سه‌شنبه، 8 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مقصود از سياق چيست و در تفسير قرآن، در نظر آوردن آن تا چه حد ضرورت دارد و انواع آن كدام است؟


پاسخ :
سياق يكى از قراين لفظى است، مقصود از قراين، امورى است كه به نحوى با كلام ارتباط لفظى يا معنوى داشته و در فهم مفاد كلام و درك مراد گوينده مؤثر باشد. قراين به دو دسته تقسيم مى شوند: 1. پيوسته به كلام (قراين متصل) 2. گسسته از كلام (قراين منفصل). قراين پيوسته بيشتر به قراين لفظى و غير لفظى تقسيم مى شود و سياق، نوعى از قرينه ى لفظى متصل در كلام است.
سياق، «نوعى ساختار كلى لفظى، معنايى است كه از كنار هم قرار گرفتن جملات و عبارات براى يك واژه يا عبارت و بخش هاى مختلف يك سخن پديد مى آيد»؛ براى مثال، جمله ى «اذهب الى البحر» وقتى با جمله ى «واستمع حديثه» گفته شود، ساختار كلى لفظى معنايى را تشكيل مى دهد كه اگر به تنهايى گفته مى شد، فاقد آن است؛ از اين رو، جمله ى اول همراه با جمله ى دوم به معناى «به نزد مرد دانشمند برو» است و وقتى جمله ى اول تنها باشد، معنى آن «به سوى دريا برو» مى باشد. در قرآن نيز در مواردى كه كلمه ها و جمله هايى پيرامون واژگان يا عبارت هاى مورد تفسير، قرار گرفته است، به نوع چينش و همراهى و ساختار كلى آن سياق گفته مى شود.
با توجه به مطالب يادشده، به خوبى روشن مى شود كه يكى از چيزهايى كه براى فهم قرآن بايد به صورت جدى مورد توجه قرار گيرد، سياق است؛ زيرا وقتى يك گوينده سخن مى گويد و اين گوينده حكيم مى باشد و دچار خطا و سهو و نسيان نيز نمى شود، معنا ندارد جمله هايى كه مى آورد با هم متناقض باشند، بلكه يك هماهنگى ويژه اى بين قسمت هاى مختلف سخن او وجود دارد؛ از اين رو، وقتى كلمه هايى را پشت سر هم مى آورد، كلمه هاى قبلى ربط ويژه اى با كلمه هاى بعدى دارد و سياق براى فهم واژه ها و جمله هاى يك متن قرينه مى باشد، و ناديده گرفتن آن هماهنگى و تناسب ياد شده را خدشه دار مى كند؛ پس در تفسير آيات بايد به سياق توجه نماييم.
سياق اقسام گوناگونى دارد كه عبارتند از: سياق كلمه ها، سياق جمله ها، سياق آيه ها و سياق سوره ها. چينش كلمه ها در ضمن يك جمله، سياق كلمه ها را ايجاد مى كند و در پى هم آمدن جمله هايى كه درباره ى يك موضوع و در يك مجلس بيان مى شود، سياق جمله ها يا آيات را شكل مى دهد، و سياق سوره ها از به دنبال هم آمدن سوره ها فراهم مى آيد.
در مورد سياق آيه ها و جمله ها پرسشى مطرح است و آن اين كه در مواردى كه آيه ها يا جمله هاى يك آيه با هم نازل نشده اند، آيا سياق وجود دارد؟ پاسخ اين است كه سياق جمله ها و آيه ها در صورتى محقق مى شود كه يا پيوستگى در نزول باشد يا چيزى كه به منزله ى پيوستگى در نزول است؛ يعنى يا بايد همه ى اين آيات با هم نازل شده باشند و به اين دليل قائل به ارتباط آن ها باشيم و يا اگر با هم نازل نشده اند، به منزله ى با هم نازل شده باشند، براى مثال، اگر دو آيه جداگانه نازل شده باشند، ولى پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) فرموده باشند كه اين آيه را كنار آن آيه بگذاريد و به خاطر اين دستور در قرآن كنونى اين دو آيه در كنار هم قرار گرفته باشند و يا اگر دو يا چند آيه از نظر موضوع كاملا به هم پيوسته باشند يا آيه اى با آيه ى ديگر پيوستگى نحوى داشته باشد و از نظر محتوا نيز كاملا مرتبط باشند (مانند اين كه آيه ى دوم قيدى يا شرطى و يا خصوصيتى را مطرح كند كه مربوط به آيه ى قبل است) اين ها همه نشان دهنده ى اين است كه اين آيات به منزله ى پيوسته ى درنزول مى باشند و در اين آيات سياق وجود دارد؛ بنابراين، سياق جمله ها و آيه ها در صورتى تحقق مى يابد كه يكى از دو شرط فوق را احراز كنيم؛ ولى اگر يكى از اين دو شرط احراز نشود، يا با هم متعارض باشند، براى مثال، اگر دليل داشته باشيم كه آيه ى تطهير «إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[1] همراه با آيه هاى مربوط به زنان پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نازل شده است، با رجوع به آيه دريابيم كه اين دو از نظر لحن متفاوتند و از نظر جنبه هاى ادبى با هم فرق دارند؛ چرا كه همه ى آن آيات ضمير جمع مؤنث دارند، ولى آيه ى تطهير ضمير جمع مذكر دارد، همچنين آن آيات لحن نكوهش دارند و اين آيه لحن مدح؛ در نتيجه به دست مى آيد كه در اين آيات سياقى وجود ندارد.
اما سياق سوره ها، جمعى از مفسران سوره هاى قرآن را پيوسته و مربوط به هم دانسته و سعى كرده اند براى اولين آيه ى هر سوره با آخرين آيه ى سوره ى قبل، وجه مناسبتى ذكر كنند،[2] ولى با توجه به اين كه همه ى مفسران اتفاق دارند كه سوره ها بر خلاف ترتيب نزول جمع آورى و تنظيم شده اند و دليل معتبرى نيز بر توقيفى بودن آن وجود ندارد و حتى از راه هايى كه در سياق آيه ها و جمله ها مطرح شده، نمى توانيم به سياق سوره ها برسيم، نتيجه مى گيريم كه در بين سوره هاى قرآن سياق برقرار نيست.
پی نوشتها:
[1]. احزاب، 32 ـ 33.
[2]. ر.ك: ابوعلى الفضل بن الحسن الطبرسى، مجمع البيان، ج 2، ص 407؛ همان، ابتداى تفسير سوره ى آل عمران، ج 3، ص 150 و ابتداى سوره ى نساء و نيز ابتداى سوره هاى ديگر.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.