چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا شب قدر با اختيار سازگارى دارد؟


پاسخ :
مى‏گويند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خير و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آينده با آن مواجه مى‏شوند، تقدير و معين مى‏گردد. اگر چنين باشد، هر كس سرنوشتش تا سال آينده مشخص است. بنابراين، در دايره همين سرنوشت معين حركت مى‏كند و اختيارى از خود ندارد؛ زيرا با توجه به سرنوشتى كه در شب قدر برايش رقم خورده، حركت كرده است. بنابراين، زندگى جبر مطلق است؛ مخصوصاً با عنايت به اين كه شب قدر هر سال تكرار مى‏شود، انسان از ولادت تا مرگ در سرنوشتى از پيش تعيين شده حركت مى‏كند؛ اختيارى از خود ندارد و مانند عروسك خيمه شب بازى، اختيارش دست كسى است كه او را به بازى گرفته است. آيا چنين نيست؟
براى پاسخ به پرسش دقيق شما اشاره به چند مسأله ضرورت دارد:

1- منظور از شب قدر چيست؟
شب قدر يكى از شب‏هاى دهه آخر ماه رمضان است. طبق روايات ما، يكى از شب‏هاى نوزدهم يا بيست و يكم و به احتمال زياد بيست و سوم ماه مبارك رمضان، شب قدر است.1 در اين شب كه شب نزول قرآن به شمار مى‏آيد، امور خير و شر مردم و ولادت و مرگ و روزى و حج و طاعت و گناه و خلاصه هر حادثه‏اى كه در طول سال واقع مى‏شود، تقدير مى‏گردد.2 شب قدر هميشه و هر سال تكرار مى‏شود. عبادت در آن شب فضيلت فراوان دارد و در نيكويى سرنوشت يك ساله بسيار مؤثر است.3 در اين شب تمام حوادث سال آينده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و ديگران با خبر مى‏گردد. امام باقر - سلام الله عليه - مى‏فرمايد: "انه ينزل فى ليلة القدر الى ولى الامر تفسير الامور سنةً سنةً، يؤمر فى امر نفسه بكذا و كذا و فى امر الناس بكذا و كذا؛ در شب قدر به ولى امر(امام هر زمان) تفسير كارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خويش و ديگر مردمان مأمور به دستورهايى مى‏شود."4
پس شب قدر شبى است كه (1) قرآن در آن نازل شده است، (2) حوادث سال آينده در آن تقدير مى‏شود، (3) اين حوادث بر امام زمان - روحى فداه - عرضه و آن حضرت مأمور به كارهايى مى‏گردد. بنابراين، مى‏توان گفت شب قدر، شب تقدير و شب اندازه‏گيرى و شب تعيين حوادث جهان ماده است.
2- معناى قدر و تقدير چيست؟
قدر در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گيرى است.5 تقدير نيز به معناى اندازه‏گيرى و تعيين است.6 اما معناى اصطلاحى قدر عبارت است از ويژگى هستى و وجود هر چيز و چگونگى آفرينش آن؛7 به عبارت ديگر، اندازه و محدوده وجودى هر چيز قدر نام دارد.8 يعنى در نظام آفرينش هر چيزى اندازه‏اى خاص دارد و هيچ چيز بى حساب و كتاب نيست. جهان حساب و كتاب دارد، بر اساس نظم رياضى تنظيم شده و گذشته و حال و آينده آن با هم ارتباط دارد. استاد مطهرى در تعريف قدر مى‏فرمايد: "... قدر به معناى اندازه و تعيين است... حوادث جهان... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكانى و زمانى آن‏ها تعيين شده است، مقدور به تقدير الاهى است."9 پس در يك كلام قدر به معناى ويژگى‏هاى طبيعى و جسمانى چيزها است كه شامل اندازه و حدود و طول و عرض و موقعيت‏هاى مكانى و زمانى آن‏ها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبيعى را در بر مى‏گيرد. اين معنا از روايات استفاده مى‏شود؛ چنان كه در روايتى از امام رضا - سلام الله عليه - پرسيده شد: معناى قدر چيست؟ فرمود: "تقدير الشى‏ء طوله و عرضه؛ اندازه‏گيرى هر چيز اعم از طول و عرض آن 10 در روايت ديگر، اين امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: "هندسة شى‏ء من طول و العرض و البقاء؛ اندازه هر چيز اعم از طول و عرض و بقا."11
بنابراين، معناى تقدير الاهى اين است كه در جهان مادى آفريده‏ها از حيث هستى و آثار و و يژگى‏هايشان محدوده‏اى خاص دارند. اين محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علت‏ها و شرايط آن‏ها هستند و به دليل اختلاف علل و شرايط، هستى و آثار و ويژگى‏هاى موجودات مادى نيز متفاوت است. هر موجود مادى به وسيله قالب‏هايى از داخل و خارج اندازه‏گيرى و قالب‏گيرى مى‏شود. اين قالب حدود يعنى طول و عرض و شكل و رنگ و موقعيت مكانى و زمانى و ساير عوارض و ويژگى‏هاى مادى آن به شمار مى‏آيد. پس معناى تقدير الاهى در موجودات مادى يعنى هدايت آن‏ها به سوى مسير هستى شان كه براى آن‏ها مقدر گرديده است و در آن قالب‏گيرى شده‏اند.12
3- تعبير فلسفى قدر، اصل عليت است.
