چهارشنبه، 29 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا امام حسین ـ علیه السلام ـ را مظلوم می گویند؟


پاسخ :
مظلوم به کسی گفته می شود که در حق او ستم شده و مورد ظلم قرار گرفته است. انبیا و پیامبران الهی و اوصیا و جانشینان آن ها همه مظلوم بوده اند زیرا در حق آنان ستم شده و به پیام های الهی و رهایی بخش آن بزرگواران آن گونه که سزاوار بود عمل نشده و مردم نادان و به ویژه جبّاران در طول تاریخ آنان را مورد آزار و شکنجه های مختلف جسمی و روانی قرار داده اند در حالی که آن ها برای هدایت مردم و رهایی آنان از چنگ شیطان و شقاوت و بدبختی آمده بودند و دوست داشتند همه، سعادت مند گردند. و لذا قرآن در باره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید: «قطعاً برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به «هدایت» شما حریص، و نسبت به مومنان، دلسوز و مهربان است».[1] و تردیدی نیست که بیشترین ظلم و ستم در تاریخ در حق رسول خدا صورت گرفته و به طور قطع می توان گفت که آن بزرگوار از همه مظلوم تر بوده است زیرا تمام ستم ها و ظلم هایی که در حق اهل بیت آن حضرت روا داشته شده در حق او نیز می باشد و به همین جهت است که در پایان زیارت شریفه عاشورا می خوانیم: «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک»[2] پروردگارا لعنت فرست بر اول ظالمی که در حق محمد و آل محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ ظلم و ستم کرد (در نادیده گرفتن حق آن بزرگوار و عدم رعایت حقوق اهل بیت او) و آخرین ظالمی که از آن ظالم نخستین پیروی و تبعیت کرد. و در خصوص حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ از رسول خدا نقل شده که فرمود: «فانت اول من تلحقین بی مظلومة...»[3] تو (ای فاطمه) اول کسی هستی (از اهل بیت من) که به من ملحق خواهی شد در حالی که مظلومه هستی. و نیز در زیارت آن بانوی جلیله می خوانیم «السلام علیک ایتها المغصوبه المظلومه ...»[4] و در زیارت مطلقه امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ می خوانیم: «اللهم صل علی محمد و اهل بیته المظلومین ....»[5] و به امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در زمان حیات آن بزرگوار، مظلوم گفته شده است چنان چه از جناب ابوذر غفاری «سوال شد که ما می دانیم چه کسی محبوب ترین اصحاب به رسول خدا بود، چه کسی نزد تو از همه محبوب تر است؟ گفت: هذا الشیخ المضطهد حقه، یعنی علی بن ابی طالب»[6] و از نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده که به علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «یا علی انت المظلوم بعدی من ظلمک فقد ظلمنی...»[7] و در روایات متعددی این تعبیر از رسول خدا نسبت به امیر المؤمنین وارد شده است. پس ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ و در رأس همه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ مظلوم بوده و به همه آن بزرگواران مظلوم گفته می شود.
اما اینکه امام حسین ـ علیه السلام ـ بیش از دیگر معصومین در اجتماعات مسلمانان و شیعیان به مظلومیت شهرت یافته است به خاطر اوج ستم و بی رحمی و ظلمی است که بر آن بزرگوار و اصحاب و فرزندان و اهل بیت او روا داشته شده است به گونه ای که بر اساس روایات معتبر و صحیح، آسمان و زمین و آن چه در آن بود به جهت عظمت ظلم و ستمی که بر آن حضرت شد متأثر گردیده و چنان چه در زیارت شریفه عاشورا می خوانیم: «... ای ابا عبد الله همانا تعزیت تو (در عالم) بزرگ و مصیبت تو در جهان بر ما شیعیان و تمام اهل اسلام سخت و ناگوار بود و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمان ها بر همه اهل آسمان ها سخت و دشوار بود... و مصیبت شما در عالم اسلام بلکه در تمام آسمان ها و زمین چه قدر بزرگ بود و بر عزادارانش تا چه حد سخت و ناگوار گذشت...»[8] و در کتب معتبر تاریخی نقل شده است که بعد از شهادت آن بزرگوار هنگام عبور قافله اسراء در یکی از منازل سر بریده او با راهب مسیحی سخن گفت و فرمود: «.... من فرزند علی مرتضی و فرزند فاطمه زهرا هستم و من مقتول و کشته شده در کربلا هستم و من مظلومم و عطشان ....»[9] و از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود: «... ما اصیب ولد فاطمه و لا یصابون بمثل الحسین هیچ کدام از فرزندان و اولاد فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مثل حسین ـ علیه السلام ـ دچار مصیبت (و رنج) نشده و نخواهند شد. پس ائمه ما همه مظلوم اند و لکن حسین مظلوم ترین آن هاست همان گونه که امام صادق فرمود و نیز از امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود: روزی چون روز شما «در مصیبت و سختی» نیست ای ابا عبدالله. والسلام علیه و علی جمیع عباد الله المخلصین».
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ حماسه حسینی، ج 1، 2، 3، مرتضی مطهری.
2ـ پیام عاشورا، محمد صادق نجمی.
3ـ تحقیقی در نهضت عاشورا، جمعی از نویسندگان.
پاورقی ها:
[1] . توبه / 128.
[2] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص 836.
[3] . بحار الانوار، ج 26، ص 288.
[4] . بحار الانوار، ج 97، ص 195.
[5] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص 621.
[6] . بحار الانوار، ج 22، ص 432.
[7] . همان، ج 27، ص 61.
[8] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص 837.
[9] . بحار الانوار، ج 45، ص 304.
منبع:اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.