پنجشنبه، 11 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اگر ظلم بر حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) از سوي خلفا صحيح است پس چرا حضرت علي(علیه السلام) و بني هاشم با آن همه شجاعت از ايشان دفاع نكردند و سكوت نمودند دليل شيعيان در اين باره چيست؟


پاسخ :
اما اينكه بر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از طرف خلفا ظلم صورت گرفته است مورد اتفاق همه علماي شيعه و اكثر علماي اهل سنت مي‏باشد به چند نمونه از رواياتي كه جريان ظلم كردن و آتش كشيدن فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را نقل كرده‏اند بيان مي‏كنيم.
1. ديلمي روايت كرده كه فاطمه(سلام الله علیها) فرمودند: هيزم زيادي در كنار خانه مان جمع كردند و آتش آوردند كه در خانه و ما را با هم بسوزانند من در پشت لنگه در ايستادم و آنان را به خدا و پدرم سوگند دادم كه دست از ما بر دارند و بروند پس عمر تازيانه را از دست قنفذ (غلام ابوبكر) گرفت و با آن به بازوي من زد تازيانه هم چون بازوبند به دور بازويم حلقه زد عمر با لگد به در كوبيد و آن را به طرف من فشار داد در حاليكه محسن را در شكم داشتم به صورت افتادم آتش شعله مي‏كشيد و چهره‏ام را مي‏سوزاند عمر چنان به صورتم سيلي زد كه گوشواره از گوشم افتاد و درد زايمان مرا گرفت پس محسن را سقط كردم در حاليكه كشته بي‏گناه بود.{1}
2.صدوق به سند خود از علي(علیه السلام) روايت كرده كه آن حضرت فرمودند: روزي كه من و فاطمه(سلام الله علیها) و امام حسن(علیه السلام) و امام حسين(علیه السلام) نزد پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوديم آن حضرت رو به ما كرد و گريست گفتم يا رسول اللَّه گريه شما براي چيست. فرمودند: از كتك خوردن تو و سيلي خوردن زهرا گريه مي‏كنم.{2}
3.و راجع به سوزاندن خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) سليم بن قيس هلالي كه از معتمدين و موثقين روات و از تابعين است و خودش شاهد جريان بوده است مي‏گويد چون عمر كلمات فاطمه زهرا را شنيد به خشم آمد و گفت ما را با زنان چه كار است سپس برخاست و با همراهان خود شروع كرد هيزم جمع كردن آنها با عمر هر يك مقداري هيزم آوردند پشت در خانه زهرا ريختند در حاليكه داخل خانه علي(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها)، حسن(علیه السلام) و حسين(علیه السلام) بودند عمر با صداي بلند گفت بطوري كه فاطمه و علي شنيدند بخدا قسم اي علي بايد از خانه بيرون بيايي و بيعت كني و گرنه خانه‏ات را آتش مي‏زنم فاطمه زهرا پشت در خانه آمد صدا كرد اي عمر ما را با تو چه كار است چرا دست از ما بر نمي‏داري عمر گفت اي فاطمه در را باز كن و گرنه خانه را بر شما آتش مي‏زنم عمر صدا كرد هيزمها را آوردند عمر آنها را آتش زد و در نيم سوخته را كه فاطمه پشت آن بود گشود و حضرت زهرا مانع ورود عمر شد گفت من راضي نيستم تو به خانه من درآيي اما او قانع نشد و سرغلاف شمشير را بر پهلوي زاهر زد زهرا فرياد برآورد يا ابتاه او براي ساكت كردن زهرا تازيانه برآورد و بر دست فاطمه كه حايل و مانع ورود عمر به خانه او بود زد زهرا با نام و فرياد صدا كرد يا ابتاه يا رسول اللَّه، ببين عمر و ابوبكر پس از تو با من چه كردند.{3}
4.و باز سلمان براي سليم چنين توصيف مي‏كند كه چون قنفذ فاطمه را به ضرب تازيانه مجروح ساخت فاطمه مانع بيرون بردن علي(علیه السلام) بود عمر به قنفذ دستور داد اگر فاطمه مانع شد پروا مكن از زدن او را از علي(علیه السلام) دور كن كه علي را به مسجد ببريم قنفذ در را به شدت گشود و با فشار به پهلوي حضرت زهرا زد كه پهلويش شكست و حملي كه در شكم داشت سقط شد و بيمار و بستري شد تا از دنيا رفت.
