پرسش :
لطفا درباره ی نقش رهبری ولایت فقیه در پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار آن قدری توضیح بفرمایید.
پاسخ :
در همة انقلاب ها نقش رهبری در ایجاد و تکوین خط جدید و به دنبال آن نظام سیاسی و اجتماعی جدید، انکار ناپذیر است. اما این نقش در بعضی از انقلاب ها مانند انقلاب اسلامی ایران قابل ملاحظه تر به نظر می رسد. بی گمان سرآغاز نهضت مردمی ایران بر ضد حکومت شاهنشاهی از 15 خرداد 1342 محسوب می گردد. نقش رهبری تعیین کنندة یک روحانی آگاه به نام امام خمینی (ره) نشان دهندة عظمت جایگاه علماء و نخبگان روحانی در بین عوام و خواص است. امام (ره) به عنوان یک مرجع مسلم تقلید هدایت و راهبری نهضت عظیم اسلامی ملت ایران را به عهده گرفت و این هدایت را با پیروزی انقلاب اسلامی 1357 و تثبیت نظام جمهوری اسلامی تکمیل نمود. در دوران تبعید 15 سالة او از وطن، هر چند نقش حضور او کمرنگ تر از قبل جلوه می کرد، اما با این حال هیچگاه از خاطره ها محو نشد. بلکه هر از چند گاهی با سخنرانی ها و اعلامیه های شورانگیز خود، مردم را به ادامة روند نهضت دلگرم تر می نمود. از این گذشته، شاگردان و مریدان روحانی او به عنوان حلقة واسطه، ارتباط امام با ملت را حفظ کرده و در غیاب او، رهبری و هدایت نهضت در داخل ایران را بر عهده گرفتند. البته این عمل، پیامدهای سختی نیز به همراه داشت. دستگیری، شکنجه، آزار و اذیت و در نهایت، شهادت برخی از یاران صمیمی امام از سوی رژیم دیکتاتوری پهلوی چالش هایی را متوجه رهبری روحانیت نمود اما این چالش ها هرگز موجب ایستایی و رخوت رهبری آنان نشد، چرا که در بهمن 1357 رهبری چندین ساله نهضت مردم ایران توسط روحانیت آگاه موجب سقوط سلطنت 2500 سالة شاهنشاهی ایران شد.
مروری بر عملکرد رهبری
در مجموع باید گفت عملکرد ولی فقیه در کشور ما ممتاز و قابل قبول می باشد. بویژه اگر آنرا با رهبری سایر نظام های سیاسی دنیا مقایسه نماییم.به همین دلیل مواردی را به طور اختصار ذکر می نماییم که نشانگر عملکرد خوب رهبری در کشور ما می باشد:
1. حفظ اقتدار و عظمت ملت و کیان ایران از آثار وجود با برکت رهبری است. این مهم از آنجا قابل تأمل است که در طول تاریخ سیاسی ایران، این گونه مقاومت رهبری در مقابل بیگانگان بی سابقه بوده است.
2. حفظ حقوق مردم و حراست از مرزهای قانون و ایستادگی در مقابل عدم تمکین عده ای قانون شکن در قبال قانون یکی دیگر از مواردی است که مورد عنایت رهبری بوده است.
3. بعد از انقلاب اسلامی سخت ترین چالش ها و آسیب ها متوجه نظام ولائی ما شد. این آسیب ها که در نوع خود بی سابقه هم بود با تدابیر ولی فقیه گره گشایی شد. کدام کشوری را سراغ دارید که یک تنه در مقابل یک دنیا، هشت سال ایستادگی کند و غیر ازآن تحریم و ترور و مشکلات را تحمل کند ولی با اینحال شیرازة مملکت و حکومت آن از بین نرود؟ ولی در ایران ما، این بحران ها و تنش ها وجود داشت که همة آنها با تدبیر و رهبری صحیح امام (ره) چاره اندیشی شد. پس از رحلت ایشان نیز آیت الله خامنه ای با تدبیر و هدایت قوی خود بسیاری از بحران ها و چالش ها را رفع نموده است. این ها همه به برکت اصلی به نام ولایت فقیه حل شده است.
