دوشنبه، 16 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

می دانیم که حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ سیده زنان عالم است و جزء معصومین و از مقربان درگاه حضرت احدیت می باشد تا جایی که امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ حضرت فاطمه را حجت بر خویش می خوانند. چه چیزی ایشان را به این مقام و مرتبت رسانده است؟


پاسخ :
توضیح: در مورد حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ می شود گفت شاید به خاطر قرار گرفتن در آن اوضاع و احوال و صبر و تحملی که از خود نشان داده و آن همه مصائبی که تحمل کرده کسب چنین مقامی چندان دور از ذهن نباشد. فاطمه ـ سلام الله علیها ـ که چنین موقعیتی پیدا نکرد تا امتحان دهد و یا مدت زیادی در این دنیا نبوده تا به خاطر عبادات خالصانه خودش به این مقامات برسد. افرادی بوده و هستند که عمر زیادی می کنند و عبادت های خالصانه و خدمات خالصانه و پاکی از آنها به بندگان خدا رسیده است ولی به چنین مقامی نرسیده اند و اصلاً قابل مقایسه با حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ هم نیستند. توضیح فرمائید که حضرت زهرا چه کرده و چه بوده است که در هجده سالگی به چنین مقامی رسیده که پیامبر فرمود: رضایت خداوند در رضایت فاطمه است؟
بخش اول سوال:
رسیدن انسان به مقامات معنوی و کمالات نفسانی ارتباطی با سنّ فرد و عمر کوتاه و طولانی شخص ندارد چه بسا افراد کم سن و سالی از حیث ایمان و یقین در حدّی باشند که عابد پیر و کهن سال به آن درجه نرسیده باشد و کمی سن و کوتاهی عمر حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ نمی تواند خدشه ای بر میزان علم و یقین آن حضرت وارد سازد به همین علّت ما در این بخش به بررسی ایمان و یقین حضرت زهرا می پردازیم:
رسول گرامی اسلام درباره دخترش می فرماید: «به تحقیق دخترم فاطمه، قلب و تمام جوارحش مملو از ایمان گشته به طوری که بالاتر از آن مرتبه ایمان و یقینی قابل تصور نیست».[1]
در تفسیر و توضیح این حدیث شریف به چند نکته مهم باید توجّه داشته باشیم:
ایمان دارای دو مرتبه است: الف: ایمان قلبی؛ ب) ایمان عملی.
ایمان قلبی و باطنی آن است که در درون انسان پدید می آید و از آن با تعبیراتی چون اعتقاد، باور درونی و معرفت یاد می شود.
می دانیم که خداوند متعال از اهل اسلام اعتقاد و باور درونی نسبت به امور ضروری مانند وجود خداوند‌،‌ پیامبران، روز حساب و بسیاری امور را خواسته است امّا تنها اعتقاد قلبی را برای یک مسلمان کافی نمی داند و از او می خواهد که ایمان باطنی خود را با عمل تؤام نماید.
پیامبر گرامی اسلام در این مورد می فرماید: «ایمان آن است که در قلب ایجاد شود و عمل بر اساس آن انجام پذیرد». یعنی ایمانی که فقط در باطن انسان جای گیرد و عمل انسان را تحت تأثیر خود قرار ندهد، آن ایمان حقیقی نبوده و مقبول حقّ تعالی قرار نمی گیرد.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «ایمان قلبی عبارت از اقرار در زبان ـ‌ باور داشتن در قلب و عمل کردن بر اساس آن است».[2]
از این روایات معلوم می گردد که تحت تأثیر برخی علل و عوامل، ایمان انسان، قوی یا ضعیف می گردد تا آن جا که در برخی به اوج می رود و به مرتبه یقین می رسد و یا چنان ضعیف می شود که کفر و شرک یا نفاق جایگزین آن می شود.
