چهارشنبه، 2 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مبانى و ويژگى ها و مميزات مردم سالارى چيست؟


پاسخ :
در اين فصل، مبانى و برخى از ويژگى ها و مميزات مردم سالارى بيان خواهد شد.
برخى ده مبنا و شاخص براى مردم سالارى برمى شمارند: ليبراليسم يا آزادى خواهى، پراگماتيسم، نسبى گرايى، اصالت قرارداد، اصالت رضايت و قبول، اصالت برابرى مدنى، قانون و قانون گرايى، شهروندى، حاكميت مردم، و حقوق بشر.[1]
كسانى ديگر آزادى و دموكراسى را بر پايه ى سه مقوله ى تفرد، تكثر و تحمل مبتنى دانسته و مؤلفه هاى انتخابات دموكراتيك را نيز، انتخاب گرى و انتخاب پذيرى، انتقادگرى و انتقادپذيرى، رقابت گرى و رقابت پذيرى، و پاسخ دهى و مسئوليت پذيرى برشمرده اند.[2]
ساموئل هانتينگتون دو بعد عمده را در رژيم هاى مردم سالار شديداً دخيل مى داند كه عبارت اند از: رقابت و مشاركت. وى مى گويد:
ژوزف شامپيتر در سال 1942 مفهوم دموكراسى را به بهترين صورت بيان داشته و مى نويسد: «روش دموكراتيك، ترتيبات سازمان يافته اى است براى نيل به تصميمات سياسى كه در آن افراد از طريق انتخابات رقابت آميز و رأى مردم، به قدرت و مقام تصميم گيرى مى رسند.[3]
سپس، به نظر وى، انتخابات آزاد، علنى و عادلانه، جوهر دموكراسى است.[4]
مك فرسون، ثروت اندوزى را لازمه ى جامعه ى ليبرال دموكراسى مى داند. به عقيده ى او مفهوم ليبرال - دموكراسى بر آزادى هاى كنونى جامعه ى مبتنى بر بازار و نيز آزادى هاى سياسى نظام احزاب رقابت آميز تأكيد دارد.[5]
كارل پوپر در يك جا اصل «عدم خشونت» را جوهر دموكراسى دانسته و معتقد است كه تلويزيون، خشونت را در درون جامعه ترزيق مى كند.[6] وى تلويزيون را يك قدرت كنترل نشدنى مى داند و مى گويد:
هر قدرت بدون مهارى با اصل دموكراسى در تضاد است.[7]
وى در كتاب هاى مفصل تر خود، نظير جامعه ى باز و دشمنان آن و هم چنين در جاى جاى مصاحبه هاى خود در كتاب درس اين قرن، تنها بر اين نكته پا مى فشارد كه «بايد بتوان حكومت را بدون خون ريزى ساقط كرد».[8]
ديديم كه هر انديشمندى از نظر خود، شاخصه هاى دموكراسى را در مواردى خلاصه نمود. احتمالا نظريه ى كارل پوپر كه در پايان آمده است، تازه ترين تئورى در اين باره باشد در كشور ما نيز جديدترين اظهار نظرها از همين وابستگان فكرى پيشنهاد مى شود؛ مثلا مى گويند:
كلمه ى دموكراسى را برداشته به جايش كلمه ى نفى استبداد قرار دهيم كه هم قابل فهم تر است و هم مشكلات تئوريك كم ترى دارد.[9]
پی نوشتها:
[1]. مركز پژوهش هاى صدا و سيما، بازتاب انديشه، ش 22، ص 41.
[2]. همان، ش 18، ص 47.
[3]. ساموئل هانتينگتون، موج سوم دموكراسى، ص 9.
[4]. همان.
[5]. سى. بى. مك فرسون. جهان حقيقى دموكراسى، ص 15.
[6]. كارل پوپر، تلويزيون خطرى براى دموكراسى، ترجمه ى شهيدى مؤدب، ص 12 و 13.
[7]. همان.
[8]. كارل پوپر، درس اين قرن، ترجمه ى على پايا، ص 120.
[9]. عبدالكريم سروش، «گفتگو با روزنامه ى ياس نو»، مورخه ى 29/6/82.
منبع: اسلام و دموكراسى، نصرالله سخاوتى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1383)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.