و باز اذيت و آزارهايي كه به فاطمه كردند فدك را كه پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به دخترش حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخشيده بو بعد از وفات پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ابوبكر او را از حضرت زهرا(سلام الله علیها) گرفت و جزء بيت‏المال مسلمين قرار داد كه آن هم قضيه‏اي مفصل است.{4}
اينها بخشي از ظلمهايي بود كه به دختر پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسيده است، زهرايي كه پيامبر راجع به او مي‏فرمايد فاطمه بضعة مني فمن اغضبها اغضبني، فاطمه پاره تن من است هر كس او را غضبناك كند مرا غضبناك كرده است.{5}
و در جاي ديگر مي‏فرمايد ان اللَّه يغضب لغضبك و يرضي لرضاك خدابخاطر غصب فاطمه غضبناك و به خاطر رضاي او راضي مي‏شود.{6} و باز مي‏فرمايد اول من يدخل الجنة انا و فاطمه و الحسن و الحسين، اولين كسي كه وارد بهشت مي‏شود من و فاطمه و حسن و حسن هستيم.{7}
اما راجع به شجاعت حضرت علي و سكوت آن حضرت و بني‏هاشم در مقابل ظلمهايي كه به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) شده است.
سكوت حضرت علي(علیه السلام) در برابر ظالماني كه حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در پيش روي آن حضرت او را كتك زدند از روي ترس نبود بلكه از روي مصلحت و حفظ اسلام بود ابن حمزه زيدي مي‏گويد علي(علیه السلام) با همه شجاعتش از مراعات امر امت و طلب استقامت دين و ترك آنچه موجب پراكندگي است كوتاهي نكرد چون او را از مغلوب شدند ملامتي نباشد زيرا غلبه نه دليل حق است و نه دليل باطل، او به نص صريح امام معصوم است بر اساس عصبيت كار نمي‏كند بلكه بر پايه فرمان انجام وظيفه مي‏كند و به صبر فرمان داده شده است بنابراين در امتثال امر خداوند سبحان و فرمان رسولش كه به او وصيت كرده بود صبر پيشه كرد نه به واسطه خشم پيش رفت و نه بخاطر ترس عقب نشست{8} و بدون ترديد احدي نمي‏پذيرد كه همسر يا مادر و خواهرش مورد تهاجم قرار گيرد و او در خانه نشسته باشد و بگويد لا حول و لا قوة الاّ باللَّه كه اگر چنين كند مردم گويند ترسو است. اما حضرت علي(علیه السلام) بخاطر مصلحت و حفظ اسلام سكوت كرد گر چه ظالمان و مهاجمان خانه حضرت علي(علیه السلام) نمي‏خواستند او سكوت كند و مي‏خواستند كه حضرت وارد جنگ شود كه اگر حضرت وارد جنگ مي‏شد و با آنها درگير مي‏شد فرصت شناخت از بين مي‏رفت و فرصتي بود براي دشمنان تا همه امكانات تحريف و تغيير حقيقت را بدست گيرند.
بلكه شجاعت حضرت در اينجا صبر بر اذيت و بي توجهي به تحريكاتي است كه به ضد او راه انداخته‏اند علي(علیه السلام) كسي است كه همه چيز را در راه حفظ دين قرباني مي‏كند و اين را مسؤوليت و تكليف شرعي خود مي‏داند و كسي نبود در راه رسيدن به هيچ چيز از دينش كوتاه بيايد.{9}
پی نوشتها:
[1].بحارالانوار ج 8 ص 118.
[2].امالي صدوق ص 118.
[3].كتاب سليم بن قيس چ نجف ص 22.
[4].حق اليقين، علامه مجلسي بحث فدك.
[5].صحيح بخاري كتاب المناقب، مناقب فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
[6].المستدرك علي الصحيحين كتاب معرفة الصحابه، ذكر مناقب فاطمه ج 3، حديث 4730 چاپ بيروت.
[7].المستدرك علي الصحيحين كتاب معرفة الصحابه، ذكر مناقب فاطمه ج 3، حديث 4723 چاپ بيروت.
[8].الشافي ج 4 ص 112 مؤلف شريف مرتضي علي بن حسين موسوي.
[9].رنجهاي حضرت زهرا، ص 242 مؤلف علامه سيد جعفر مرتضي عاملي.
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.