پنجشنبه، 3 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا در ايران قبل از اسلام آزادى مذهبى وجود داشته و حقوق اقليّت ها رعايت مى شده است؟


پاسخ :
آيين ايرانيان قبل از اسلام زردشت بود. آنچه در مورد اقليّت ها در آيين زردشت[1] به دست مى آيد اين است كه به جز مزداپرستان[2] (پيروان زردشت) ديگران داراى حقوق انسانى نبوده اند، و جنگ و تضّاد بين خوبى ها و بدى ها (نور و ظلمت) ايدئولوژى آنها را تشكيل مى داده و تضّاد بين پيروان خوبى (مزداپرستان) و پيروان بدى (همه ى انسان هاى ديگر) را نيز جدّى گرفته و جنگ بين آن دو اجتناب ناپذير بود; به طورى كه در كتاب يسنا آمده است:
آنچه را من براى خود آرزو مى كنم بايد كاملاً قانونى باشد و تجاوز از اين حدود را مجازات بسيار شديدى قايل خواهم بود.
(ژان وارن) اوستا[3]شناس فرانسوى مى نويسد:
تنها مسئله ى مسلّم، رسميّت يافتن آيين زردشت در دوران ساسانيان است. اين رسميت هم به طورى كه مى دانيم به قدرى گسترش داشت كه دولت وقت، بسيارى از مسيحيان و مادوديان را در كشور خود به نام كفّار و خارج از دين به قتل مى رسانيد.
در نظر آنها چنين وانمود مى شد كه كليساهاى مسيحى يا ساير ملل، استقلال آنان را تهديد مى كند. «كارى» كه يكى از وزراى متعصّب در دوره ى ساسانى بود، در زمان اردشير و شاپور با تعصّب تمام رفتار مى كرد. او دستور دست گيرى مانى را صادر كرد و او را به قتل رساند. جانشين او «آتوريات» در زمان شاپور دوم چنان تعصّبى نشان مى داد كه سرهاى قربانيان مسيحى را در قدم آهورامزدا به زمين مى ريخت.
زردشت گفته بود: شريران بايد قتل عام شوند; و سازمان اجراى عدالت ساسانيان با سختى تمام دستورات او را به موقع به اجرا مى گذاشتند. در عهد فيروز، پادشاه ساسانى، در اثر تحريك مؤبدان به خاطر يك افتراى واهى، مبنى بر اين كه يهوديان اصفهان دو مؤبد را كشته اند، فرمان قتل عام يهوديان اين شهر صادر گرديد و بيش از نيمى از يهوديان را به قتل رسانيدند و اطفال را نيز ربودند و اين رويه در سراسر ايران تا بابل سرايت كرد و بعضى نيز، علّت مهاجرت يهوديان به عربستان و هندوستان را همين امر دانسته اند.[4]
از مطالب فوق بى اساس بودن ادّعاى بعضى از نويسندگان كه مدّعى شده اند در ايران قبل از اسلام آزادى مذهبى وجود داشته و حقوق اقليّت ها رعايت مى شده است، نيز روشن مى گردد.[5]
پی نوشتها:
[1]. دين زرتشتى را مزديسنى Mazde - Yasni هم مى گويند. اين كلمه مركّب از دو كلمه ى مزده و يسنى است. مزده يا مزدا به معناى خداى بزرگ و دانا و يسنى به معناى پرستش است. به اين ترتيب، معناى واژه ى اوستايى مزديسنى، خداپرستى يا پرستش خداى بزرگ و داناست. موبد اردشير آذرگشسب، مراسم مذهبى و آداب زرتشتيان، ص2.
[2]. اهورامزدا Ahura _ Mazda از دو واژه ى اهورا به معناى هستى بخش و مزدا به معناى بزرگ و داناست و معنى تركيبى آن هستى بخش بزرگ و دانا يا خداوند جان و خرد است. نويسنده بر آن عقيده است كه چكامه سراى نامدار ايران، فردوسى طوسى در بيت زير معناى دقيق و درست اهورامزدا را گنجانيده است.
به نام خداوند جان و خرد كز آن برتر انديشه برنگذرد
(موبد اردشير آذرگشسب، همان).
[3]. اوستا به معناى اساس، بنيان و متن اصلى است. اوستاى كنونى به چهار بخش تقسيم شده است كه عبارت اند از: يسنا، يشت ها، ويسپرد، و خرده اوستا. ر.ك: مهربان خداوندى، شناسايى زرتشت، ص 21.
[4]. حبيب لوى، تاريخ يهود در ايران، ج 2، ص 270.
[5]. سيدباقر عطيفه، پناهندگى سياسى، ص 21.
منبع: اسلام و اقليّت هاى مذهبى، محمد باقر طاهرى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1384).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.