امام باقر علیه السلام فرمودند:
وَجَدنا فِی کِتابِ رَسولِ الله صلّی الله علیه و آله: أذاظَهَرَ الزِّنا مین بَعدی کَثُرَ مَوتُ الفَجأَةِ، وَ اِذا طُّفِفَ المِکیالُ والمیزانُ أَخَذَهُم اللهُ بِالسّنینَ وَالنَّقصِ، وَاِذا مَنَعوا الزَّکاةَ مَنَعَتِ الأرضُ بَرَکاتِها مِنَ الزَّرعِ وَ الثِّمارِ وَالمَعادِنِ کُلِّها، وَإذا جارُوا فی الأَحکامِ تَعاوَنوا عَلَی الظُّلمِ وَ العُدوانِ، وَ اِذا نَقَضوا العَهدَ سَلَّطَ اللهُ عَلَیهِم عَدُوَّهُم، وَ اِذا قَطَعوا الأرحامَ جُعِلَتِ الأموالُ فی أَیدی الأشرارِ، وَ اِذا لَم یأمُروا بِالمَعروفِ وَ لَم ینهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لَم یتَّبِعوا الأَخیارَ مِن أَهلِ بَیتی سَلَّطَاللهُ عَلیهم شِرارَهُم فَیدعو خِیارُهُم فَلا یستَجابُ لَهُم؛
در کتاب رسول خدا صلّی الله علیه و آله یافتم: هرگاه پس از من زنا پدیدار شود، مرگ ناگهانی فراوان گردد، و هرگاه از پیمانه و ترازو کم شود، خداوند آنان را به قحطی(خواربار و سایر وسایل زندگی) و خشکسالی گرفتار میکند، و هر گاه از دادن زکات دریغ کنند، زمین برکات خود را از زراعت و میوهها و معادن از آنها دریغ میکند، و هرگاه در احکام به ناحق حکم کنند، در ستم و دشمنی با هم گرفتار میشوند و چون پیمانشکنی کنند خداوند دشمنانشان را بر آنان مسلّط کند، و چون قطع رحم کنند خداوند اموال (و ثروتها) را در دست اشرار قرار دهد، و چون امر به معروف و نهی از منکر نکنند و پیروی از نیکان اهل بیت من ننمایند، خداوند اشرار آنها را برایشان مسلّط گرداند، پس نیکان آنها دعا کنند و مستجاب نشود».
اصول کافی، ج 4، ص 81 ؛ تحفالعقول، حکمت 129
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
نتایج گناه در زندگی انسان:
الف) عقوبتهای اخروی که همان تجسّم اعمال است که فعلاً موضوع بحث نیست.
ب) آثاری که در قلب انسان میگذارد مانند انواع تاریکیها و حجابها، و از بین بردن توفیقات، نشاط قلبی و نشاط عبادت، این هم از محلّ بحث خارج است.
ج) آثار اجتماعی گناه است.
تمام گناهان آثاری در زندگی بشر دارند و نابسامانی در زندگی بوجود میآورند که این آثار موضوع بحث است:
1. گناهانی که رابطهی آن با اثرش شناخته شده است یعنی میتوانیم بدانیم که این گناه این اثر را دارد، مثلاً اگر دروغ زیاد شود اعتماد مردم به یکدیگر از بین میرود و سوء ظن و عدم همکاری زیاد میشود و نمیتوان زندگی مشترک داشت.
2. رابطهی ماورای طبیعی، یعنی ما نمیدانیم که اگر کسی این گناه را مرتکب شود خداوند چه اثری در آن میگذارد.
در حدیث فوق پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید: اگر زنا زیاد شود مرگ ناگهانی مثل سکته زیاد میشود، چه سکتهی مغزی که بخشی از مغز از کار میافتد، یا سکتهی قلبی که قلب از کار میافتد، اینها مرگ ناگهانی درونی است.
