پرسش :
: چرا معروف است كه اهل سنت فقط ثقل اكبر، قرآن را گرفتهاند و شيعه ثقل اصغر، اهل بيت(علیهم السلام) را گرفتهاند؟ چرا شيعه به كنار گذاشتن قرآن معروفند؟
پاسخ :
بنا بر حديث ثقلين ـ كه ميان اهل سنت و شيعه متواتر است ـ پيامبر اسلامميفرمايد: "اني تارك فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لن تضلو كتاب اللّه و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض; همانا من دو چيز گران بها در ميان شما برجاي نهادم، تا هنگامي كه به آن دو چنگ زنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد، و آن دو چيز عبارتند از: كتاب خدا و عترت و اهل بيتم و آن دو هرگز از هم جدا نميشوند تا در قيامت بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.( وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 27، ص 33، مؤسسه آل البيت. )
اهل سنت از اين دو ثقل، تنها قرآن را گرفتند و عترت و اهل بيت را رها كردند. منشأ اين كار، سخن خليفة دوم، عمر در واپسين روزهاي حيات با بركت پيامبر و در حضور آن حضرت است، كه در واكنش به دستور پيامبر به آوردن قلم و دوات براي نوشتن چيزي كه هرگز گمراه نشويد، گفت: حسبنا كتاب اللّه;( بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 23، ص 473، مؤسسة الوفأ، بيروت / شرح البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 2، ص 55، كتابخانه آيت اللّه مرعشي نجفي. ) كتاب خدا ما را بس است. و بر همين اساس، بعد از رحلت پيامبر9 خلفا از نوشتن احاديث پيامبر جلوگيري كردند و احاديثي كه نوشته شده بود، را سوزاندند. علت اصلي اين كار، مسائل سياسي و به دست گرفتن قدرت و حكومت بود; زيرا بنا بر روايات متواتر، مانند حديث يوم الدار، منزلت، غدير و... جانشين بلافصل پيامبر، حضرت امير المؤمنين، علياست. آنان خواستند با كنار نهادن اهل بيت پيامبر و جلوگيري از نوشتن احاديث نبوي، نگذارند امير المؤمنين عليحكومت را به دست گيرد.
شيعه هم قرآن را گرفت و هم اهلبيت را. اين گونه نيست كه شيعه ثقل اصغر، اهل بيت را گرفته و ثقل اكبر، قرآن را رها كرده باشد.
بهترين دليل، وجود تفاسير فراواني است كه علماي شيعه براي قرآن كريم نوشتهاند.
دليل ديگر، اين كه يكي از منابع فقه شيعه قرآن كريم است.
دليل سوم اين است كه به نظر دانشمندان شيعه يكي از راههاي تشخيص حجيت و اعتبار روايات، موافقت آنها با قرآن است.( ر.ك: تهذيب، شيخ طوسي، ج 7، ص 275، دارالكتب الاسلامية. ) پس اين نسبت به شيعه كه آنان قرآن را رها كرده، اهل بيت را گرفتهاند، صحيح نيست.
eporsesh.com
بنا بر حديث ثقلين ـ كه ميان اهل سنت و شيعه متواتر است ـ پيامبر اسلامميفرمايد: "اني تارك فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لن تضلو كتاب اللّه و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض; همانا من دو چيز گران بها در ميان شما برجاي نهادم، تا هنگامي كه به آن دو چنگ زنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد، و آن دو چيز عبارتند از: كتاب خدا و عترت و اهل بيتم و آن دو هرگز از هم جدا نميشوند تا در قيامت بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.( وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 27، ص 33، مؤسسه آل البيت. )
اهل سنت از اين دو ثقل، تنها قرآن را گرفتند و عترت و اهل بيت را رها كردند. منشأ اين كار، سخن خليفة دوم، عمر در واپسين روزهاي حيات با بركت پيامبر و در حضور آن حضرت است، كه در واكنش به دستور پيامبر به آوردن قلم و دوات براي نوشتن چيزي كه هرگز گمراه نشويد، گفت: حسبنا كتاب اللّه;( بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 23، ص 473، مؤسسة الوفأ، بيروت / شرح البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 2، ص 55، كتابخانه آيت اللّه مرعشي نجفي. ) كتاب خدا ما را بس است. و بر همين اساس، بعد از رحلت پيامبر9 خلفا از نوشتن احاديث پيامبر جلوگيري كردند و احاديثي كه نوشته شده بود، را سوزاندند. علت اصلي اين كار، مسائل سياسي و به دست گرفتن قدرت و حكومت بود; زيرا بنا بر روايات متواتر، مانند حديث يوم الدار، منزلت، غدير و... جانشين بلافصل پيامبر، حضرت امير المؤمنين، علياست. آنان خواستند با كنار نهادن اهل بيت پيامبر و جلوگيري از نوشتن احاديث نبوي، نگذارند امير المؤمنين عليحكومت را به دست گيرد.
شيعه هم قرآن را گرفت و هم اهلبيت را. اين گونه نيست كه شيعه ثقل اصغر، اهل بيت را گرفته و ثقل اكبر، قرآن را رها كرده باشد.
بهترين دليل، وجود تفاسير فراواني است كه علماي شيعه براي قرآن كريم نوشتهاند.
دليل ديگر، اين كه يكي از منابع فقه شيعه قرآن كريم است.
دليل سوم اين است كه به نظر دانشمندان شيعه يكي از راههاي تشخيص حجيت و اعتبار روايات، موافقت آنها با قرآن است.( ر.ك: تهذيب، شيخ طوسي، ج 7، ص 275، دارالكتب الاسلامية. ) پس اين نسبت به شيعه كه آنان قرآن را رها كرده، اهل بيت را گرفتهاند، صحيح نيست.
eporsesh.com