"اصل عليت همان پيوند ضرورى و قطعى حوادث با يكديگر و اين كه هر حادثه‏اى تحتّم و قطعيت ضرورى و قطعى خود را و همچنين تقدّر و خصوصيات وجودى خود را از امرى يا امورى مقدم بر خود گرفته است.13 اصل عليت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جميع وقايع و حوادث جهان حكمفرما است و هر حادثى، ضرورت و قطعيت وجود خود را و همچنين شكل و خصوصيت زمانى و مكانى و ساير خصوصيات وجودى خود را از علل متقدمه خود كسب كرده است و يك پيوند ناگسستى ميان گذشته و حال و استقبال ميان هر موجودى و علل متقدمه او هست."14 اما علل موجودات مادى تركيبى از فاعل و ماده و شرايط و عدم موانع است كه هر يك تأثير خاص بر آن دارند و مجموع اين تأثيرها قالب وجودى خاصى را شكل مى‏دهند. اگر تمام اين علل و شرايط و عدم موانع كنار هم گرد آيند، علت تامه ساخته مى‏شود و معلول خود را ضرورت و وجود مى‏دهد كه از آن در متون دينى به قضاى الاهى تعبير مى‏شود. اما هر موجودى با توجه به علل و شرايط خود قالبى خاص دارد كه عوارض و ويژگى‏هاى وجودى‏اش را مى‏سازد و در متون دينى از آن به قدر الاهى تعبير مى‏شود. پس اين كه مى‏گويند در شب قدر همه مقدرات تقدير مى‏گردد، معنايش آن است كه قالب معين و اندازه خاص هر پديده روشن و اندازه‏گيرى مى‏شود. اين اندازه‏گيرى حتمى نيست؛ زيرا در عالم طبيعت رخ مى‏دهد كه جهان تغيير است و شرايط و موانعى خاص دارد. در اين عالم، وجود اشيا تنها در صورتى قطعيت مى‏يابد كه علت تامه شان موجود شود؛ يعنى تمام شرايط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نيز تأثير بخشد.15
با توجه به مقدمه فوق، رابطه شب قدر و تعيين سرنوشت بندگان و كردار اختيارى آن ها روشن مى‏شود. قدر يعنى پيوند و شكل گرفتن هر پديده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر اين پيوند دقيقاً اندازه‏گيرى مى‏گردد. اولاً، براى امام هر زمان اين پيوند معلوم و تفسير مى‏شود؛ و ثانياً، رابطه اين پديده‏ها با علل خود روشن مى‏گردد. خداوند متعال چنان مقدر كرده است كه بين اشيا رابطه‏اى خاص برقرار باشد؛ مثلاً بين عزت و دفاع از كيان و ذلت و پذيرش ستم. هر كس از كيان خود دفاع كند، عزيز مى‏شود و هركس تسليم زور و ستم شود، ذليل مى‏گردد. اين تقدير الاهى است. يا بين طول عمر و رعايت بهداشت و ترك بعضى گناهان مثل قطع صله رحم و دادن صدقه رابطه بر قرار كرده و فرموده است: هر كس طول عمر مى‏خواهد بايد در اين قالب قرار گيرد. آن كه اين شرايط را مهيا كرد، طول عمر مى‏يابد و آن كه در اين امور كوتاهى كرد، عمرش كوتاه مى‏گردد. پس در افعال و كردار اختيارى بين عمل و نتيجه كه همان تقدير الاهى است، رابطه مستقيم وجود دارد. انسان تا زنده است، جاده‏اى دو طرفه در برابرش قرار دارد: يا با حسن اختيار كميل بن زياد نخعى، كه صاحب سرّ امير مؤمنان - سلام الله عليه - مى‏گردد و يا با سوء اختيار حارث بن زياد نخعى، قاتل فرزندان مسلم، مى‏شود. دو برادر از يك پدر و مادر، يكى سعيد و ديگرى شقى. پس معناى صحيح تقدير الاهى اين است: آن كه با حسن اختيار خود به جاده صواب رفت، كميل مى‏شود و آن كه با سوء اختيار خود به بيراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث مى‏گردد. بين تقدير الاهى و اختيار آدمى هيچ منافاتى وجود ندارد، زيرا در سلسله علل و شرايط به ثمر رسيدن كار و ايجاد حادثه، اراده آدمى يكى از علل و اسباب است و قدر جانشين اراده و اختيار آدمى نمى‏شود تا همچون عروسك خيمه شب بازى جلوه كند. در كردار اختيارى، بين كردار و تقدير رابطه مستقيم از نوع رابطه شرايط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختيارى ما، يكى از عوامل و اسباب و علل، فعل اختيارى انسان است.
