چهارشنبه، 24 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

وجوه افتراق ديدگاه اسلام و مسيحيت در باب گناه و فدا را بیان کنید.


پاسخ :
شناسايى دقيق مفهوم «گناه» در فرهنگ اسلامى بدون توجه به مفهوم اختيار، قدرت، آگاهى و تكليف، ميسر نيست. بنابراين مى توان گفت: شعار پلاگيوس كه «من موظف هستم پس مى توانم» در اسلام هم مورد تأييد است. از سوى ديگر، توانايى انجام دادن يا ترك فعل، شرط لازم براى تكليف است و مكلف كردن انسان ها بر كارهاى فوق توان، خروج از عدالت و حكمت است.[1] اين چيزى است كه در نظام الهياتى مسيحى به آن توجه نمى شود.
از ديگر نقاط افتراق ديدگاه اسلام و مسيحيت در باب گناه اين است كه در انديشه ى اسلامى خداوند عادل تر و مهربان تر از آن است كه انسان ها را به سبب گناه ديگرى محاكمه كند، در حالى كه در مسيحيت چنين تعليم داده مى شود كه خدا براى فيصله دادن به مسئله ى گناه آدم و نافرمانى او، فرزند يگانه ى خويش را قربانى مى سازد. چنين به نظر مى رسد كه مسيحيت براى اثبات جايگاه تجسد و فدا و تصوير نقش خدايى مصلوب، مقدماتى را مى پيمايد كه طى آن خداوند به صورت پروردگارى بى منطق، خشن و ظالم به تصوير كشيده مى شود. آموزه ى فدا شدن مسيح به سبب گناه ذاتى شبيه به اين است كه: حاكمى كه به هيچ تخلّف و قصورى از فرمان برداران راضى نيست و حتماً گناهكاران را كيفر مى هد، تا احترام خود و قوانين مملكت را محفوظ دارد، در مقابل خطاى كارگزاران اعلام كند كه من نمى توانم از تقصير شما چشم بپوشم، اما در عوضِ مجازات شما، فرزند يگانه و بى گناه خود را به سخت ترين عقوبت ها تنبيه مى كنم و از اين پس هر گناهى مرتكب شويد، همين تنبيه شما را كافى است.[2]
بنابراين، حتى اگر آلودگى نژاد بشر را از آثار وضعى گناه اوليه بدانيم[3] و معتقد شويم كه قدّوسيت خدا به گونه اى است كه حتماً بايد انتقام بگيرد، منطق و عقل و عدالت حكم مى كند كه اين انتقام از شخصى خاطى و گناهكار گرفته شود، نه از ديگرى كه هيچ گناهى مرتكب نشده است. گفتار قرآن در اين خصوص چه زيباست:
(وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى)؛ و هيچ بار بردارى، بار -گناه -ديگرى را بر نمى دارد.[4]
پی نوشتها:
[1]. لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَها (بقره: 286) لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاّ ما آتاها (طلاق: 7).
[2]. محمد جواد بلاغى، الرحلة المدرسية، ص 100.
[3]. ر.ك: توماس ميشل، كلام مسيحى، ص 88.
[4]. سوره ى انعام، آيه ى 164 و سوره ى فاطر، آيه ى 18.
منبع: مسيحيت، سيد محمد اديب آل على، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.