4. حراست از آزادی حقیقی در جامعه تلاش دیگری است که رهبری موفق به انجام آن شده است. به تعبیر رهبر انقلاب، جریان اصل ولایت فقیه در کشور، هرگز به محدود شدن آزادی های مشروع و قانونی، نیانجامیده است، بلکه در برخی از مقاطع، حضور ولایت، مانع تهدید آزادی اندیشمندان و صاحب نظران در نقد عملکرد دولت ها و ارکان نظام بوده است و دفاع صریح ولی فقیه از آزادی نقد و نظر، همواره زمینة اجتماعی و ذهنی آزادی بیان را "البته با رعایت حدود حقوقی و اخلاقی آن" در جامعه فراهم ساخته است.2
5. تجریة چندین سالة اجرای اصل ولایت فقیه در جامعة ما، حاکی از نقش مهمّی است که رهبری در عرصه تربیتی، فرهنگی و معنوی جامعه داشته است. اگر در جامعه ای انسجام و پیوستگی اقشار و صنوف و طبقات مختلف مردم، به وسیلة عنصری "معنوی" حفظ نشود، قطعاً وحدت ملّی و اقتدار آن جامعه آسیب پذیر خواهد شد. بالا بردن سطح آگاهی های اجتماعی و سیاسی، ترویج و ارتقاء ارزش های دینی و اخلاقی در بین جامعه، تقویت روحیة خودباوری و خوداتکایی در ملّت، دمیدن روح اقتدار و عزّت و وحدت در میان امّت و هشدارهای به جا و توجه دادن به نقاط مهم و راهبردی در مقاطع گوناگون،آینده نگری و پیش گیری از گرفتاری و محصور شدن مسئولان عالی کشور در مسائل روزمره و غفلت از مسائل حیاتی جامعه و در یک کلام اِعمال ولایت تربیتی و هدایتی درجامعه، بخش مهمّی از کارنامة درخشان ولایت فقیه در این چند سالة گذشتة جامعة ما است.3
این موارد بخشی از دهها عملکرد مطلوب رهبری در جامعة ما است و علاوه بر آن می توان مسائل زیر را نیز اضافه نمود:
6. ایجاد اعتماد نسبت به اقدامات کلان دولت و در یک جمله تقویت دولتمردان در انجام وظایف خود.
7. دفاع از مردم محروم و بی پناه در برابر افزون طلبی های دستگاهها و افراد و مبارزه با تبعیض و بی عدالتی و رفاه طلبی برخی مسئولین و مبارزه با مال اندوزی و تکاثر و انباشت سرمایه در دست عده ای خاص از دیگر رسالت هایی است که رهبری به آن مبادرت ورزیده است.
8.حفظ ثبات جامعه واستقرار استمرارخطّ مشیِ نسبتاً واحد علیرغم تغییردولت ها.
در همة انقلاب ها نقش رهبری در ایجاد و تکوین خط جدید و به دنبال آن نظام سیاسی و اجتماعی جدید، انکار ناپذیر است. اما این نقش در بعضی از انقلاب ها مانند انقلاب اسلامی ایران قابل ملاحظه تر به نظر می رسد. بی گمان سرآغاز نهضت مردمی ایران بر ضد حکومت شاهنشاهی از 15 خرداد 1342 محسوب می گردد. نقش رهبری تعیین کنندة یک روحانی آگاه به نام امام خمینی (ره) نشان دهندة عظمت جایگاه علماء و نخبگان روحانی در بین عوام و خواص است. امام (ره) به عنوان یک مرجع مسلم تقلید هدایت و راهبری نهضت عظیم اسلامی ملت ایران را به عهده گرفت و این هدایت را با پیروزی انقلاب اسلامی 1357 و تثبیت نظام جمهوری اسلامی تکمیل نمود. در دوران تبعید 15 سالة او از وطن، هر چند نقش حضور او کمرنگ تر از قبل جلوه می کرد، اما با این حال هیچگاه از خاطره ها محو نشد. بلکه هر از چند گاهی با سخنرانی ها و اعلامیه های شورانگیز خود، مردم را به ادامة روند نهضت دلگرم تر می نمود. از این گذشته، شاگردان و مریدان روحانی او به عنوان حلقة واسطه، ارتباط امام با ملت را حفظ کرده و در غیاب او، رهبری و هدایت نهضت در داخل ایران را بر عهده گرفتند. البته این عمل، پیامدهای سختی نیز به همراه داشت. دستگیری، شکنجه، آزار و اذیت و در نهایت، شهادت برخی از یاران صمیمی امام از سوی رژیم دیکتاتوری پهلوی چالش هایی را متوجه رهبری روحانیت نمود اما این چالش ها هرگز موجب ایستایی و رخوت رهبری آنان نشد، چرا که در بهمن 1357 رهبری چندین ساله نهضت مردم ایران توسط روحانیت آگاه موجب سقوط سلطنت 2500 سالة شاهنشاهی ایران شد.