مرگ ناگهانی بیرونی هم داریم که زلزله و امثال آن است، البتّه روایات بیشتر تأکید بر جنبهی درونی دارد که وقتی زنا زیاد شود مرگ و میر زیاد میشود، چرا که شهوترانی تعادل مغز و قلب را به هم میزند و به دنبال آن مرگ ناگهانی یا عقوبت ناگهانی است.
در حدیث دیگری سول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: «یا مَعشَرَ المسلمینَ اِیاکُم وَالزِّنا فَاِنَّ فیهِ سِتَّ خصالٍ، ثَلاثٌ فی الدُّنیا و ثلاثٌ فی الآخِرَةِ، فَاَمّا الّتی فی الدُّنیا فَإنَّه یذهَبُ بِالبَهاءِ، وَیورِثُ الفَقرَ، وَ ینقِصُ العُمُرَ، وَ اَمَّا الّتی فی الآخِرَةِ فَاِنَّهُ یوجِبُ سَخَطَ الرَّبِّ وسوءَ الحِسابِ والخلودَ فیالنّارِ؛ ای گروه مسلمانان از زنا پرهیز کنید که در آن شش خصلت و نتیجهی زشت هست، سه در دنیا و سه در آخرت، امّا آن سه که در دنیاست: زیبایی را میبرد و پریشانی و تنگدستی میآورد، و عمر را کوتاه میکند، و امّا آن سه که در آخرت است: موجب خشم خدا، و بدی حساب، و جاویدان ماندن در آتش دوزخ میگردد».(1)
و این بدان خاطر است که:
اوّلاً: اسلام زندگی دنیا و آخرت را مرتبط به یکدیگر میداند و همچنان که میخواهد سعادت دنیای مردم را تأمین کند، در فکر تأمین سعادت زندگی پس از مرگ آنها نیز میباشد.
ثانیاً: بدین وسیله ایمان به معاد و حساب روز جزا و کیفر اخروی را در دل مردم تقویت میکند و آنها را از کیفر روز قیامت بیم میدهد و با بیان این حقیقت که هیچ عملی بیحساب نمیماند، به طرز صحیحی در نهان و آشکار جلوی مردم را از گناه کردن میگیرد، و سدّ محکمی میان آنان و گناه ایجاد میکند، و انسان را در برابر طوفان شهوات و غرایز چون کوهی محکم، پابرجا و استوار میسازد.
چنانکه در حدیث آمده: «المُؤمِنُ کالجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ العواصِف؛ مؤمن چون کوه محکمی است که بادهای سخت او را نمیلرزاند».(2)
زیرا اگر ایمان به کیفر روز جزا در کار نباشد، قانونهای اجتماعی تنها در ظاهر میتوانند تا حدود کمی جلوی تجاوزات را، آن هم به طور ناقص بگیرند، امّا وقتی گناهکار در جای خلوتی قرار گیرد و وسایل گناه برایش آماده باشد، قدرتی جز ایمان به معاد نمیتواند جلوی او را از ارتکاب گناه و جنایت بگیرد.
در ادامهی حدیث حضرت میفرماید: اگر کمفروشی کند خداوند قحطی میآورد، یعنی شما کم میفروشی، خداوند هم کم میکند و قحطی میشود که بین این دو رابطهی معنوی وجود دارد، و یا اگر منع زکات کنند، زمین برکاتش را منع میکند، اعم از زراعت، میوه و معادن؛ که این مربوط به حکمت خداوند است همانگونه که عمل میکنی به همان میزان پاداش دریافت میکنی.
هنگامی که در احکام ظلم کرده و ظلم ظالمان را اجرا کنند و حکم جائرانه بدهند، زندگی آنها همکاری با ظلم و در خدمت ظلم میشود.
وقتی نقض عهد کنند، خداوند دشمنان را بر آنها مسلّط میکند، چون پیمانشکنی اعتماد را از بین میبرد و وقتی اعتماد از بین رفت، اتّحاد از بین خواهد رفت و دشمنان مسلّط میشوند.
