظهور را ببينند، و كافران زنده ميشوند تا در عذاب دنيوي نيز قرار گيرند. البته علت اصلي رجعت براي ما به درستي روشن نيست.
ب. بداء در لغت ظهور بعد از خفاء و پنهان است اما بداء در اصطلاح عقايد شيعه به اين معني است كه : خداوند براي انسان غير از مقررات مطلق و حتمي، مقررات مشروط نيز قرار داده است كه در صورت تحقق شرايط و اسباب، آن امر مقدر، اتفاق ميافتد.
انسان با توجه به اختياري كه خداوند به او داده است ميتواند با اعمال و كردارش اينگونه تقديرها را تغيير دهد به اين صورت كه اسباب و شرايط آن تقدير تغيير كند و لذا آن امر مقدر واقع نشود. مثلا در تقدير انساني بوده است كه در تاريخ معيني دچار بيماري شود ولي او با صدقه آن بيماري را از خود رفع كند و عوامل بروز بيماري از بين برود. البته خداوند علم ازلي دارد كه مقررات مشروط چيست، انسان چه اختياري ميكند و چه اعمالي انجام ميدهد، و سر انجام چه امري رخ ميدهد، ولي علم خداوند از انسان سلب اختيار نميكند.
الف. مراد از رجعت آن است كه در زمان ظهور عدهاي از انسانهايي كه از دنيا رفتهاند دوباره زنده ميشوند. طبق برخي روايات رجعت كنندگان شامل انسانهاي مؤمن و بسيار خوب و افراد كافر و بسيار بد است. مؤمنان برميگردند تا هم در ركاب حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)براي تحقق حكومت عدل با دشمنان بجنگند و احيانا سعادت شهادت نصيب آنان شود و هم دوران طلايي ظهور را ببينند، و كافران زنده ميشوند تا در عذاب دنيوي نيز قرار گيرند. البته علت اصلي رجعت براي ما به درستي روشن نيست.
ب. بداء در لغت ظهور بعد از خفاء و پنهان است اما بداء در اصطلاح عقايد شيعه به اين معني است كه : خداوند براي انسان غير از مقررات مطلق و حتمي، مقررات مشروط نيز قرار داده است كه در صورت تحقق شرايط و اسباب، آن امر مقدر، اتفاق ميافتد.
انسان با توجه به اختياري كه خداوند به او داده است ميتواند با اعمال و كردارش اينگونه تقديرها را تغيير دهد به اين صورت كه اسباب و شرايط آن تقدير تغيير كند و لذا آن امر مقدر واقع نشود. مثلا در تقدير انساني بوده است كه در تاريخ معيني دچار بيماري شود ولي او با صدقه آن بيماري را از خود رفع كند و عوامل بروز بيماري از بين برود. البته خداوند علم ازلي دارد كه مقررات مشروط چيست، انسان چه اختياري ميكند و چه اعمالي انجام ميدهد، و سر انجام چه امري رخ ميدهد، ولي علم خداوند از انسان سلب اختيار نميكند.