پرسش :
خداوند يكي از علتهاي نزول قرآن به عربي را "درك كردن آن" معرفي كرده است. آيا اگر قرآن به زبان انگليسي يا تركي نازل ميشد "لعلكم تعقلون" جا نداشت؟
پاسخ :
خداوند در دو مورد دربارة علت نزول قرآن به زبان عربي ميفرمايد: "لعلكم تعقلون; باشد كه بينديشيد." "إِنَّـآ أَنزَلْنَـَهُ قُرْءَ َنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ;(يوسف،2) ما آن را قرآني عربي نازل كرديم، باشد كه بينديشيد." "إِنَّا جَعَلْنَـَهُ قُرْءَ َنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ;(زخرف،3) و ما آن را قرآني عربي قرار داديم، باشد كه بينديشيد."
از اين دو آيه استفاده ميشود كه فهميدن حقايق وحي، غايتي براي نزول قرآن به زبان عربي است و عربي بودن قرآن در فهم معارف و حقايق وحي دخالت دارد. و اين بدان جهت است كه لغت عرب قابليت تام ارائة مفاهيم وحي را دارد و شايد فلسفة گزينش لغت عربي براي بيان پيام جاودانة وحي همين مطلب باشد.
نكتة ديگري كه شايان توجه است، اين است كه "عربي" به معناي فصيح و روشن است و در برابر آن "اعجمي"; يعني غير فصيح است. لغت عربي را به خاطر فصيح و روشن بودن آن، عربي ميگويند. از اين رو خداوند ميفرمايد: "وَ لَوْ جَعَلْنَـَهُ قُرْءَانًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُواْ لَوْلاَ فُصِّلَتْ ءَايَـَتُه...;(فصلت،44) و اگر قرآن را اعجمي گردانيده بوديم، قطعاً ميگفتند چرا آيههاي آن روشن بيان نشده است... ."
بنابراين، كلامي قابليت انديشيدن در آن هست كه فصيح و روشن باشد شايد بتوان گفت كه اگر خداوند قرآن كريم را به زبانهاي انگليسي و تركي و مانند آن، به صورت فصيح و روشن نازل ميكرد، چنين قابليتي را داشت.(ر.ك: تفسير راهنما، هاشمي رفسنجاني و جمعي از محققان، ج 8، ص 306 و 307، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي / قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، ج 4، ص 296، دارالكتب الاسلامية.)
eporsesh.com
خداوند در دو مورد دربارة علت نزول قرآن به زبان عربي ميفرمايد: "لعلكم تعقلون; باشد كه بينديشيد." "إِنَّـآ أَنزَلْنَـَهُ قُرْءَ َنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ;(يوسف،2) ما آن را قرآني عربي نازل كرديم، باشد كه بينديشيد." "إِنَّا جَعَلْنَـَهُ قُرْءَ َنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ;(زخرف،3) و ما آن را قرآني عربي قرار داديم، باشد كه بينديشيد."
از اين دو آيه استفاده ميشود كه فهميدن حقايق وحي، غايتي براي نزول قرآن به زبان عربي است و عربي بودن قرآن در فهم معارف و حقايق وحي دخالت دارد. و اين بدان جهت است كه لغت عرب قابليت تام ارائة مفاهيم وحي را دارد و شايد فلسفة گزينش لغت عربي براي بيان پيام جاودانة وحي همين مطلب باشد.
نكتة ديگري كه شايان توجه است، اين است كه "عربي" به معناي فصيح و روشن است و در برابر آن "اعجمي"; يعني غير فصيح است. لغت عربي را به خاطر فصيح و روشن بودن آن، عربي ميگويند. از اين رو خداوند ميفرمايد: "وَ لَوْ جَعَلْنَـَهُ قُرْءَانًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُواْ لَوْلاَ فُصِّلَتْ ءَايَـَتُه...;(فصلت،44) و اگر قرآن را اعجمي گردانيده بوديم، قطعاً ميگفتند چرا آيههاي آن روشن بيان نشده است... ."
بنابراين، كلامي قابليت انديشيدن در آن هست كه فصيح و روشن باشد شايد بتوان گفت كه اگر خداوند قرآن كريم را به زبانهاي انگليسي و تركي و مانند آن، به صورت فصيح و روشن نازل ميكرد، چنين قابليتي را داشت.(ر.ك: تفسير راهنما، هاشمي رفسنجاني و جمعي از محققان، ج 8، ص 306 و 307، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي / قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، ج 4، ص 296، دارالكتب الاسلامية.)
eporsesh.com