پرسش :
شرايط پذيرش توبه چيست؟
پاسخ :
بسياري از نوجوانان، بر اثر ارتكاب گناه يا جرمي، به نفس خويش تلقين مينمايند كه خداوند با ديدهي غضب آلود به آنها نگاه ميكند و هيچ اعتباري در درگاه او ندارند و با نا اميدي و يأس كامل و اضطراب، نه تنها كار خيري انجام نميدهند، بلكه به گناه و جرم خود ادامه ميدهند؛ اما بايد گفت كه اين حالت يأس از رحمت حق نيز خود گناهي جداگانه به حساب ميآيد؛ چون او ميتواند و قادر است با قدرت و نيروي جواني تصميم بگيرد كه بر تمام اعمال و كارهاي گذشتهي خويش پوشش گذارد و به درگاه خدا روي آورد؛ يعني با همان قدرتي كه مرتكب جرم و گناه ميشد، مرتكب عمل خير گردد و بهترين عمل خير براي او رويآوردن به درگاه الهي است. هرچند كه اعمال زشت آدمي و رفتار ضد اخلاقي و انساني، معصيتي بزرگ به شمار ميآيد، ولي نااميدي از بخشش و عفو و رحمت الهي، گناهي بسيار بزرگتر از گناهي است كه انجام داده است؛ چون هيچ كس جز كفار از رحمت الهي مأيوس و نا اميد نيستند.
پس اميد به رحمت الهي، خود بزرگترين توفيق الهي است؛ البته اميدي كه همراه با عمل باشد و همين اميدواري به رحمت حق، بزرگترين انگيزه براي بازگشت به سوي خداست و نوعي توجه و عنايت الهي به اوست؛ چون
توبه بذر حسنه است و حسنه نيازمند به نيرو است و نيروي انجام حسنه از خداست. اوست كه توفيق ميدهد؛ يعني اسباب فراهم مينمايد تا بنده موفق به توبه شود، و بتواند از لجنزار گناه بيرون آيد و به سوي پروردگارش برگردد.[1]
اما اينكه چگونه بفهمد توبهي او پذيرفته شده يا نه، بايد به اين نكتهي مهم توجه داشته باشد كه خداوند رحمان، تنها هنگامي توبهي گنهكار را ميپذيرد كه معصيت او ناشي از استكبار و يا نوعي تمسخر نسبت به خدا نباشد؛[2] يعني با عناد و لجاجت گناه نكرده باشد؛ بلكه از روي جهالت و ناداني مرتكب معصيت شده باشد و هنگامي كه توبه ميكند، بدين صورت نباشد كه بلا فاصله مرتكب گناه گردد.
يك جوان مسلمان بايد بداند كه توبه از مختصات دين اسلام است؛ چون در شريعت مسيح و يهود، اگر چه بحث توبه آمده، اما حقيقت توبه كه در دين اسلام آمده، با آنچه در ساير اديان الهي آمده، متفاوت است.
و نيز بايد بداند كه اگر توبه صرفاً در حد گفتار و زبان خلاصه نشود و با عمل همراه باشد، قطعاً پذيرفته است. و همچنين به اين نكته بايد علم داشته باشد كه خداوند توبهي جوان گنهكار را بسيار آسانتر از گناه فرد سالخورده پذيرا است؛ چون او جوان توبه كننده را بسيار دوست دارد. و به همين جهت توبهي جوان را بهتر و آسانتر ميپذيرد.
و ديگر اينكه، بايد بداند توبهي حقيقي در نفس و قلب آدميان اثر اصلاحي دارد و جان آدميان را ميسازد و او را در مسير سعادت دنيا و آخرت قرار ميدهد؛ زيرا توبه در واقع از بين بردن پليديها است.
سيوطي در تفسير الدر المنثور از پيامبر اسلام(ص) روايت ميكند كه فرمود:
خداي ـ عزّوجلّ ـ توبهي بندهاش را ميپذيرد و يا گناهانش را ميآمرزد، مادامي كه پرده را نينداخته باشند. شخصي پرسيد: انداختن پرده يعني چه؟ فرمود: بيرون شدن جان در حال شرك.
از امام باقر(ع) در همان تفسير روايت شده كه فرمودند:
گناهان مؤمن اگر موفق به توبه شود، آمرزيده ميشود؛ پس بر مؤمن است كه مراقب خود باشد كه بعد از توبه و آمرزش، خود را به هيچ گناهي آلوده نسازد.[3]
به نظر ميرسد كه يك جوان همانگونه كه با اراده و اختيارش به سمت معصيت و گناه روي ميآورد، با همان نيرو و اراده ميتواند عزم خود را جزم نموده و به سمت پليديها نرود و يا اگر نا آگاهانه به آن سوي كشيده شد، باز گردد؛ يعني به همان راحتي كه مرتكب معصيت شده، به همان آساني و حتي راحتتر از آن، عمل خير و نيك انجام دهد؛ اما آن چه جوان را به اين كار سوق نميدهد، عدم توجه است؛ چون آن قدر احساسات و شور و هيجانات جواني، او را محاصره كرده است كه اجازهي هرگونه تفكر و تأمّل را از او سلب نموده است. پس هرگاه توجه و تنبّه باشد، توبه به دنبال آن خواهد آمد و چون تأمّل نيست توبه كمتر است.
پی نوشتها:
1. الميزان، ج 4، ص 244.
2. الميزان، ج 4، ص 247.
