پنجشنبه، 22 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

براي اينكه دوستمان را بشناسيم بايد او را در معرض چه آزمايش هايي قرار دهيم؟


پاسخ :
در روايات راه‏هاى متعددى براى امتحان نمودن دوستان مشخص شده كه عبارت است از:

الف) در حال بى‏نيازى و فقر، دوستى او عوض نشود؛ امام‏باقر فرمود: بدترين دوست كسى است كه تو را به هنگام بى‏نيازيت حفظ كند و به وقت تنگدستى رها سازد، (ميزان الحكمه، ج 1، ص 53). سعدى گويد:

دوست مشمار آن كه در نعمت زند لاف يارى و برادر خواندگى

دوست آن باشد كه گيرد دست دوست در پريشان حالى و درماندگى

ب ) به هنگام عصبانيت بدگويى تو را ننمايد؛ امام‏صادق(ع) فرمود: دوستى كه سه بار از تو عصبانى شد ولى بدگويى تو را ننمود و كلام ناسزا از دهانش خارج نشد او را براى خود نگه‏دار، (بحارالانوار، ج 78، ص 251).

ج ) به نماز اهميت بدهد؛ قرآن مى‏فرمايد: «اى اهل ايمان با آن گروه از اهل كتاب و كافران كه دين شما را به بازيچه گرفتند دوستى مكنيد. زمانى كه شما نداى نماز بلند مى‏كنيد آن را به مسخره و بازى مى‏گيرند زيرا آن قوم مردمى نادان و بى‏خردند»، (مائده، آيه 57). سعدى در اين باره گفته است:

وامش مده آن كه بى‏نماز است گرچه دهنش زفاقه باز است

كو فرض خدا نمى‏گزارد از قرض تو نيز غم ندارد

د ) اهل نيكى در هنگام سختى و راحتى انسان باشد؛ اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «در سختى‏ها دوستان امتحان مى‏گردند»، (غررالحكم، حرف فاء لفظ في).

در اين باره نيز سعدى زيبا سروده است:

جوانى پاكباز پاك رو بود كه با پاكيزه‏رويى در گرو بود

چنين خواندم كه در درياى اعظم به گردابى درافتادند با هم

چو ملاّح آمدش تا دست گيرد مبادا كاندرين حالت بميرد

همى گفتى در ميان موج و تشوير مرا بگذار ودستِ يار من گير

ه ) هنگام زوال توانايى انسان دوستيش از بين نرود؛ حضرت امير(ع) فرمود: «هنگام از بين رفتن قدرت انسان دوست از دشمن شناخته مى‏گردد»، (غرر الحكم، حرف عين، لفظ عند).

و ) هنگام به قدرت رسيدنش از احسان به دوستان خوددارى ننمايد.

راجع به علاقه نسبت به دوستان:

علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى كه موجب اخلال در برنامه زندگى و كارى انسان، مزاحمت با حقوق والدين، مشغوليت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ايمان نگردد اشكالى ندارد، بلكه اگر در راستاى اصلاح و قوّت بخشيدن به اين امور باشد بسيار خوب و مفيد خواهد بود، البته بهترين سياست در اين مسائل همان طور كه خود شما به آن التفات داريد ميانه‏روى است و زياده‏روى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشكلات ذكرشده خواهد گشت.

دوستى‏ها بر چند نوع است:

1- دوستى به خاطر خدا همانند علاقه به اولياى دين و برادران ايمانى كه منشأ آن منش دينى فرد و اعتقادات او است نه انگيزه‏هاى ديگر.

2- دوستى به جهت مال و جمال و يا كشش‏هاى غريزى ديگر.

نوع اول؛اين دوستى‏ها عبادت و از بهترين اعمال است . چنان كه در احاديث منقول از اهل بيت(ع) آمده است: «هل الدين الا الحب؛ آيا دين جز محبت چيز ديگرى است؟».

نوع دوم؛اين دوستى‏ها چنانچه موجب سد راه خدا گردد و احيانا آدمى را به انحراف بكشاند، خطرناك ترين دام شيطان است كه بايد از آن پرهيز نمود و تنها آن را معبرى براى درك جلال و جمال خداوند قرارداد. ممكن است گلى زيبا انسان را فريفته و مجذوب خويش كند؛ ولى عاقل كسى است كه در وراى زيبايى گل‏جمال خالق گل راببيند و از اين حجاب عبور كرده تا ملكوت را مشاهده نمايد.

در رابطه با مشكلى كه ياد كرده‏ايد، توجه به اين نكته الزامى است: دوست و دوست‏يابى از نيازهاى واقعى زندگى است و داراى فلسفه خاصى است. اما آنچه مهم است اين كه در اين راستا همچون ديگر جنبه‏هاى زندگى رعايت اعتدال لازم و ضرورى است.

به عبارت ديگر: علاقه انسان به دوستان احساسى پاك و لطيف است اما همواره بايد عواطف با تعقل همراه باشند و از طرف ديگر بايد مراقب دخالت غرايز ديگر، مانند غريزه جنسى در اين موارد نيز بود.

www.morsalat.com


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.