امّا فاطمه ـ سلام الله علیها ـ چه در زمان حیات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و چه در مدّت کوتاه زندگی اش پس از رحلت او از اوج ایمان برخوردار بود و از این رهگذر است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در باره ایشان می فرماید: «ملأ الله قلبها و جوارحها ایمانا و یقینا إلی مشاشها؛ قلب و اعضا و جوارح فاطمه از یقین او مملو گردیده و او در اوج مراتب ایمان و یقین قرار گرفته است».
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «نهایه الایمان الایقان؛ نهایت ایمان یقین است».
آری ایمان فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به اوج خود رسیده بود تا آن جا که مرتبه یقین را ادراک کرده و در یقین نیز از آن جهت که دارای مراتب و درجاتی است در برترین منزل قرار گرفته بود.
فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به مقامی رسیده که بالاتر از آن متصور نیست ایمان به خدا و روز رستاخیز، چنان سراسر وجود مبارک دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را در بر گرفته بود که در میان زنان زمان خود و پس از او هیچ زنی نبوده که همتا و هم پای او باشد.
فاطمه ـ سلام الله علیها ـ از چنان ایمان و یقینی برخوردار بود که شایستگی آن را پیدا کرد که پدرش در باره وی بگوید: «اشتاق الجّنه إلی أربع من النساء: مریم، آسیه، خدیجه، فاطمه».[3]بهشت مشتاق چهار زن است: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه علیهم صلوات الله.
بنابراین کسی که دارای مراتب اعلای ایمانی و یقینی است مسلّماً درجات معنوی والایی را نیز دارد و رسیدن به این درجه ایمان و یقین به سنّ و عمر انسان بستگی ندارد بلکه به درک و عوامل دیگری بستگی دارد که در بخش دوّم بیان می شود.
بخش دوّم سوال:
سوألی که در این محل مطرح است این است که چگونه می توان به این مرتبه یقینی رسید.
در تحقق شخصیت هر فرد، امور ذیل تأثیری انکار ناپذیری دارند: 1. امور تکوینی؛ 2. شخصیت و افکار پدر و مادر در زمان نطفه فرزند و روحیه آنها؛ 3. روح و رفتار مادر در دوران بارداری؛ 4. تربیت؛ 5. انتخاب های فردی شخص بر اساس اختیاری که خداوند متعال در آن فرد قرار داده است.
از جهت تکوینی در مورد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ می توان به امور زیر پرداخت:
قبل از خلقت عالم، نور فاطمه از نور پدر و از شجره طوبی[4] ؛ و نطفه او از میوه های درختان بهشتی که خداوند متعال آن ها را توسط جبرئیل برای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرستاده بود، به وجود آمده است.[5]
از جهت امور غیر تکوینی نیز ضرورت ندارد که سخنی به درازا گفته شود فقط همین مقدار کافی است که بگوییم: فاطمه دختر خدیجه و محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است و خدیجه که یکی از چهار زن برتر در جهان است و خداوند به او مباهات می نماید و محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که برترین پیامبران الهی و خاتم ایشان است و فاطمه در دامان چنین پدر و مادری پای بر عرصه گیتی می گذارد و پرورش می یابد.
او از همان روز اوّل عرفان پدر و مادرش را می بیند و در هر روز و شب عبادت خالصانه و تضرع آن ها را به درگاه ربوبی مشاهده می کند و پدر را می بیند که در میان شب بر می خیزد و ساعت های متمادی با خدای جهانیان به راز و نیاز می پردازد درک می کند که آنچه از پدر و مادر خود می بیند و می شنود و آن چه پیامبر به آن عمل می کند و توصیه می نماید حقّ حقیقی است که از عمق جان بر می خیزد و در عمق دل ها نفوذ می کند پس جز آن را برخورد نمی پسندد و پای در جای پای پدر می نهد و از آن است که فاطمه، فاطمه می شود و لیاقت آن را پیدا می کند که سیده النساء العالمین من الاولین و الاخرین (سرور زنان عالم از ابتدا تا انتهای جهان) خوانده شود.
