سه‌شنبه، 20 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

جواني هستم كه به اقتضاي سنم رفقايي دارم، مي خواهم بپرسم كه اگر اين رفاقت وابستگي ايجاد كند اشكالي دارد و اگر اشكال دارد راهكارهايي برايم مطرح بفرمائيد؟


پاسخ :
دوستي ومحبت ورزيدن به همجنس في حد نفسه از نظر شرع اشكالي ندارد امابايد به اين نكته توجه داشت

كه علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى كه موجب اخلال در برنامه زندگى و كارى انسان، مزاحمت با حقوق والدين، مشغوليت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ايمان نگردد اشكالى ندارد، بلكه اگر در راستاى اصلاح و قوّت بخشيدن به اين امور باشد بسيار خوب و مفيد خواهد بود، البته بهترين راهكار در اين مسائل، ميانه‏روى است و زياده‏روى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشكلات ذكر شده خواهد گشت، در نتيجه اگر بخواهيد در اين مسأله در حد اعتدال رفتار نماييد درباره مشكلات آن فكر كنيد و سعى كنيد خود را قانع كنيد كه افراط در اين زمينه به ضرر روح و سلامت روان شما است. علاوه اين كه افراط در اين گونه دوستى‏ها گاهى اثر عكس مى‏گذارد و روابط دوست با انسان به جاى گرمى به سردى مى‏گرايد. زيرا افراط شما موجب به وجود آمدن توقع زيادتان مى‏گردد و ممكن است او نتواند در حدّ توقّعتان شما را راضى نمايد.

دوستى‏ها بر چند نوع است:

1- دوستى به خاطر خدا همانند علاقه به اولياى دين و برادران ايمانى كه منشاء آن منش دينى فرد و اعتقادات اوست نه انگيزه‏هاى ديگر.

2- دوستى به جهت مال و جمال ويا كشش‏هاى غريزى ديگر.

نوع اول؛ اين دوستى‏ها عبادت و از بهترين اعمال است . چنان‏چه در احاديث منقول از اهل بيت(ع) آمده است: «هل الدين الا الحب؛ آيا دين جز محبت چيز ديگرى است؟».

نوع دوم؛ اين دوستى‏ها چنانچه موجب سد راه خدا گردد و احيانا آدمى را به انحراف بكشاند خطرناك ترين دام شيطان است كه بايد از آن پرهيز نمود و تنها آن را معبرى براى درك جلال و جمال خداوند قرارداد. ممكن است گلى زيبا انسان را فريفته و مجذوب خويش كند ولى عاقل كسى است كه در وراى زيبايى گل‏جمال خالق گل راببيند و از اين حجاب عبور كرده تا ملكوت را مشاهده نمايد.

در پايان لازم به ذكر است صرف علاقه و محبت به شخص و يا چيزى امرى ممنوع وكارى محرم نيست. ولى لغزشگاهى است كه در صورت مراقبت نكردن ممكن است آدمى را به قعر پرتگاه بياندازد. در رابطه با مشكلى كه با آن مواجه هستيد توجه به چند نكته الزامى است:

1) دوست و دوست يابى از نيارهاى واقعى زندگى است و داراى فلسفه خاصى است. اما آنچه مهم است اين كه در اين راستا همچون ديگر جنبه‏هاى زندگى رعايت اعتدال لازم وضرورى است. به عبارت ديگر: علاقه شما به دوستتان احساسى پاك و لطيف است اما همواره بايد عواطف با تعقل همراه باشند. ولى به نظر مى‏رسد عقل و منطق اين مقدار علاقه را تاءييد نكند.

2) انسان در برابر هر يك از نعمت‏هاى الهى - از جمله دوست خوب - همواره بايد بداند كه بالاخره روزى آن را از دست خواهد داد. بنا براين دل سپارى در برابر هر چيز بايد به گونه‏اى باشد كه فقدانش موجب آزار انسان نگردد.

3) سعى كنيد نسبت به دشوارى دورى از دوستتان خونسرد باشيد. مسلما به تدريج رنج اين فراق كاهش خواهد يافت و عادى خواهد شد.

در پايان اين نكته را گوشزد مي كنيم ،كه گاهي علت ايجاد اين نوع وابستگيها چيزي جز غريزه ونفسانيت انسان نمي باشدوبراي اطمينان از عدم نفوذ شيطان، بهترنكات زير را در معاشرت با دوستان رعايت كنيد:

1.درنوع نگاه هاومعاشرتهاي خود در محيط مدرسه دقت كنيد ،چرا كه همجنس بودن مجوزي براي

نگاه هاي شهوت آلود نمي باشد.

2.اجتناب از خوابيدن كنار همديگر و زيريك پتو وهمچنين اجتناب ازگفتگودرباره مسائل جنسي.

در مورد بحث دوستي وشرايط وحدودآن در اسلام مي توانيد به كتابهاي زير مراجعه كنيد:

1- دوستي در قرآن و حديث , نوشته آقاي ري شهري

2- دوستي و دوستان , نوشته آقاي سيد هادي مدرس , ترجمه حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير, از انتشارات آستان قدس رضوي , 1376

3- آئين دوستي در اسلام , نوشته آقاي بابازاده
www.morsalat.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.