وقتی قطع رحم کنند، ثروتها در دست اشرار قرار داده میشود، چون قطع رحم اثر وضعی دارد که اگر رحم نکنی، خداوند هم رحم نمیکند و جامعهی اسلامی محتاج به کارهای دیگران می شود.
وقتی امر به معروف و نهی از منکر نکنند، خداوند اشرار را بر آنها مسلّط میکند، چون اگر بیتفاوت باشند، اشرار در بیتفاوتی مسلّط میشوند، و اگر احساس مسئولیت کنند، اشرار مجال پیدا نمیکنند تا مسلّط شوند.
بنابراین آثار وضعی گناه مثل علّت و معلول است، به عنوان مثال اگر شراب بخورد ولی نداند که شراب است، حرام نیست امّا اثر وضعی خود را که مستی است، میگذارد.
اثر وضعی گناه گاهی در بدن و گاه در روح انسان است و قلب را سیاه کرده، نورانیت را از بین میبرد.
پینوشتها:
1. خصال صدوق، باب الستة، ص 320.
2. شرح اصول کافی، ج 9، ص 181.
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.
نتایج گناه در زندگی انسان:
الف) عقوبتهای اخروی که همان تجسّم اعمال است که فعلاً موضوع بحث نیست.
ب) آثاری که در قلب انسان میگذارد مانند انواع تاریکیها و حجابها، و از بین بردن توفیقات، نشاط قلبی و نشاط عبادت، این هم از محلّ بحث خارج است.
ج) آثار اجتماعی گناه است.
تمام گناهان آثاری در زندگی بشر دارند و نابسامانی در زندگی بوجود میآورند که این آثار موضوع بحث است:
1. گناهانی که رابطهی آن با اثرش شناخته شده است یعنی میتوانیم بدانیم که این گناه این اثر را دارد، مثلاً اگر دروغ زیاد شود اعتماد مردم به یکدیگر از بین میرود و سوء ظن و عدم همکاری زیاد میشود و نمیتوان زندگی مشترک داشت.
2. رابطهی ماورای طبیعی، یعنی ما نمیدانیم که اگر کسی این گناه را مرتکب شود خداوند چه اثری در آن میگذارد.
در حدیث فوق پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید: اگر زنا زیاد شود مرگ ناگهانی مثل سکته زیاد میشود، چه سکتهی مغزی که بخشی از مغز از کار میافتد، یا سکتهی قلبی که قلب از کار میافتد، اینها مرگ ناگهانی درونی است.
مرگ ناگهانی بیرونی هم داریم که زلزله و امثال آن است، البتّه روایات بیشتر تأکید بر جنبهی درونی دارد که وقتی زنا زیاد شود مرگ و میر زیاد میشود، چرا که شهوترانی تعادل مغز و قلب را به هم میزند و به دنبال آن مرگ ناگهانی یا عقوبت ناگهانی است.
در حدیث دیگری سول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: «یا مَعشَرَ المسلمینَ اِیاکُم وَالزِّنا فَاِنَّ فیهِ سِتَّ خصالٍ، ثَلاثٌ فی الدُّنیا و ثلاثٌ فی الآخِرَةِ، فَاَمّا الّتی فی الدُّنیا فَإنَّه یذهَبُ بِالبَهاءِ، وَیورِثُ الفَقرَ، وَ ینقِصُ العُمُرَ، وَ اَمَّا الّتی فی الآخِرَةِ فَاِنَّهُ یوجِبُ سَخَطَ الرَّبِّ وسوءَ الحِسابِ والخلودَ فیالنّارِ؛ ای گروه مسلمانان از زنا پرهیز کنید که در آن شش خصلت و نتیجهی زشت هست، سه در دنیا و سه در آخرت، امّا آن سه که در دنیاست: زیبایی را میبرد و پریشانی و تنگدستی میآورد، و عمر را کوتاه میکند، و امّا آن سه که در آخرت است: موجب خشم خدا، و بدی حساب، و جاویدان ماندن در آتش دوزخ میگردد».(1)
و این بدان خاطر است که:
اوّلاً: اسلام زندگی دنیا و آخرت را مرتبط به یکدیگر میداند و همچنان که میخواهد سعادت دنیای مردم را تأمین کند، در فکر تأمین سعادت زندگی پس از مرگ آنها نیز میباشد.