پس بنا بر عوامل تکوینی و تربیتی و خواست آگاهانه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ که او را شخصیتی متکامل و برخوردار از همه صفات عالی از آن جمله زهد، ورع، عرفان و عبادت به بار می آورد و الگوی کسانی می سازد که می خواهند مقام واقعی انسانیّت را بشناسد و چنان باشند؛ نتیجه می گیریم که تنها فرزند پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بودن و یا همسر امام و مادر امام بودن نمی تواند شخصی را به مقامات معنوی والا برساند چنان چه فرزند نوح پیامبر ـ علیه السلام ـ از حقیقت دور ماند و از مرحله اختیار و انتخاب فردی سر بلند و پیروزمندانه بیرون نیامد و خداوند متعال می فرماید: «إنه لیس من اهلک؛ او از اهل و خاندان تو نیست».[6] چنان چه مشاهده می کنیم نه تنها به مقامات معنوی دست نیافت بلکه از اهلیت پیامبر نیز محروم می شود و این انتخاب فردی است که نقش اساسی و مهمّی را در تکامل بشر ایفا می کند.
برای این که شبهه ذکر شده در سوال که شاید مقامات حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به خاطر دخت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و همسر و مادر امام بودن می باشد دو بخش زیر را می آوریم:
بخش سوم:
در معرفی شخصیت عبادی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ می توان به چند روایت زیر اشاره کرد:
حسن بصری متوفای 110 هجری قمری می گوید: «ما کان فی هذه الامّه أعبد من فاطمه کانت تقوم حتی تورمت قدماها؛[7] در بین امتّ اسلام هیچ کس عابد تر از فاطمه نبود او آن قدر برای راز و نیاز و نماز خواندن بر روی پاهایش می ایستد که پاهایش ورم می‌کرد».
این روایت میزان علاقه حضرت فاطمه را به مقام ربوبی و درجه ایمان و خلوص یقین او را به طور کامل نمایان می سازد و از سوی دیگر جلوه ای از شخصیت عبادی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را به نمایش می گذارد.
فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «مادرم فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را دیدم که در شب جمعه از بستر خویش جدا شده تا طلوع خورشید مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار بود و لحظه ای از رکوع و سجود دست بر نمی داشت».[8]
ایشان آن قدر به عبادت پروردگارش علاقه مند و وابسته است که در شب اوّل زندگی مشترکشان با علی ـ علیه السلام ـ او را به عبادت و نماز گزاری فرا می خواند و سه روز بعد که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از علی ـ علیه السلام ـ می پرسد که فاطمه چگونه همسری است پاسخ می دهد:
نعم العون علی طاعه الله ـ او بسیار مددکار و یاری کننده به عبادت و طاعت خداوند است.[9]
اساساً راز عزّت و سربلندی حضرت فاطمه را باید در مقام عرفانی و عبادی او جستجو کرد او با وجود این که سنش کم بود ولی در عرفان و عبادت پیری بود که جز لقای حقّ ربوبی چیزی او را راضی نمی ساخت و از همین روست که در دعاهایش می گفت: «اللهم انی اسئلک لذة النظر الی وجهک؛ خداوندا از تو می خواهم که همواره لذت نظر به وجه خود را نصیب من فرمایی».
بخش چهارم:
خصوصیت های نمازها و عبادت های حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ :
یکی از خصوصیت ویژه در نماز و عبادت حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ خوف و خشیت وی بوده است ابو محمد دیلمی در ارشاد القلوب نقل می کند: «کانت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ تنهج فی صلواتها من خوف الله؛[10] نفس فاطمه ـ سلام الله علیها ـ پیوسته در نمازهایش از خوف خدا به شماره می‌افتاد. ».
