پنجشنبه، 11 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مي‏دانيم كه حضرت علي(علیه السلام) يك كشاورز موفقي بودند و درآمد آن را معمولاً انفاق مي‏كردند پس چرا حضرت علي(علیه السلام) به وضع زندگاني عقيل رسيدگي نمي‏كنند؟ آيا امام علي(علیه السلام) نمي‏توانستند از مال شخصي خودشان به عقيل بدهند؟


پاسخ :
در تاريخ بلاذري و فضائل احمد بن حنبل آمده: كه در آمد ساليانه املاك علي(ع) چهل هزار دينار بود و همه آنها را در راه خدا مي‏داد و بسا مي‏شد كه خودش از فقر، شمشيرش را مي‏فروخته و مي‏فرمود: "اگر شام شب مي‏داشتم، آن را نمي‏فروختم".(1)
اميرالمؤمنين(ع) در عصر رسالت و بعد از آن به كشاورزي و نخل كاري مشغول شد. امام صادق(ع) فرمود: "اميرالمؤمنين بيل مي‏زد و نعمت‏هاي نهفته زمين را استخراج مي‏كرد".(2)
نقل كرده‏اند: مردي نزد علي(ع) يك وسق (حدود 60 من) هسته خرما ديد. پرسيد اين‏ها چيست؟ حضرت فرمود: همه آن‏ها به اذن الهي درخت خرما خواهند شد. امام همه آن‏ها را كاشت و نخلستاني پديد آورد و آن را وقف كرد.(3)
حضرت قناتي حفر كرد كه آب آن همچون گردن شتر فواره مي‏زد. امام (ع) آنجا را نيبع نهاد. آب فراوان اين قنات مايه نشاط و روشني چشم اهالي شد و فردي از آنان به علي(ع) بشارت داد. حضرت در پاسخ فرمود: "كسي حق فروش آب را ندارد و فرزندانم هرگز آن را به ميراث نمي‏برند". هم اكنون در راه مدينه به مكه منطقه است به نام "اباعلي" كه حضرت در آن جا چاه زده بود. از بعضي روايات استفاده مي‏شود حضرت در راه مكه و كوفه چاه هايي حفر كرده است.
برطبق نقل مورخان، درآمد سالانه موقوفات حضرت، چهل هزار دينار بود كه تماماً صرف بينوايان مي‏شد.
شگفت آن كه به رغم داشتن اين درآمد سرشار، حضرت امير(ع) براي تأمين هزينه زندگي خود به فروختن شمشيرش ناچار شده بود.(4)
بنابراين درست است كه علي(ع) كشاورزي مي‏كرد، ولي درآمد آن يا اصل آن را جمع نمي‏كرد، بلكه صرف فقر او وقف بيچارگان و بينوايان مي‏كرد.
عقيل حدود بيست سال از علي(ع) بزرگ‏تر بود و هنگام جنگ جمل و صفين در لشكر برادرش علي(ع) شركت نداشت، چون حدود هشتاد سال از عمرش مي‏گذشت و در سن 96 سالگي در سال 51 هجري در بصره درگذشت.
ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه نقل مي‏كند كه در عهد خلافت ظاهري علي(ع) برادرش (عقيل) با اميد فراوان از مدينه به عراق آمد و بر حضرت وارد شد و حضرت او را به گرمي مي‏پذيرفت و به امام حسن(ع) فرمود:
يك دست لباس جهت عمويت تهيه كن. وي لباس را فراهم نمود و شب شد. سفره را آوردند. عقيل ديد جز نان و نمك در آن چيزي ديده نمي‏شود. گفت: غذا همين است؟ علي(ع) گفت: آري، نعمت خدا است. چه نقص دارد؟ عقيل گفت اين خلافت تو تا اين جا كه را سودي نداده اكنون بدهي مرا كه مبلغ چهل هزار درهم است بده كه به مدينه بازگردم. حضرت فرمود: چهل هزار درهم كه ندارم، ولي صبر كن تا سهمم از بيت المال كه در ماه چهارده هزار درهم است، به دستم برسد، كه مقداري از آن را به تو مي‏دهم.
عقيل گفت: بيت المال در اختيار تو است. علي(ع) گفت: اين‏ها امانت مردم است كه در دست من است.(5)
عقيل اصرار مي‏كرد كه اجازه بده از بيت المال پول كافي به من بدهند. حضرت اشاره به بازار كوفه كرد و فرمود: صندوق‏هاي پول تجار و بازاري‏ها را بشكن و هر چه دلت مي‏خواهد بردار! عقيل گفت: صندوق‏ها مال مردم است. حضرت فرمود: بيت المال نيز مال مردم است. چطور اجازه مي‏دهي كه در بيت المال را باز كنم و از آنها به تو بدهم؟(6)
بنابراين درست است كه حضرت امير(ع) كار و تلاش مي‏كرد، ولي چيزي از آنها را براي خود نگه نمي‏داشت و همه را در راه خدا انفاق مي‏كرد و در زمان حكومتش فرصت كار كردن مانند قبل را نداشته و مالي ذخيره نكرده بود كه به برادرش عقيل بدهد. مضافاً عقيل درخواست مال زياد از بيت المال را داشت كه حضرت جواب منفي داد. اين از فضائل و مزاياي اميرالمؤمنين (ع) محسوب مي‏شود.
پي نوشت‏ها:
1 - سيد مصطفي دشتي، معارف و معاريف، ج‏7، ص 485.
2 - جعفر سبحاني، فروغ ولايت، ص 297.
3 - همان.
4 - جعفر سبحاني، فروغ ولايت، ص 298.
5 - سيد مصطفي دشتي، معارف و معاريف، ج‏7، ص 418.
6 - مرتضي مطهري، داستان راستان، ج‏1، ص 132، به نقل از بحار، ج‏42، ص 117.
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.