ديديم كه جهان بر اساس نظم رياضى برپا شده است و هر پديده‏اى علت و سبب خاص دارد. تأثير آتش گرما و سوختن است و تأثير آب سرما و خاموش كردن. ما به دليل اين كه در بند زندگانى مادى محصوريم، از گذشته و حال و آينده بى خبريم و جريان حوادث و پديده‏ها برايمان نامعلوم است و گرنه تقدير الاهى بى حساب و كتاب نيست و بر اساس نظمى خاص قرار دارد. آن كه با حسن اختيار خود كردار نيك انجام دهد يا مخلصانه دعايى بخواند، نتيجه آن را در اين جهان مى‏بيند و آن كه بر اثر سوء اختيار گناهى مرتكب شود، نتيجه تلخ آن را مى‏چشد.
پس اين كه فرموده‏اند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از مرگ و زندگى و ولادت و زيارت و... تقدير مى‏شود، همگى با حفظ علل و شرايط و عدم موانع است كه اختيار يكى از علل و شرايط آن به شمار مى‏آيد. به اين دليل است كه سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده دارى و عبادت و دعا سپرى كنيد، تا اين عمل در آن شب خاص كه از هزار شب برتر است، شرايط نزول فيض الاهى را فراهم آورد. چنين نيست كه اگر كسى در طول سال كارى انجام داد، اين تقدير را تغيير ندهد؛ زيرا تقدير تغييرپذير است و با توجه به مقدمات آن تغيير مى‏كند.
نكته آخر اين كه خداوند مى‏داند هر چيز در زمان و مكان خاص به چه صورت و با توجه به كدام شرايط و علل تحقق مى‏يابد و مى‏داند كه فلان انسان با اختيار خود، كارى خاص انجام مى‏دهد. فعل اختيارى انسان با وصف اختيارى بودن متعلق علم ازلى خداوند است كه در شب قدر و بلكه در تمام زمان‏ها به امام زمان - سلام الله عليه و عجل الله تعالى فرجه الشريف - منتقل مى‏شود. اين امر با اختيار منافات ندارد و حتى بر آن تأكيد مى‏ورزد؛ مثلاً معلم كاردان و مجرب به خوبى مى‏داند كدام يك از دانش‏آموزانش به دليل تلاش فردى و استعداد لازم با رتبه بالا قبول مى‏شود و كدام يك به دليل تلاش يا استعداد كم‏تر در حد متوسط نمره مى‏آورد و كدام يك به دليل تنبلى تجديد مى‏شود. علم معلم به دليل علم او به علت‏ها است و نفى كننده تلاش دانش‏آموزانش نيست. در شب قدر همه كردار اختيارى انسان با وصف اختيارى بودن مقدر و اندازه‏گيرى و قالب بندى مى‏شود. خداى عالم به علت‏ها، بر اساس نظم خود ساخته، اشياى اين جهان را برنامه ريزى مى‏كند و اختيار يكى از مبادى اين جهان مادى است.16
پى نوشت:

1- اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، تحقيق و تصحيح جواد قيومى اصفهانى، ج‏1، ص 312 و 313 و 374 و 375.
2- الكافى، كلينى، ج‏4، ص 157.
3- المراقبات، ملكى تبريزى، ص، 237 - 252.
4- الكافى، ج‏1، ص 248.
5- قاموس قرآن، سيد على اكبر قرشى، ج‏5، ص 246 و 247.
6- همان، ص 248.
7- الميزان، سيد محمد حسين طباطبايى، ج‏12 ص 150 و 151.
8- همان، ج‏19، ص 101.
9- انسان و سرنوشت، شهيد مطهرى، ص 52.
10- المحاسن البرقى، ج‏1، ص 244.
11- بحار الانوار، ج‏5، ص 122.
12- الميزان، ج‏19، ص 101 - 103.
13- انسان و سرنوشت، ص 53.
14- همان، ص 55 و 56.
15- براى مطالعه بيش‏تر بحث حاضر به ويژه از ديدگاه فلسفى نگا: انسان و سرنوشت اثر متفكر شهيد استاد مطهرى
16- درباره علم پيشين خداوند و اختيار انسان، نگا: علم پيشين الاهى و اختيار انسان اثر محمد سعيدى مهر، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.