پنجشنبه، 18 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

شبهه : با توجه به ريشه‎هاي فطري حجاب و پوشش، منشأ بعضي حركت‌هاي بد حجابي و بي‎حجابي در تاريخ كشورهاي اسلامي چيست؟


پاسخ :
اولاً، فطري بودن يك مقوله، مانع تأثيرگذاري حركت‌هاي تبليغي، به نفع يا بر ضرر آن نيست؛ مثلاً دين يك مقوله‌ي فطري است، ولي در طول تاريخ، حركت‎هاي تبليغي انبيا(ع) به نفع دين، باعث تحكيم و گسترش آن بوده و برعكس، حركت‎هاي تبليغي مخالفان انبيا، مثل شياطين جن و انس شبهه‎افكن باعث تضعيف و آسيب‎پذيري آن گرديده است. همين مطلب، در مورد حجاب و پوشش به عنوان يك مقوله‌ي فطري نيز صادق است. همان گونه كه تبليغ و تبيين صحيح فلسفه‌ي حجاب در گسترش و تعميق آن نقش دارد، در مقابل شبهه پراكني‎ها و سم‎پاشي‎ها و تبليغ منفي مخالفان نيز در آسيب‎پذيري فرهنگ حجاب و پوشش در جوامع اسلامي تأثير مهمي دارد. قراين و شواهد مختلف حاكي از اين است كه يكي از ترفندهاي مهم استعمارگران براي نفوذ در كشورهاي اسلامي، ترويج بي‎بندوباري از طريق گسترش بدحجابي و بي‎حجابي است؛ و اين واقعيتي است كه مسترهمفر، جاسوس استعمار پير انگليس، در خاطرات خود به طور صريح به آن اعتراف نموده است:
در مسئله‌ي بي‎حجابيِ زنان، بايد كوشش فوق العاده‎اي به عمل آوريم، تا زنان مسلمان به بي‎حجابي و رها كردن چادر، مشتاق شوند... پس از آن كه حجاب زن، با تبليغات وسيع از ميان رفت، وظيفه‌ي مأموران ما اين است كه جوانان را به عشق‎بازي و روابط نامشروع با زنان تشويق كنند؛ و بدين وسيله، فساد را در جوامع اسلامي گسترش دهند. لازم است زنان غير مسلمان، كاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنان تقليد كنند.[1]
فرانتس فانون، درباره‌ي نقش حجاب‌زداييِ دولت استعمارگر فرانسه در كشور اسلامي الجزاير مي‎گويد:
اوّلين اقدام ضد فرهنگي كه فرانسه در الجزاير صورت داد، تلاش براي از بين بردن حجاب بود، و در اين كار موفق شد؛ و هر چه بدن زن الجزايري را بيش‌تر عريان كرد، چنگال استعمارگر، بيش‌تر به حلقوم الجزايري فرو رفت؛ اما مجدداً زن الجزايري شخصيت خود را بازيافت و مبارزه عليه مطامع استعمار نيز آغاز گرديد.[2]
همين نويسنده، در كلام ديگري، درباره‌ي نقش بي‎حجابي در تشديد حمله‌ي استعمارگر فرانسه به الجزاير گفته است:
هر چادري كه دور انداخته مي‎شود، افق جديدي را كه تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او مي‎گشايد و بدن الجزايري را كه عريان شده است، تماماً به او نشان مي‎دهد. پس از ديدن هر چهره‌ي‎ بي‎حجابي، اميدهاي حمله‎ور شدن اشغالگر ده برابر مي‎گردد.[3]
علاوه بر نقش استعمار در حجاب‌زدايي از كشور اسلامي الجزاير، حجاب‌زدايي در كشور‎هاي اسلامي افغانستان توسط امان الله خان، تركيه توسط آتاتورك و ايران توسط پهلوي اول و دوم، داستان مفصّل و غم‎انگيزي دارد2 كه پرداختن به آن، نوشته‎ي مستقلي را مي‎طلبد.
از آن‎جا كه مخاطب ما بيش‌تر زنان و دختران فرهيخته و عفيف ايراني هستند كه با آثار فكري و قلمي مواجه‌اند، مناسب است به نقش بعضي روشن‌فكران و مطبوعات وابسته، در همفكري و همكاري با حجاب‎زداييِ استعمار در قضيه‌ي كشف حجاب اشاره نماييم.
