جمعه، 4 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چند نمونه تاريخی بر اثبات جزيه در برابر حمايت مسلمانان ذکر نمایید.


پاسخ :
1. هنگامى كه ابوعبيده، فرمانده ارتش اسلام در زمان خليفه ى دوّم احساس كرد كه نمى تواند امنيّت مردم شامات را در برابر لشكر امپراطور روم «هرقل» حفظ كند، مالياتى را كه از آنها گرفته بود، به آنها رد كرد و خطاب به اهالى اين نقاط چنين نوشت:
ما به اين سبب اموال شما را پس داديم كه از بسيجى كه عليه ما شده خبر يافتيم؛ شما با ما شرط كرده بوديد در برابر دشمن از شما محافظت كنيم ولى اكنون به اين كار قادر نيستيم. ما آنچه را گرفته بوديم پس داديم. هرگاه خدا ما را بر دشمن پيروز گرداند، بر شرط خود و آنچه ميان ما و شما نوشته شده باقى هستيم.
اهالى نيز، درباره ى پيروزى آنها دعا كردند و گفتند: خداوند شما را به ما بازگرداند و بر روميان پيروز كند. اگر آنها بودند، هيچ چيز به ما بازنمى گرداندند و هرچه هم داشتيم از دست ما مى گرفتند!
2. قبيله ى مسيحى «جراجمه» كه در نزديكى انطاكيه سكونت داشتند، هم چنين مسيحيانى كه در شمال فارس زندگى مى كردند، چون با مسلمين پيمان همكارى نظامى بسته و مانند مسلمين در خدمت نظامى شركت نموده بودند، از دادن جزيه معاف و حتى از غنايم جنگى نيز بهره مند گرديدند.[1]
به گفته ى نمرمحمدخليل نمر، اجتماع اسلامى هم چنان كه حقوقى براى شهروندانش قايل است، واجباتى بر آنان مقرّر نموده و هيچ كس به حقّش دست نمى يابد مگر به واجباتش گردن نهد.
اهل ذمّه نيز جزو جامعه ى اسلامى محسوب مى شوند و اين قاعده در مورد آنان نيز جارى است كه اگر مى خواهند به حقوقشان دست يابند، حتماً بايد به واجباتى كه با عقد ذمّه بر آنان ثابت شده عمل كنند و آن پرداخت جزيه است.[2]
افزون بر اين، دولت اسلامى، دولتى بر مبناى فكر، عقيده، ايدئولوژى و انديشه است و معقول نيست شخصى كه معتقد به بطلان آن است سر خود را بر كف بگيرد و خونش را در راه دينى بريزد كه به آن ايمان ندارد.
لذا اسلام جهاد را منحصر به مسلمانان دانسته و آن را امرى مقدس و عبادتى مى داند كه انسان را به خدايش متقرّب مى گرداند، تا حدى كه ثواب مجاهد از ثواب عابدى كه روز را روزه بدارد و شب را قيام نمايد بيش تر است، لكن اسلام از اين اقليّت هاى غيرمسلمان هموطن خواسته است كه با پرداخت جزيه در مخارج دفاع شركت و از وطنى كه در آن به سر مى برند حمايت كنند.[3]
پی نوشتها:
[1]. مارسل بواذار، اسلام و حقوق بشر، ص 478، به نقل از الدعوة الى الاسلام، ص 79 ـ 80.
[2]. محمد خليل نمر، اهل الذمّه والولايات العامه فى الفقه الاسلامى، ص 111، (با اندكى تغيير).
[3]. يوسف قرضاوى، غيرالمسلمين فى المجتمع الاسلامى، ص 33، (با اندكى تغيير). منبع: اسلام و اقليّت هاى مذهبى، محمد باقر طاهرى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1384).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.