دوشنبه، 16 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا امروزه انسان می تواند بدون دین خودش را اداره بکند ؟


پاسخ :
مهمترین دغدغه ی ما باید حقیقت باشد . من باید یک زندگی بر اساس حقیقت بکنم . این سوال مهم است که آیا خدایی در عالم هست ؟ اگر باشد من چکار باید بکنم و اگر نباشد من چکار باید بکنم ؟ آیا زندگی من در دنیا تمام می شود ؟ اگر زندگی من بی نهایت است چگونه باید زندگی بکنم ؟ محورهای اصلی بحث این است . امروزه علوم انسانی دارد تمام کارهای دین را انجام می دهد .مثل گرداندن جامعه ،علم سیاست ، مدیریت و جامعه شناسی . یکی از روشنفکران معاصر استدلال می آورد که ما چقدر بار دین را سنگین کرده ایم و از دین همه چیز می خواهیم و دین نمی تواند پاسخ بدهد و بعد زمین می خورد. استدلال ایشان است این است که ما باید یک چیز خاصی را از دین بخواهیم . ما با عقل خودمان همه ی مسائل را بررسی می کنیم . عقل ما در علوم غیب به آزمون و خطا می رود . اما گاهی آزمون هایی است که ویرانگر است . یعنی اگر ما بخواهیم آنرا امتحان کنیم کسی باقی نمی ماند که جواب آزمایش را ببیند . اگر لیوانی باشد که من شک داشته باشم که این لیوان آب است یا سم ، من نمی توانم آنرا بخورم و بگویم که اگر من مُردم این سم است و اگر زنده ماندم ، آب است . این عاقلانه نیست و در زندگی ما یک دسته آزمایش های ویرانگر وجود دارد . در آزمون های ویرانگر ما قطعا به دین نیاز داریم . اگر واقعا خدایی درعالم هست که مهربان است و خیر ما را می خواهد و نسبت به ما بی اعتنا نیست ، باید یک دسته آزمون های ویرانگر را برای ما معلوم کند . آیا آزمون های ویرانگر در دنیا وجود دارد یا خیر ؟ آیا به بلوغ رسیدن انسان این آزمایش های ویرانگر را حل می کند . فرضیه ی فروید افرادی را پیدا کرده بود که دچار ناهنجاری اجتماعی بودند و نشان داد که این ناهنجاری ها به دوره ی محدودیت آنها در دوره ی نوجوانی شان بر می گردد و این باعث شده که عقده هایی در افراد ایجاد بشود و این عقده ها در بزرگسالی سرباز کند . او یک آزمونی را پیشنهاد می دهد که تست بشود که محدودیت های جنسی موجب ناهنجار یهای اجتماعی خواهد شد و آزمون او این است که محدودیت های اجتماعی را برداریم تا ببینیم که ناهنجاری های اجتماعی کم می شود یا خیر . این آزمون در جوامع غربی تست شد و نه تنها ناهنجار ی های اجتماعی کم نشد بلکه انواع ناهنجاریهای و معضلات ایجاد شد . الان اگر بخواهند به وضعیت قبلی برگردند با هزار تا مشکل مواجه هستند . اقتضای خدای مهربان این است که ما را از این آزمون های ویرانگر مطلع کند که ما اینها را با روش آزمون و خطا جلو نرویم. اگر عقل بخواهد آزمون ویرانگر را تست کند نسل ها بر باد می رود . ما تعبیری در مورد ولدالزنا داریم . به لحاظ ادیان الهی انواع محدودیت ها روی این بچه اعمال شده است . در سال 1960 بحث خانواده ی تک والدینی مطرح شد یعنی مادری هست و پدری در کار نیست . آنها می گویند که ما چرا برای این فرد این قدر سخت بگیریم و دولت باید از این بچه حمایت کند و دولت جایگزین پدر بشود . یعنی در فضای دینی یک فضای تحمیل روی این بچه هست ولی در فضای غرب بجای اینکه تحمیل کنند و بد بگویند ، از بچه حمایت می کنند . نتیجه این شد که در سال 1960چهاردرصد بچه هایی که بدنیا می آمدند تک والدینی بودند و در سال 1995 آمار آنها به بیست و پنج درصد رسید یعنی یک فاجعه رخ داد . این فاجعه ناشی از یک آزمون ویرانگر بود .این قانون که ما ظاهرش را خیلی خشن می دیدیم و می گفتیم که این بچه چه گناهی دارد که از یک سری مواهب اجتماعی محروم شده است ، این قانون کارکرد فرهنگی داشت نه کارکرد حقوقی . آزمون ها قبل از آزمون مشخص نیستند که کدام ویرانگر است و کدام ویرانگر نیست . پس دین باید تمام آزمون های عالم را برای ما مشخص بکند که کدام ویرانگر است و کدام ویرانگر نیست . این عرصه ی نیاز ما به دین است . زبان بیان ساده آن همان حرام و حلال است . آیا ما می توانیم بگوییم که تجربیات بشر به جایی رسیده است که محدودیت های جنسی موجب ناهنجار یهای اجتماعی می شود و این را آزمون بکنیم . آیا ما حق انجام این آزمون را داریم ؟ قوانین تضییع ولدالزنا را کنار بگذاریم و قوانین حمایت ازخانواده ی های تک والدینی را تصویب کنیم ؟


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.