امام حسن ـ علیه السلام ـ نقل می کند: «فاطمه ـ سلام الله علیها ـ هرگاه دعا می کرد زنان و مردان مؤمن را دعا می کرد و برای خود دعایی نمی کرد به او گفتم: ای مادر چرا همان طوری که برای آن ها دعا می کنی برای خود دعا نمی کنی؟ فرمود: فرزندم اول همسایه بعد خودت».[11]
کثرت ارتباط فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با خداوند متعال ، که نماز یکی از مهم ترین آن ها می باشد بزرگ ترین فضیلت برای دختر گرامی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می باشد.
تنوع نماز های حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و اشتیاق ایشان در به جای آوردن این نماز های مستحبّی که فقط برخی از آن ها در ضمن روایات به دست ما رسیده است. نشان گر شوق و علاقه زیاد آن حضرت به مقام ربوبی است او با به جای آوردن این نمازها آرامش خود را به دست می آورد و خود را هر چه بیش تر به خداوند متعال نزدیک می نمود که تعداد بسیاری از این نماز ها درمتون دینی و حدیثی وجود دارد که نیازی به ذکر آن ها نیست.
نتیجه گیری و استدلال نهایی
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ به خاطر ایمان و یقینی که در درجه اعلی و فوق مراتب داشت توانست به مقامات عالی معنوی برسد و جزء پنج تن آل عبا و معصومین که خداوند متعال در آیه تطهیر (33 احزاب) بیان می کند قرار گیرد و در رسیدن به این مقام والا انتخاب و اختیار آن حضرت در برگزیدن راه حق نقش اساسی را ایفا نمود نه این که ایشان به خاطر دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بودن به این مناقب دست یافته اند و هر چند که ایشان در دوره کوتاهی در این دنیا به سر بردند ولی بر اساس ایمان و یقین قلبی و عملی که در پرتو تربیت و پرورش یافتن در دامان پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ کسب کردند به مقام خیر النساء العالمین نایل گشتند که همه ما انتظار شفاعت و یاری آن حضرت در روز محشر را داریم که از دیگر فضایل ایشان است.
نکته اصلی و پایانی اینکه مقام اصلی حضرت صدیقه و حقیقت چهارده معصوم در عالم خلقت و سر انتخاب این بزرگواران ، نکته ای است که دقیقا بر ما مکشوف نیست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ بحار الانوار، ج43، علامه محمد باقر مجلسی، چاپ الوفاء، بیروت.
2ـ زندگانی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ محمد روحانی نجف آبادی.
3ـ در مکتب فاطمه ـ سلام الله علیها ـ ، علی قائمی.
4ـ فاطمه الگوی حیات زیبا، محمد جواد مروجی طبسی.
5ـ الگوهای رفتاری حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ ، حلیمه صفری.
6ـ نگرش کوتاه به زندگانی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ ، سید محمد شیرازی.
7ـ هدایتگران راه نور (زندگانی حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها)، سید محمد تقی مدرسی و محمد صادق شریعت.
پاورقی ها:
[1]. الثاقب فی المناقب، ص291 ح248.
[2]. عیون اخبار الرضا، ج2، ص28، ح 77.
[3]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، الوفاء، ج43، ص53.
[4]. همان، ج43، ص4، ح3؛ عیون المعجزات، ص54.
[5]. از منابع اهل سنت: تاریخ بغداد، ج12، ص331؛ مستدرک حاکم، ج3، ص169 ـ از منابع اهل تشیع: علل الشرایع، ص184؛ مجمع البیان؛ شیخ طبرسی ج6، ص291.
[6]. هود / 46.
[7]. مقتل الحسین، ج1، ص80.
[8]. علل الشرایع، ج10، ص181ـ182.
[9]. مناقب آل ابی طالب، ج3، ص356.
[10]. ابومحمد دیلمی، ارشاد القلوب، ج1، ص105.
[11]. مستدرک الوسایل، ج5، ص244، به نقل از کتاب زندگانی حضرت زهرا ـ محمد روحانی علی آبادی .


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.