پرسش :
آیا دلیلی بر صحت قرائت حمزة بن حبیب الزیات وجود دارد؟
پاسخ :
شرح پرسش:
«المصباح الزاهر فی القرائات العشر البواهر» از شهرورزی، در جزء اول در باب قرائت حمزة بن حبیب زیات می نویسد: حمزه زیات بر امام جعفر صادق قرائت نمود و نیز جعفر بر ابوالاسود دوئلی و ابوالاسود دوئلی بر امیرالمؤمنین علی (ع) و علی (ع) بر پیامبر (ص). حمزة بن حبیب زیات می گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: کسی بهتر از تو بر من قرائت ننمود و چیزی در این قرائت با تو مخالف نیستم مگر در ده حرف و من آن را قرائت نمی کنم گر چه در عربی جایز است. عرض کردم فدایت شوم در چه امری با من مخالفی؟ فرمود: در سوره نساء می خوانم «والارحام» نصب... تا آخر روایت.
سؤال: 1. در مورد صحت سند قرائت حمزة بن حبیب زیات؟
2. در مورد صحت این حدیث و گفتگوی بین حمزة بن حبیب زیات و امام صادق (ع)؟
پاسخ :
صحت سند قرائت حمزة بن حبیب زیات:
حمزة بن حبیب زیّات (متوفای 156ق) قاری کوفه، یکی از قرّاء سبعه (قاریان هفت گانه)[1] و ایرانی الاصل است که صریحاً اظهار تشیّع می نمود.[2]
روشن است که اثبات صحت قرائات هفت گانه - که یکی از آن ها قرائت حمزه است – از راههایی ممکن است. یکی از آن راهها، اثبات تواتر این قرائات است. تواتر، اصطلاحی در فنّ شناخت حدیث است و حدیث متواتر آن است که راویان آن، در تمام طبقات یک حدیث، دارای کثرت و گستردگی باشند، به طوری که یقین پیدا کردن به ساختگی بودن آن حدیث و نقل به دروغ، ممتنع باشد، و یقین به درستی آن حدیث پیدا شود.
محققین و فقهاء و پژوهشگران علوم قرآنی به تواتر قرائات سبعه اشکال کرده اند و آن را اساساً قابل تصور ندانسته و معقول نمی دانند؛ زیرا در زمان هر یک از قاریان هفت گانه ناقل تواتر، فقط خود آن قاری بوده نه دیگران.
راه دیگر اثبات صحت قرائات این است که گفته شود: اگر چه این قرائات خبر واحد هستند اما قرائتی حجیت دارد که عموم مسلمین آن را خوانده، مخالف قواعد عربی نبوده، شاذّ و نادر نباشد و متعارف در زمان اهل بیت (ع) باشد[3]؛ هر چند از قاریان هفت گانه نباشد.[4]
با توجه به توضیحات بالا در مورد صحت سند قرائت حمزة بن حبیب زیّات باید گفت:
1. برخی از نویسندگان کتاب های قرائات، بر آن شده اند تا سندهایی برای قرائت های هفت گانه – مثل قرائت حمزه زیّات – به دست آورند و قرائت آنان را مستند به پیامبر اکرم (ص) ارائه دهند. رجال سند قرائت حمزه، هفت تن ذکر شده است، اما برخی معتقدند که تجمع این مقدار از افراد، روایت را به حدّ تواتر نمی رساند.
2. به رجال سند قرائت حمزه، خدشه وارد شده است؛ چون برخی از آنان صلاحیت این کار را نداشته اند.
3. از هیچ یک از قراء نیز به نقل صحیح نقل نشده که قرائت خود را به سماع و یا نقل متواتر از پیامبر (ص) مستند کرده باشند، و هر قاری قرائت خود را به تنهایی نقل می کند؛[5] مانند روایت مطرح شده در پرسش که خود حمزه روایتی را نقل می کند.[6]
بنابراین، نمی توان قرائت حمزه را از باب تواتر صحیح دانست، اگرچه این امکان وجود دارد که از راه خبر واحد با شرایطی که در بالا ذکر شد، بتوان صحت آن را اثبات کرد.
صحت این حدیث:
این حدیث در هیچ یک از کتاب های روایی معروف و غیر معروف اولیه شیعه وجود ندارد؛ حتی کتاب «بحارالانوار» از علامه مجلسی که اگر نگوییم تمام، اکثریت احادیث نقل شده از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم(ع) را در خود گنجانده است، این حدیث مطرح شده در پرسش در آن وجود ندارد.
پی نوشت:
[1] . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص 173، مؤسسه فرهنگی تمهید، چاپ یاران، قم، چاپ هشتم، 1386ش.
[2] . التمهید فی علوم القرآن، ج2، ص 231-226، مؤسسه فرهنگی تمهید، چاپ اول.
[3]. فیظهر جواز القراءة بکل منها کما علیه العامّة و إلّا لبیّنوه (علیهم السلام) و نقل إلینا بطریق التواتر، کیف و لم یرد منهم تعیین حتى بخبر واحد. (موسوعة الإمام الخوئی، ج14، ص: 443)
[4] . الخوئی، السید أبو القاسم الموسوی ،موسوعة الامام الخوئی، ج14، ص 439-444، ذیل مسأله 50؛ علوم قرآنی، ص 197؛ اراکی، محمد علی، کتاب الصلاة، ج2، ص 126-141؛ خویى، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 167.
[5] . علوم قرآنی، ص 178-179.
[6] . علوم قرآنی، ص 181؛ دانی، ابوعمرو،التیسیر، ص 146، مطبعة الدولی، استانبول.
