پرسش :
آيا آزادى مستلزم وحدت اديان نيست ؟
پاسخ :
هر چند دين اسلام اهل كتاب را آزاد گذاشت اما هرگز مسلمانى و الحاد با هم سازگارنيست و از دو گـروه مردم يكى مسلمان و ديگرى كافر ملت واحده تشكيل نمى يابد ووحدت حقيقى حاصل نمى شود . چـون مسلمان ملحد را نجس مى داند و با او معاشرت نمى كند و دختر باو نمى دهد ونمى گيرد و ايـنـهـا از ضـروريـات دين اسلام است بر خلاف دين مسيحى كه اين احكام راندارد و ميان آنها از ضـروريـات ديـن اسـلام اسـت بـر خلاف دين مسيحى كه اين احكام راندارد و ميان آنها مى بينى شوهرى ملحد است و زن متدين دارد و دين مسيحى اين ازدواج را مشروع و صحيح دانسته است ! و بـرادر و پـدر مـتـدينند و فرزند و برادرديگر ملحد و بر سر يك ميز طعام مى خورند و يكديگر را نجس نمى دانند ! و اگر توتصور كنى وقتى ممالك اسلامى چنين شود خيال محال و آرزوى باطل اسـت چـون يـا بايدهمه مسلمانان دست از دين بردارند و ملحد شوند , كه هرگز نخواهد شد ; يا بـامـسـلمان بودن ملحدان را پاك بدانند مانند نصارى و با هم برادروار زندگى كنند ;آنهم البته نخواهد شد . مسلمان را ممكن است در احكام سياسى و كلى تابع قوانين نامشروع قرارداد اما دراحكام شخصى نمى توان . مـثـلا اگـر زانـى را حد شرعى نزنند تحمل مى كند و مى گويد آن وظيفه ديگرى است اما حاضر نمى شود نجس بخورد و با نجس نماز بخواند مگر لاابالى گردد . و زندگى مسلمانان با ملاحده دشوارتر از مسلمان و هندو , يا مسلمان و بودائى است زيرا كه هندو و بـودائى آرامـنـد بـر خلاف ملاحده و اگر مذهب الحاد در اينجا ماننداروپا شايع گردد فتنه اى برخيزد سخت تر از فتنه اى كه در هندوستان است و همه عقلااز فرو نشانيدن آن عاجز باشند ! پس آنها كه ترويج تجدد مى كنند بايد بكوشندبى دينى با فرنگى مابى آميخته نشود .
منبع : اثبات نبوت، ميرزا ابوالحسن شعرانى
هر چند دين اسلام اهل كتاب را آزاد گذاشت اما هرگز مسلمانى و الحاد با هم سازگارنيست و از دو گـروه مردم يكى مسلمان و ديگرى كافر ملت واحده تشكيل نمى يابد ووحدت حقيقى حاصل نمى شود . چـون مسلمان ملحد را نجس مى داند و با او معاشرت نمى كند و دختر باو نمى دهد ونمى گيرد و ايـنـهـا از ضـروريـات دين اسلام است بر خلاف دين مسيحى كه اين احكام راندارد و ميان آنها از ضـروريـات ديـن اسـلام اسـت بـر خلاف دين مسيحى كه اين احكام راندارد و ميان آنها مى بينى شوهرى ملحد است و زن متدين دارد و دين مسيحى اين ازدواج را مشروع و صحيح دانسته است ! و بـرادر و پـدر مـتـدينند و فرزند و برادرديگر ملحد و بر سر يك ميز طعام مى خورند و يكديگر را نجس نمى دانند ! و اگر توتصور كنى وقتى ممالك اسلامى چنين شود خيال محال و آرزوى باطل اسـت چـون يـا بايدهمه مسلمانان دست از دين بردارند و ملحد شوند , كه هرگز نخواهد شد ; يا بـامـسـلمان بودن ملحدان را پاك بدانند مانند نصارى و با هم برادروار زندگى كنند ;آنهم البته نخواهد شد . مسلمان را ممكن است در احكام سياسى و كلى تابع قوانين نامشروع قرارداد اما دراحكام شخصى نمى توان . مـثـلا اگـر زانـى را حد شرعى نزنند تحمل مى كند و مى گويد آن وظيفه ديگرى است اما حاضر نمى شود نجس بخورد و با نجس نماز بخواند مگر لاابالى گردد . و زندگى مسلمانان با ملاحده دشوارتر از مسلمان و هندو , يا مسلمان و بودائى است زيرا كه هندو و بـودائى آرامـنـد بـر خلاف ملاحده و اگر مذهب الحاد در اينجا ماننداروپا شايع گردد فتنه اى برخيزد سخت تر از فتنه اى كه در هندوستان است و همه عقلااز فرو نشانيدن آن عاجز باشند ! پس آنها كه ترويج تجدد مى كنند بايد بكوشندبى دينى با فرنگى مابى آميخته نشود .
منبع : اثبات نبوت، ميرزا ابوالحسن شعرانى