پنجشنبه، 20 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا روایات سکونی و نوفلی که از این‌دو نقل شده، پذیرفته می‌شود؟


پاسخ :
1. سکونی
اسماعیل بن ابی زیاد سکونی، از اصحاب امام صادق(ع) و یکی از راویانی است که بیشترین روایت را از ائمه(ع) نقل کرده است. از ایشان حدود 1122 روایت در کتاب‌های اربعه حدیثی(فقیه، کافی، تهذیب و استبصار) موجود است.[1] اکثر روایات او را نوفلی نقل کرده است؛ یعنی در کتب اربعه حدود 852 مورد از روایات سکونی توسط نوفلی روایت شده است.[2]
در کتاب رجال نجاشی،[3] و فهرست شیخ طوسی،[4] صحبتی از مذهب او به میان نیامده است؛ فقط در رجال برقی[5] اشاره می‌کند که سکونی از اهل سنت نیز روایت نقل می‌کند. بعدها برای اولین بار علامه حلی[6] و ابن داود[7] به مذهب او اشاره کرده و او را از اهل سنت دانستند. در مجموع، در شیعه به روایات سکونی عمل می‌شود.[8]
۲. حسین بن یزید نوفلی (نیمه اول قرن سوم)[9]
وی در کتاب رجال شیخ[10] و رجال برقی[11] از اصحاب امام رضا(ع) شمرده شده که در ری ساکن بود و همان جا دفن شد. نجاشی در شرح حالش می‌گوید: « ابو عبد الله شاعر و ادیب کوفی است که ساکن ری شد و همان‌جا فوت کرد. برخی از قمی‌ها می‌گفتند وی در آخر عمرش غلو می‌کرد -خدا بهتر می‌داند!- ولی دلیلی بر این مطلب ندیدیم».[12]
یکی از بزرگ‌ترین میراثی که توسط حسین بن یزید به ما رسیده است، میراث سکونی است. واضح است که سکونی کوفی است، پس رسیدن میراث او به ما به واسطۀ سفر حسین بن یزید نوفلی است. و به احتمال قوی بعد از رحل اقامت وی در ری و اطراف قم، ابراهیم بن هاشم میراث سکونی را از او گرفته کرده و در قم انتشار داد، و سپس از قم توسط محمد بن یعقوب کلینی به بغداد و کوفه برده می‌شود؛ لذا در کتاب کافی طریق «محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم بن هاشم عن ابیه عن النوفلی عن السکونی» صدها بار مشاهده می‌شود.
از آن‌جا که میراث سکونی که توسط نوفلی باقی مانده است، سنن و احادیث رسول الله(ص) است، ارزش این میراث بیشتر نمایان می‌شود و همۀ اینها فقط به برکت سفر نوفلی به ری، به دست ما رسیده است.
در مورد وثاقت نوفلی همان‌طور که از رجال نجاشی نقل شد، تنها نقیصه‌‌ای که بر او وارد می‌شود، اتهام غلوی است که به او نسبت داده شده و به شهادت رجالی بزرگ؛ نجاشی، دلیلی بر این اتهام وجود ندارد؛ لذا به روایات او نیز عمل شده است.
در پایان روایتی از این طریق مشهور بیان می‌شود: «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ وَ إِنَّ فَوْقَ کُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّى یَقْتُلَ الرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَیْهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَلَیْسَ فَوْقَهُ عُقُوق‏»؛[13] رسول خدا (ص) فرمود: بالاى نیکى هر نیکوکارى نیکى است، تا آن‌که انسان در راه خدا کشته‏ شود، و چون در راه خدا کشته شد، دیگر بالاى آن نیکى (و عملى بهتر) نیست، و بالاى هر آزردنى آزردنى است، تا آن‌که کسى یکى از پدر و مادر خود را بکشد، و چون چنین کرد بالاتر از آن آزردنى نیست.

پی نوشت:
[1]. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات‏ الفقهاء، ج ‏2، ص 70، موسسه امام صادق(ع)، قم، 1418ق.
[2]. همان، ص 71.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ص 26، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1407ق.
[4]. طوسی، محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص 33، المکتبة المرتضویة، نجف، بی‌تا.
[5]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال برقی، ص 28، دانشگاه تهران، تهران، 1383ق.
[6]. علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص 199، دار الذخائر، نجف، 1411ق.
[7]. ابن داود حلی، رجال ابن دواود، ص 426، دانشگاه تهران، 1383ق.
[8]. خویی، ابوالقاسم، معجم ‏رجال ‏الحدیث، ج 3، ص 106، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق.
[9]. با توجه به این‌که شاگرد او یعنی احمد برقی در سال 270 یا 280 هجری وفات کرده است.
[10] . طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، باب اصحاب ابی الحسن الثانی (ع)، ص 355، انتشارات حیدریه، نجف، 1381ق.
[11]. رجال برقی، باب اصحاب ابی الحسن الثانی (ع)، ص 54.
[12]. رجال نجاشی، ص 38.
[13]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 348، انتشارات اسلامیه، تهران، 1376ش.
منبع:http://islamquest.net


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.