پرسش :
آیا اگر انسان اهل تحقیقی حقیقتا بعد از تحقیق بسیار به این نتیجه رسید که دین حضرت مسیح، دین کامل تری نسبت به اسلام است و از اسلام خارج شد آیا حکم چنین انسانی هم اعدام است؛ بر فرض که مرتد فطری باشد؟
پاسخ :
اگر چه دین مبین اسلام همه را به پذیرش توحید الهی فرا می خواند. اما این بدان معنا نیست که همگان را به پذیرش آن مجبور کند، زیرا ایمان و اعتقاد جبر و زور را بر نمی تابد. البته این امر به معنای فراهم آوری فضای مخالفت با اصل دین نیست، زیرا اساس اسلام بر توحید و نفی شرک، استوار است. و از دیدگاه اسلام کسی که دین اسلام را پذیرفته و درخانواده ی دینی رشد و نمود کرده، و بعد از آن یکی از اصول دین را انکار و به مخالفت آن برخیزد و آن را از یک اعتقاد فردی به حیطه ی اجتماعی بکشاند و در برابر دین بایستد و با فتنه انگیزی اذهان عمومی را در تشخیص حق و باطل مشوش کند، مرتکب جرمی شده است که مجازات آن را نیز باید تحمل کند.
مجازات مرتد به دليل جرم و گناه اجتماعى او است نه عقيدهى شخصى وى. از این رو مجازات مرتد شامل كسى كه از دين خارج شده، ولى آن را به ديگران ابراز و اظهار نكرده است، نمىشود.
به عبارت دیگر؛ اگر چنین شخصی تمام تلاش خود را در شناخت حق كرده باشد، در ارتداد خود، نزد خدا، معذور است؛ و واقعاً در حيطهى احكام فردى خود مجرم، نيست ، اما اگر در شناخت حق كوتاهى كرده باشد، در حيطهى احكام فردى نيز مجرم است.
اما ارتداد یک جرم فردی نیست از آن جهت که مرتد، حق عمومى مردم را در حفظ روحيهى دينى جامعه مىشكند، و تدين مردمى را كه كارشناس در دين نيستند تهديد مىكند.
در صدر اسلام نيز عدهاى از دشمنان اسلام نقشه كشيدند كه به ظاهر اسلام بياورند و سپس مرتد شوند تا با اين كار، ايمان مسلمانان را تضعيف كنند.
اسلام براى جلوگيرى از اين تهديد، مجازات سنگينى را براى ارتداد قرار داده است، گرچه راه اثبات آن را نيز سخت كرده است، به گونهاى كه تنها عدهى محدودى در صدر اسلام به اين مجازات محكوم شدند. از اين رو، اثر روانى اين مجازات بيش از خود آن، توانسته است فضاى سالمى براى عموم مردم فراهم سازد. و بنوعی مجازات مرتد، غير مسلمانان را ترغيب مىكند كه با توجه و دقت بيشترى اسلام را بپذيرند. اين مسأله از ايمان سرسرى و سست جلوگيرى مىكند.
منبع: http://farsi.islamquest.net
اگر چه دین مبین اسلام همه را به پذیرش توحید الهی فرا می خواند. اما این بدان معنا نیست که همگان را به پذیرش آن مجبور کند، زیرا ایمان و اعتقاد جبر و زور را بر نمی تابد. البته این امر به معنای فراهم آوری فضای مخالفت با اصل دین نیست، زیرا اساس اسلام بر توحید و نفی شرک، استوار است. و از دیدگاه اسلام کسی که دین اسلام را پذیرفته و درخانواده ی دینی رشد و نمود کرده، و بعد از آن یکی از اصول دین را انکار و به مخالفت آن برخیزد و آن را از یک اعتقاد فردی به حیطه ی اجتماعی بکشاند و در برابر دین بایستد و با فتنه انگیزی اذهان عمومی را در تشخیص حق و باطل مشوش کند، مرتکب جرمی شده است که مجازات آن را نیز باید تحمل کند.
مجازات مرتد به دليل جرم و گناه اجتماعى او است نه عقيدهى شخصى وى. از این رو مجازات مرتد شامل كسى كه از دين خارج شده، ولى آن را به ديگران ابراز و اظهار نكرده است، نمىشود.
به عبارت دیگر؛ اگر چنین شخصی تمام تلاش خود را در شناخت حق كرده باشد، در ارتداد خود، نزد خدا، معذور است؛ و واقعاً در حيطهى احكام فردى خود مجرم، نيست ، اما اگر در شناخت حق كوتاهى كرده باشد، در حيطهى احكام فردى نيز مجرم است.
اما ارتداد یک جرم فردی نیست از آن جهت که مرتد، حق عمومى مردم را در حفظ روحيهى دينى جامعه مىشكند، و تدين مردمى را كه كارشناس در دين نيستند تهديد مىكند.
در صدر اسلام نيز عدهاى از دشمنان اسلام نقشه كشيدند كه به ظاهر اسلام بياورند و سپس مرتد شوند تا با اين كار، ايمان مسلمانان را تضعيف كنند.
اسلام براى جلوگيرى از اين تهديد، مجازات سنگينى را براى ارتداد قرار داده است، گرچه راه اثبات آن را نيز سخت كرده است، به گونهاى كه تنها عدهى محدودى در صدر اسلام به اين مجازات محكوم شدند. از اين رو، اثر روانى اين مجازات بيش از خود آن، توانسته است فضاى سالمى براى عموم مردم فراهم سازد. و بنوعی مجازات مرتد، غير مسلمانان را ترغيب مىكند كه با توجه و دقت بيشترى اسلام را بپذيرند. اين مسأله از ايمان سرسرى و سست جلوگيرى مىكند.
منبع: http://farsi.islamquest.net