چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

تكليف اساسي و حقيقي انسان و عالم چيست؟ آيا غير از خدايي شدن مي توان چيزي را پذيرفت؟


پاسخ :


يك. از نظر قرآن، انسان مسافري است كه با شتاب و تلاش، در حال سير و سفر است و پايان سير او نيز ملاقات با خداوند است. (1) در اين صورت حركت او سيري عمودي و طولي (تكاملي و ملكوتي) است نه سيري افقي و اقليمي؛ زيرا خداوند در منطقه و جايگاه ويژه نيست؛ بلكه انسان به هر سو كه روي آورد، به سوي خدا رو كرده است: (هو الذي في السماء اله و في الارض اله) (2) (و لله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله). (3)
دو. خداوند كريم از سير انسان به صيرورت ياد كرده است، يعني تحول و شدن از نوعي به نوعي ديگر و از منزلي به منزل ديگر و تكامل يافتن از مرحله اي به مرحله ديگر. اما خداوند متعال با لحن هاي گوناگون، غايت اين صيرورت را بيان مي فرمايد:
2-1. گاهي صيرورت را به سوي «ضمير غايب» مطرح مي كند؛ (4) گرچه اين ضمير به الله بر مي گردد. اما چون الله به عنوان اسم ظاهر و تعيني از تعينات الهي است، صيرورتي فراتر از آن هم يافت مي شود كه به چهره ضمير غيبت در مي آيد.
2-2. گاهي غايت صيرورت از چهره غيبت فراتر مي رود و به صورت خطاب جلوه مي كند: (و اليك المصير). (5) در اين مرحله صيرورت نه به سمت او است و نه به طرف ضمير غايب، بلكه خطاب به سوي تو است.
2-3. دسته سوم، غايت صيرورت را به صورت «به سوي ما» مطرح مي كند. (6) خداوند وقتي به صورت جمع از كلمه ما استفاده مي كند؛ يعني، من با همه اسما و صفات خود، غايت صيرورت شمايم.
2-4. گاهي نيز غايت صيرورت به صورت ضمير متكلم وحده است. مي فرمايد: «صيرورت شما به سوي من است» (7)
گرچه هر يك از اين مراحل كمال و صيرورت به سوي خداوند است، اما هر مرتبه اي نسبت به مرتبه قبلي كمال برتر است تا اينكه نهايت ظرفيت انساني را فراهم مي آورد و براي شهود مبدا و منتهاي هستي، انسان را به قله شهود مي كشاند؛ ولي در هر صورت غايت صيرورت انسان او است.
سه. خداوند متعال، منتهاي صيرورت و هجرت انسان را به عنوان «خليفه اللهي» ياد كرده است؛ (8) يعني انسان در حركت خود هنگامي به مقصد نهايي بار مي يابد كه مظهر اسماي حسناي الهي شده باشد و اين همان مرتبه خليفة اللهي است كه تنها انسان در ميان موجودات عالم هستي، شايستگي آن را دارد.
چهار. تنها زماني امكان دارد آدمي به مبدا غايي حقيقي خود نايل شود همه اعمال، رفتار، حالت ها، عقايد، افكار و اوصافش براي خداوند متعال باشد؛ همچون حضرت ابراهيم (علیه السلام) كه فرمود: (ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين) (9)
از اين رو، تنها تكليف اساسي و حقيقي انسان در عالم هستي، آن است كه بكوشد با شناخت راه و هدف، خود را از آلودگي ها، گناهان و تعلقات برهاند و تنها رنگ خدايي به خود بگيرد تا بتواند به مقام مظهر اسماي الهي بار يافته و در منتهاي صيرورت خويش، شاهد وجه خداوند متعال باشد. (10)
داني كه چيست دولت؟ ديدار يار ديدن
در كوي او گدايي بر خسروي گزيدن (11)
پی نوشتها:
1- انشقاق (84)، آيه 6-12.
2- زخرف (43)، آيه 84.
3- بقره (2)، آيه 115.
4- مائده (5)، آيه 18؛ غافر (40)، آيه 23؛ شوري (42)، آيه 15؛ تغابن (64)، آيه 3.
5- ممتحنه (60)، آيه 4؛ بقره (2)، آيه 285.
6- ق (50)، آيه 43.
7- لقمان (31)، آيه 14، حج (23) آيه 48.
8- بقره (2)، آيه 30.
9- انعام (6)، آيه 162.
10- براي مطالعه بيشتر ر.ك: تفسير موضوعي قرآن كريم، نوشته آية الله جوادي آملي، ج 14.
11- حافظ شيرازي.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.