منبع:islamquest.net
شرح پرسش:
«المصباح الزاهر فی القرائات العشر البواهر» از شهرورزی، در جزء اول در باب قرائت حمزة بن حبیب زیات می نویسد: حمزه زیات بر امام جعفر صادق قرائت نمود و نیز جعفر بر ابوالاسود دوئلی و ابوالاسود دوئلی بر امیرالمؤمنین علی (ع) و علی (ع) بر پیامبر (ص). حمزة بن حبیب زیات می گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: کسی بهتر از تو بر من قرائت ننمود و چیزی در این قرائت با تو مخالف نیستم مگر در ده حرف و من آن را قرائت نمی کنم گر چه در عربی جایز است. عرض کردم فدایت شوم در چه امری با من مخالفی؟ فرمود: در سوره نساء می خوانم «والارحام» نصب... تا آخر روایت.
سؤال: 1. در مورد صحت سند قرائت حمزة بن حبیب زیات؟
2. در مورد صحت این حدیث و گفتگوی بین حمزة بن حبیب زیات و امام صادق (ع)؟
پاسخ :
صحت سند قرائت حمزة بن حبیب زیات:
حمزة بن حبیب زیّات (متوفای 156ق) قاری کوفه، یکی از قرّاء سبعه (قاریان هفت گانه)[1] و ایرانی الاصل است که صریحاً اظهار تشیّع می نمود.[2]
روشن است که اثبات صحت قرائات هفت گانه - که یکی از آن ها قرائت حمزه است – از راههایی ممکن است. یکی از آن راهها، اثبات تواتر این قرائات است. تواتر، اصطلاحی در فنّ شناخت حدیث است و حدیث متواتر آن است که راویان آن، در تمام طبقات یک حدیث، دارای کثرت و گستردگی باشند، به طوری که یقین پیدا کردن به ساختگی بودن آن حدیث و نقل به دروغ، ممتنع باشد، و یقین به درستی آن حدیث پیدا شود.
محققین و فقهاء و پژوهشگران علوم قرآنی به تواتر قرائات سبعه اشکال کرده اند و آن را اساساً قابل تصور ندانسته و معقول نمی دانند؛ زیرا در زمان هر یک از قاریان هفت گانه ناقل تواتر، فقط خود آن قاری بوده نه دیگران.
راه دیگر اثبات صحت قرائات این است که گفته شود: اگر چه این قرائات خبر واحد هستند اما قرائتی حجیت دارد که عموم مسلمین آن را خوانده، مخالف قواعد عربی نبوده، شاذّ و نادر نباشد و متعارف در زمان اهل بیت (ع) باشد[3]؛ هر چند از قاریان هفت گانه نباشد.[4]
با توجه به توضیحات بالا در مورد صحت سند قرائت حمزة بن حبیب زیّات باید گفت:
1. برخی از نویسندگان کتاب های قرائات، بر آن شده اند تا سندهایی برای قرائت های هفت گانه – مثل قرائت حمزه زیّات – به دست آورند و قرائت آنان را مستند به پیامبر اکرم (ص) ارائه دهند. رجال سند قرائت حمزه، هفت تن ذکر شده است، اما برخی معتقدند که تجمع این مقدار از افراد، روایت را به حدّ تواتر نمی رساند.
2. به رجال سند قرائت حمزه، خدشه وارد شده است؛ چون برخی از آنان صلاحیت این کار را نداشته اند.
3. از هیچ یک از قراء نیز به نقل صحیح نقل نشده که قرائت خود را به سماع و یا نقل متواتر از پیامبر (ص) مستند کرده باشند، و هر قاری قرائت خود را به تنهایی نقل می کند؛[5] مانند روایت مطرح شده در پرسش که خود حمزه روایتی را نقل می کند.[6]
بنابراین، نمی توان قرائت حمزه را از باب تواتر صحیح دانست، اگرچه این امکان وجود دارد که از راه خبر واحد با شرایطی که در بالا ذکر شد، بتوان صحت آن را اثبات کرد.
صحت این حدیث:
این حدیث در هیچ یک از کتاب های روایی معروف و غیر معروف اولیه شیعه وجود ندارد؛ حتی کتاب «بحارالانوار» از علامه مجلسی که اگر نگوییم تمام، اکثریت احادیث نقل شده از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم(ع) را در خود گنجانده است، این حدیث مطرح شده در پرسش در آن وجود ندارد.
پی نوشت:
[1] . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص 173، مؤسسه فرهنگی تمهید، چاپ یاران، قم، چاپ هشتم، 1386ش.
[2] . التمهید فی علوم القرآن، ج2، ص 231-226، مؤسسه فرهنگی تمهید، چاپ اول.
[3]. فیظهر جواز القراءة بکل منها کما علیه العامّة و إلّا لبیّنوه (علیهم السلام) و نقل إلینا بطریق التواتر، کیف و لم یرد منهم تعیین حتى بخبر واحد. (موسوعة الإمام الخوئی، ج14، ص: 443)
[4] . الخوئی، السید أبو القاسم الموسوی ،موسوعة الامام الخوئی، ج14، ص 439-444، ذیل مسأله 50؛ علوم قرآنی، ص 197؛ اراکی، محمد علی، کتاب الصلاة، ج2، ص 126-141؛ خویى، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 167.
[5] . علوم قرآنی، ص 178-179.
[6] . علوم قرآنی، ص 181؛ دانی، ابوعمرو،التیسیر، ص 146، مطبعة الدولی، استانبول.
منبع:islamquest.net