ثانیاً: بدین وسیله ایمان به معاد و حساب روز جزا و کیفر اخروی را در دل مردم تقویت میکند و آنها را از کیفر روز قیامت بیم میدهد و با بیان این حقیقت که هیچ عملی بیحساب نمیماند، به طرز صحیحی در نهان و آشکار جلوی مردم را از گناه کردن میگیرد، و سدّ محکمی میان آنان و گناه ایجاد میکند، و انسان را در برابر طوفان شهوات و غرایز چون کوهی محکم، پابرجا و استوار میسازد.
چنانکه در حدیث آمده: «المُؤمِنُ کالجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ العواصِف؛ مؤمن چون کوه محکمی است که بادهای سخت او را نمیلرزاند».(2)
زیرا اگر ایمان به کیفر روز جزا در کار نباشد، قانونهای اجتماعی تنها در ظاهر میتوانند تا حدود کمی جلوی تجاوزات را، آن هم به طور ناقص بگیرند، امّا وقتی گناهکار در جای خلوتی قرار گیرد و وسایل گناه برایش آماده باشد، قدرتی جز ایمان به معاد نمیتواند جلوی او را از ارتکاب گناه و جنایت بگیرد.
در ادامهی حدیث حضرت میفرماید: اگر کمفروشی کند خداوند قحطی میآورد، یعنی شما کم میفروشی، خداوند هم کم میکند و قحطی میشود که بین این دو رابطهی معنوی وجود دارد، و یا اگر منع زکات کنند، زمین برکاتش را منع میکند، اعم از زراعت، میوه و معادن؛ که این مربوط به حکمت خداوند است همانگونه که عمل میکنی به همان میزان پاداش دریافت میکنی.
هنگامی که در احکام ظلم کرده و ظلم ظالمان را اجرا کنند و حکم جائرانه بدهند، زندگی آنها همکاری با ظلم و در خدمت ظلم میشود.
وقتی نقض عهد کنند، خداوند دشمنان را بر آنها مسلّط میکند، چون پیمانشکنی اعتماد را از بین میبرد و وقتی اعتماد از بین رفت، اتّحاد از بین خواهد رفت و دشمنان مسلّط میشوند.
وقتی قطع رحم کنند، ثروتها در دست اشرار قرار داده میشود، چون قطع رحم اثر وضعی دارد که اگر رحم نکنی، خداوند هم رحم نمیکند و جامعهی اسلامی محتاج به کارهای دیگران می شود.
وقتی امر به معروف و نهی از منکر نکنند، خداوند اشرار را بر آنها مسلّط میکند، چون اگر بیتفاوت باشند، اشرار در بیتفاوتی مسلّط میشوند، و اگر احساس مسئولیت کنند، اشرار مجال پیدا نمیکنند تا مسلّط شوند.
بنابراین آثار وضعی گناه مثل علّت و معلول است، به عنوان مثال اگر شراب بخورد ولی نداند که شراب است، حرام نیست امّا اثر وضعی خود را که مستی است، میگذارد.
اثر وضعی گناه گاهی در بدن و گاه در روح انسان است و قلب را سیاه کرده، نورانیت را از بین میبرد.
پینوشتها:
1. خصال صدوق، باب الستة، ص 320.
2. شرح اصول کافی، ج 9، ص 181.
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.