يحيي دولت‌آبادي پس از اشاره به وقايع عصر خود مي‎نويسد:
اينك در تهران كانون بانوان تأسيس شده و زن‎هاي روگشوده با مردان معاشرت مي‎نمايند؛ و روزبه‌روز دايره‌ي رفع حجاب در تهران و ولايات وسعت مي‎گيرد...؛ پس سد حجاب را در ايران شكسته بايد دانست.[4]
روزنامه‌ي آزادي چاپ خراسان، در سر مقاله‌‎اش در تاريخ 28 تير ماه 1314 به ستايش از كشف حجاب پرداخته و روي كار آمدن رضا خان را به ظهور كوكب درخشان در آسمان ايران تعبير نموده است.[5]
امام خميني (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامي ايران، به عنوان شاهدي امين و صادق كه خود ناظر اوضاع آن زمان بوده است، نقش بعضي مطبوعات و روشن‌فكران وابسته را در كشف حجاب چنين توصيف كرده است:
قلم‎هاي مسموم خطاكار و گفتار گويندگان بي‎فرهنگ، در اين نيم قرن سياه اسارت‌بار عصر ننگين پهلوي، زن را به منزله‌ي كالايي خواستند درآورند و آنان را كه آسيب پذير بودند به مراكزي كشيدند كه قلم را ياراي آن نيست. هر كس بخواهد شمه‎اي از آن جنايات مطلع شود، به روزنامه‎ها و مجله‎ها و شعرهاي اوباش و اراذل زمان رضا خان، از روزگار تباه كشف حجابِ الزامي به بعد، مراجعه كند و از مجالس و محافل و مراكز فساد آن زمان سراغ بگيرد. رويشان سياه، و شكسته باد قلم‎هاي روشن‌فكرانه‌ي آنان؛ و گمان نشود كه آن جنايات، با اسم آزاد زنان و با اسم آزاد مردان، بدون نقشه‌ي جهان‌خواران و جنايتكاران بين‎المللي بود.[6]
ثانياً، اثرپذيري زنان و دختران مسلمان از تبليغ‎هاي كشورهاي استعماري و تقليد بدون منطق زنان از مدل‎هاي پوشش غربي نيز در اين زمينه نقش مؤثري داشته است. مقام معظم رهبري حضرت آيت‎الله خامنه‎اي (حفظه الله تعالي) در اين مورد فرموده‎اند:
عده‎اي از چادر فرار مي‎كنند به خاطر اين‎كه هجوم تبليغاتي غرب دامن‎گيرشان نشود؛ اما به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نمي‎آورند، چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مي‎دهد. تصور نكنيد اگر ما فوراً چادر را كنار گذاشتيم دست از سر ما بر مي‎دارند؛ آنها به اين چيزها قانع نيستند، بلكه مي‎خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان در اين‎جا، مثل زمان شاه كه زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل شود.[7]
يكي از دانشمندان اسلامي نيز در اين مورد گفته است:
مشكل بسياري از زنان شرق اين است كه آنان در عين حال كه هم‌چنان به ارزش‎هاي اخلاقي، عفت و شرافت معتقدند، از آداب و رسوم و سنت‎هاي غربي در مسئله‌ي بي‎حجابي و خودآرايي تقليد مي‎كنند و اين امر آنان را در حالت دوگانگي قرار مي‎دهد.[8]
پی نوشتها:
[1] . غلامرضا گلي زواره، «استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب»، مجله‌ي پيام زن، ش70، ص 15، به نقل از: خاطرات همفر، ترجمه‌ي دكتر محسن مؤيدي، ص 84.
[2] . روح الله حسينيان، حريم عفاف، حجاب و نگاه، ص 48، به نقل از: جنگ الجزاير، (فصل الجزاير بي‌‎حجاب).
[3] . مينا هاشمي، «حجاب زيبايي شعار، كارآيي شعور»، سالنامه‌ي زن، بهمن ماه 1371، ص 34، به نقل از فرانتس فانون، سال پنجم انقلاب الجزاير يا بررسي جامعه شناسي يك انقلاب، ترجمه‌ي دكتر تابنده، ص 44.
2. براي آشنايي با گوشه‎هايي از اين داستان غم‎انگيز ر.ك: غلامرضا گلي زواره، «استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب» پيام زن، شماره‎هاي 70 و 71.
[4] . حيات يحيي، ج 4، ص 434.
[5] . گلي زواره، «استعمار و استبداد و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب»، مجله‌ي پيام زن، شماره‌ي 71، ص 41.
[6] . در جستجوي راه از كلام امام خميني، دفتر سوم، ص 39.
[7] . فرهنگ و تهاجم فرهنگي، ص 261 ـ 262.
[8] . علامه محمدحسين فضل الله، پيام زن، ش74، ص 23.
منبع: حجاب‎شناسي (چالش‎ها و كاوش‎هاي جديد)، حسين مهدي‎زاده، مركز مطالعات و پژوهش‌‌هاي فرهنگي حوزه‌ي علميه(1381).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.