چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

در مسائل فكرى، نگاشته‏ها و مكتوبات چه نويسندگانى و با چه ويژگى‏هايى قابل اعتماد و قبول است؟


پاسخ :
در مباحث فكرى بطور عام، مى‏توان از نگاشته‏ها و مكتوبات نويسندگانى سودجست كه درصد قابل قبولى از ويژگى‏هاى ذيل را داشته باشند. ناگفته نماند كه برخى از مباحث نظرى، علاوه بر ويژگى‏هاى شمارش شده ذيل، بايد داراى خصايص ديگرى نيز باشند كه مى‏توان از آن به «خصوصيت‏هاى خاص» نام برد اما به دليل آنكه پرسش به صورت مطلق در باب مسائل فكرى است، ما نيز تنها به «خصوصيت‏هاى عام» اشاره مى‏كنيم.
1- حقيقت‏جويى.
نويسنده‏اى كه در پى يافتن حقيقت است، در حد امكان از تأويل آراء و تفسير به رأى ديدگاه‏ها مصون بوده، مى‏كوشد تا پيش‏فرض‏هاى ذهنى و سلايق شخصى و تعصبات عقيدتى را در فهم مطالب و تحليل آنها دخيل نگرداند. نويسنده حقيقت‏جو، مى‏كوشد صداقت و امانت را در نقل انديشه‏ها رعايت كند و سخن خود را چه در ابطال نظرهاى ديگران و چه در اثبات ديدگاههاى خود، به دلايل موجه و معقول، مستند سازد.
2- عقل‏مدارى.
نويسنده‏اى قابل اعتماد است كه براى يافتن و تبيين حقيقت، تابع محض دليل و برهان باشد و حتى بالاتر، از خوانندگان خود انتظار داشته باشد كه با برهان و دليل سخنان و آراء او را بپذيرند و مقلّد محض گفته‏هاى او نباشد همچون شيخ شهاب الدين سهروردى از فيلسوفان و عرفاء بزرگ اسلامى كه در مجموعه نگاشته‏هاى خود مى‏گويد: «از من و غير من تقليد مكنيد، معيار پذيرش كلام، برهان و دليل است».(1)
البته كاملًا واضح است كه اين عقل‏مدارى رهيده از تقليد، در حوزه خود بايد به كارگرفته شود يعنى، در عرصه مباحث نظرى و مثلًا در مباحث دينى در ساحت اصول دين اما در حوزه مسائل تقليدى- كه اصل آن يعنى «تقليد» نيز با دليل عقلى مبرهن و مستدل گشته است- اين مطلب معنا ندارد چنان كه مقصود شيخ اشراق نيز عدم جواز تقليد در مسائل نظرى و اصول آن مى‏باشد.
3- متخصص.
به دليل پديد آمدن رشته‏هاى گوناگون در عرصه علم و گسترش كمى و كيفى اين رشته‏ها، ديگر نمى‏توان به نوشتار نويسندگانى اعتماد كرد كه تنها با يك سلسله اطلاعات عمومى از برخى مباحث، مقاله يا كتاب مى‏نويسند. با توجه به گستره علوم و شاخه شاخه شدن آن در هر ساحتى بايد به كتابى مراجعه كرد كه نويسنده آن در آن حوزه خاص از اطلاعات لازم و كافى برخوردار باشد.
4- آزادانديشى.
نويسنده‏اى قابل اعتماد است كه در برخورد با دانش انديشمندان، علاوه بر استفاده از فكر انديشه آنان، مقلد محض نباشد بلكه با كمال احترام به زحمات آنها، وجود خطا و اشتباه را در ديدگاه ايشان محتمل دانسته و آنها را مصون از خطا نداند. چنين نويسنده‏اى، با فكر رهيده از هر گونه تعصب و تقليد و تنها با آزادانديشى در تحليل و بررسى آراء، منصفانه نظرگاه‏هاى خطا و غيرمدلل را به نقد كشيده و شجاعانه نظريه خود را مبرهن و مبين مى‏كند.
ناگفته نماند، از آن‏جا كه انسان موجودى اجتماعى است، به صورت طبيعى ملزم است كه اراده خود را در اراده ديگران دخالت دهد و به بيان ديگر، اراده خود را در عرصه اجتماع با اراده ديگران شريك سازد. از اين رو، بايد در برابر قانونى كه حدود براى اراده‏ها و آزادى‏هاى مردم معين كرده و آنها را تعديل نموده، خضوع كند. بنابراين، نويسنده آزادانديش به دليل حضور فعال و زنده در فكر اجتماع، بايد آزادى خود را در برابر قانون محدود سازد و به بيان بهتر، انديشه‏هاى خود را در چارچوب قانون براى ديگران مطرح سازد.
5- آزادمنشى.
در عرصه نوشتن تنها آزادانديشى كافى نيست بلكه آزاد منشى نيز لازم است. نويسنده آزادمنش كسى است كه در برخورد با انديشه‏هاى ديگران در نقد و ردّ نظريات خود، دچار جمود نشده و مى‏كوشد تا با رعايت اخلاق علمى و تحمل انديشه‏هاى ديگران، به دقت به سخنان طرف ديگر توجه نمايد و در صورت موجه، منطقى و معقول بودن، آن را بپذيرد و در هنگام برخورد با دلايل ضعيف و سخنان غيرمستند، در نقد آراء خود بكوشد تا با نيك‏خويى و خوش‏گويى، اشتباهات منتقدان را خاطر نشان ساخته، افق‏هاى معقول ديدگاه‏هاى خود را روشن و مبين سازد.
پى‏نوشت‏
(1) يحيى سهروردى، شهاب الدين، مجموعه مصنفات شيخ اشراق، ج اول، ص 121.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.