مروری بر عملکرد رهبری
در مجموع باید گفت عملکرد ولی فقیه در کشور ما ممتاز و قابل قبول می باشد. بویژه اگر آنرا با رهبری سایر نظام های سیاسی دنیا مقایسه نماییم.به همین دلیل مواردی را به طور اختصار ذکر می نماییم که نشانگر عملکرد خوب رهبری در کشور ما می باشد:
1. حفظ اقتدار و عظمت ملت و کیان ایران از آثار وجود با برکت رهبری است. این مهم از آنجا قابل تأمل است که در طول تاریخ سیاسی ایران، این گونه مقاومت رهبری در مقابل بیگانگان بی سابقه بوده است.
2. حفظ حقوق مردم و حراست از مرزهای قانون و ایستادگی در مقابل عدم تمکین عده ای قانون شکن در قبال قانون یکی دیگر از مواردی است که مورد عنایت رهبری بوده است.
3. بعد از انقلاب اسلامی سخت ترین چالش ها و آسیب ها متوجه نظام ولائی ما شد. این آسیب ها که در نوع خود بی سابقه هم بود با تدابیر ولی فقیه گره گشایی شد. کدام کشوری را سراغ دارید که یک تنه در مقابل یک دنیا، هشت سال ایستادگی کند و غیر ازآن تحریم و ترور و مشکلات را تحمل کند ولی با اینحال شیرازة مملکت و حکومت آن از بین نرود؟ ولی در ایران ما، این بحران ها و تنش ها وجود داشت که همة آنها با تدبیر و رهبری صحیح امام (ره) چاره اندیشی شد. پس از رحلت ایشان نیز آیت الله خامنه ای با تدبیر و هدایت قوی خود بسیاری از بحران ها و چالش ها را رفع نموده است. این ها همه به برکت اصلی به نام ولایت فقیه حل شده است.
4. حراست از آزادی حقیقی در جامعه تلاش دیگری است که رهبری موفق به انجام آن شده است. به تعبیر رهبر انقلاب، جریان اصل ولایت فقیه در کشور، هرگز به محدود شدن آزادی های مشروع و قانونی، نیانجامیده است، بلکه در برخی از مقاطع، حضور ولایت، مانع تهدید آزادی اندیشمندان و صاحب نظران در نقد عملکرد دولت ها و ارکان نظام بوده است و دفاع صریح ولی فقیه از آزادی نقد و نظر، همواره زمینة اجتماعی و ذهنی آزادی بیان را "البته با رعایت حدود حقوقی و اخلاقی آن" در جامعه فراهم ساخته است.2
5. تجریة چندین سالة اجرای اصل ولایت فقیه در جامعة ما، حاکی از نقش مهمّی است که رهبری در عرصه تربیتی، فرهنگی و معنوی جامعه داشته است. اگر در جامعه ای انسجام و پیوستگی اقشار و صنوف و طبقات مختلف مردم، به وسیلة عنصری "معنوی" حفظ نشود، قطعاً وحدت ملّی و اقتدار آن جامعه آسیب پذیر خواهد شد. بالا بردن سطح آگاهی های اجتماعی و سیاسی، ترویج و ارتقاء ارزش های دینی و اخلاقی در بین جامعه، تقویت روحیة خودباوری و خوداتکایی در ملّت، دمیدن روح اقتدار و عزّت و وحدت در میان امّت و هشدارهای به جا و توجه دادن به نقاط مهم و راهبردی در مقاطع گوناگون،آینده نگری و پیش گیری از گرفتاری و محصور شدن مسئولان عالی کشور در مسائل روزمره و غفلت از مسائل حیاتی جامعه و در یک کلام اِعمال ولایت تربیتی و هدایتی درجامعه، بخش مهمّی از کارنامة درخشان ولایت فقیه در این چند سالة گذشتة جامعة ما است.3
این موارد بخشی از دهها عملکرد مطلوب رهبری در جامعة ما است و علاوه بر آن می توان مسائل زیر را نیز اضافه نمود:
6. ایجاد اعتماد نسبت به اقدامات کلان دولت و در یک جمله تقویت دولتمردان در انجام وظایف خود.
7. دفاع از مردم محروم و بی پناه در برابر افزون طلبی های دستگاهها و افراد و مبارزه با تبعیض و بی عدالتی و رفاه طلبی برخی مسئولین و مبارزه با مال اندوزی و تکاثر و انباشت سرمایه در دست عده ای خاص از دیگر رسالت هایی است که رهبری به آن مبادرت ورزیده است.
8.حفظ ثبات جامعه واستقرار استمرارخطّ مشیِ نسبتاً واحد علیرغم تغییردولت ها.