سه‌شنبه، 8 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مقصود از قراين پيوسته غيرلفظى چيست و چه نقشى در تفسير دارند؟


پاسخ :
قرائن پيوسته غير لفظى امورى است مانند سبب نزول، شأن نزول، فرهنگ دوران نزول، زمان نزول و مكان نزول.
سبب نزول، پيش آمد يا پرسشى است كه آيه يا آياتى در پى آن و ناظر به آن، نازل شده باشد؛ يعنى آن پيش آمد يا پرسش موجب نزول گرديده باشد. به مجموعه ى پيش آمدها و پرسش هاى مزبور «اسباب نزول» گفته مى شود. با توجه به اين تعريف، طبيعى است كه بحث از قرينه بودن سبب نزول، تنها درمورد آياتى است كه به دنبال حادثه اى كه اتفاق افتاده يا پرسشى كه مطرح شده، براى توضيح يا رفع ابهام آن حادثه يا پاسخ به آن پرسش و نيز بيان احكام مربوط به آن نازل شده اند و ترديدى نيست كه ما بايد براى فهم چنين آياتى، اسباب نزول را به عنوان قرينه مد نظر قرار دهيم.
هر چند واژه «شأن نزول» در متون علوم قرآن و تفسير از سبب نزول اعم است، ولى آن را مى توان به اين گونه تعريف كرد تا مفادى غير از سبب نزول و متفاوت با آن داشته باشد. «شأن نزول» به شخص يا جريانى اطلاق مى شود كه آيه درباره آن نازل شده است، بدون آن كه علت نزول آيه باشد. شأن نزول مى تواند امرى در گذشته دور و متقدم بر نزول قرآن يا هم زمان با آن و يا حتى در زمان هاى پس ازنزول باشد. توجه به اين حوادث و وقايع، نقش مهمى در حل مشكلات تفسيرى و فهم صحيح آيات ناظر به آن ها دارد؛ براى مثال، داستان ابرهه و لشكركشى وى براى تخريب خانه ى كعبه، شأن نزول سوره فيل است و تأثير آگاهى از داستان ابرهه در آشكار شدن مفاد اين سوره، بى نياز از بيان است.
منظور از «فرهنگ زمان نزول» آداب و سنن و عقايد و علوم و اوضاع و احوال سياسى، اجتماعى و فرهنگى است كه در زمان نزول آيات كريمه در بين مردم رواج داشته و بر محيط اجتماعى آنان حاكم بوده است. نقش فرهنگ زمان نزول نيز در فهم محتواى آيات كريمه غير قابل انكار است.
زمان و مكان نزول» نيز مفسر را در دست يابى به تفسير صحيح و درك مقصود واقعى آيات يارى مى رساند؛ از اين رو يكى از قراين كلام، زمان و مكان نزول آيه است؛ براى مثال، در آيه ى كريمه ى: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛[1] اى پيامبر، آنچه را از سوى پروردگارت به تو نازل شده برسان و اگر اين نكنى، پيام او را نرسانده باشى.» در اين كه مقصود از «ما انزل اليك» چيست، نظرهاى گوناگونى ذكر شده است؛ از جمله ناسزاگويى به بت ها، عيب جويى از آيين مشركان و دستور به جهاد با آنان، و غير آن؛ ولى با توجه به زمان و مكان نزول آيه كه سال دهم هجرى در هنگام بازگشت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از حجة الوداع و در غدير خم بوده، روشن مى شود كه اين آيه به ولايت على(عليه السلام)اشاره دارد و اقوال ديگر درست نيستند؛ زيرا پس از فتح مكه و شكسته شدن بت ها موردى براى ناسزاگويى بت ها و عيب جويى از آيين مشركان و جنگ با آنان وجود ندارد تا در اين آيه به تبليغ آن دستور داده شود.
نكته ى قابل توجه در اين خصوص آن است كه در مقام استفاده از شأن نزول و سبب و امثال آن، بايد اعتبار آن ها احراز شود و برخى مفسران و قرآن پژوهان به دليل عدم اعتبار بسيارى از شأن نزول ها و سبب نزول ها، به طور كلى تكيه بر شأن نزول و سبب نزول را در تفسير نادرست دانسته اند و يا بهاى كمى به آن داده اند؛ البته به عنوان مؤيد و منبه مفسردر فهم دقيق تر و بهتر آيات، قابل استفاده مى باشند، ولى قرينه بودن آن ها منوط به احراز اعتبار آن هاست؛ به همين دليل حتى مفسرى مانند مرحوم علامه طباطبايى(قدس سره) به دليل جهانى و جاودانه بودن معارف قرآن، براى سبب نزول نقش مهمى در فهم آيات قائل نيست،[2] ولى تأثير آن را در روشن شدن مورد نزول آيات پذيرفته است.[3]
پی نوشتها:
[1]. مائده، 67.
[2]. ر.ك: سيد محمد حسين الطباطبايى، قرآن در اسلام، ص 120.
[3]. همان، ص 118.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.