3. الميزان، ج 4، بحث روايي، ص 258.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقي، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه(بهار 1381)
بسياري از نوجوانان، بر اثر ارتكاب گناه يا جرمي، به نفس خويش تلقين مينمايند كه خداوند با ديدهي غضب آلود به آنها نگاه ميكند و هيچ اعتباري در درگاه او ندارند و با نا اميدي و يأس كامل و اضطراب، نه تنها كار خيري انجام نميدهند، بلكه به گناه و جرم خود ادامه ميدهند؛ اما بايد گفت كه اين حالت يأس از رحمت حق نيز خود گناهي جداگانه به حساب ميآيد؛ چون او ميتواند و قادر است با قدرت و نيروي جواني تصميم بگيرد كه بر تمام اعمال و كارهاي گذشتهي خويش پوشش گذارد و به درگاه خدا روي آورد؛ يعني با همان قدرتي كه مرتكب جرم و گناه ميشد، مرتكب عمل خير گردد و بهترين عمل خير براي او رويآوردن به درگاه الهي است. هرچند كه اعمال زشت آدمي و رفتار ضد اخلاقي و انساني، معصيتي بزرگ به شمار ميآيد، ولي نااميدي از بخشش و عفو و رحمت الهي، گناهي بسيار بزرگتر از گناهي است كه انجام داده است؛ چون هيچ كس جز كفار از رحمت الهي مأيوس و نا اميد نيستند.
پس اميد به رحمت الهي، خود بزرگترين توفيق الهي است؛ البته اميدي كه همراه با عمل باشد و همين اميدواري به رحمت حق، بزرگترين انگيزه براي بازگشت به سوي خداست و نوعي توجه و عنايت الهي به اوست؛ چون
توبه بذر حسنه است و حسنه نيازمند به نيرو است و نيروي انجام حسنه از خداست. اوست كه توفيق ميدهد؛ يعني اسباب فراهم مينمايد تا بنده موفق به توبه شود، و بتواند از لجنزار گناه بيرون آيد و به سوي پروردگارش برگردد.[1]
اما اينكه چگونه بفهمد توبهي او پذيرفته شده يا نه، بايد به اين نكتهي مهم توجه داشته باشد كه خداوند رحمان، تنها هنگامي توبهي گنهكار را ميپذيرد كه معصيت او ناشي از استكبار و يا نوعي تمسخر نسبت به خدا نباشد؛[2] يعني با عناد و لجاجت گناه نكرده باشد؛ بلكه از روي جهالت و ناداني مرتكب معصيت شده باشد و هنگامي كه توبه ميكند، بدين صورت نباشد كه بلا فاصله مرتكب گناه گردد.
يك جوان مسلمان بايد بداند كه توبه از مختصات دين اسلام است؛ چون در شريعت مسيح و يهود، اگر چه بحث توبه آمده، اما حقيقت توبه كه در دين اسلام آمده، با آنچه در ساير اديان الهي آمده، متفاوت است.
و نيز بايد بداند كه اگر توبه صرفاً در حد گفتار و زبان خلاصه نشود و با عمل همراه باشد، قطعاً پذيرفته است. و همچنين به اين نكته بايد علم داشته باشد كه خداوند توبهي جوان گنهكار را بسيار آسانتر از گناه فرد سالخورده پذيرا است؛ چون او جوان توبه كننده را بسيار دوست دارد. و به همين جهت توبهي جوان را بهتر و آسانتر ميپذيرد.
و ديگر اينكه، بايد بداند توبهي حقيقي در نفس و قلب آدميان اثر اصلاحي دارد و جان آدميان را ميسازد و او را در مسير سعادت دنيا و آخرت قرار ميدهد؛ زيرا توبه در واقع از بين بردن پليديها است.
سيوطي در تفسير الدر المنثور از پيامبر اسلام(ص) روايت ميكند كه فرمود:
خداي ـ عزّوجلّ ـ توبهي بندهاش را ميپذيرد و يا گناهانش را ميآمرزد، مادامي كه پرده را نينداخته باشند. شخصي پرسيد: انداختن پرده يعني چه؟ فرمود: بيرون شدن جان در حال شرك.
از امام باقر(ع) در همان تفسير روايت شده كه فرمودند:
گناهان مؤمن اگر موفق به توبه شود، آمرزيده ميشود؛ پس بر مؤمن است كه مراقب خود باشد كه بعد از توبه و آمرزش، خود را به هيچ گناهي آلوده نسازد.[3]
به نظر ميرسد كه يك جوان همانگونه كه با اراده و اختيارش به سمت معصيت و گناه روي ميآورد، با همان نيرو و اراده ميتواند عزم خود را جزم نموده و به سمت پليديها نرود و يا اگر نا آگاهانه به آن سوي كشيده شد، باز گردد؛ يعني به همان راحتي كه مرتكب معصيت شده، به همان آساني و حتي راحتتر از آن، عمل خير و نيك انجام دهد؛ اما آن چه جوان را به اين كار سوق نميدهد، عدم توجه است؛ چون آن قدر احساسات و شور و هيجانات جواني، او را محاصره كرده است كه اجازهي هرگونه تفكر و تأمّل را از او سلب نموده است. پس هرگاه توجه و تنبّه باشد، توبه به دنبال آن خواهد آمد و چون تأمّل نيست توبه كمتر است.
پی نوشتها:
1. الميزان، ج 4، ص 244.
2. الميزان، ج 4، ص 247.
3. الميزان، ج 4، بحث روايي، ص 258.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقي، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه(بهار 1381)