وصیت و توصیه ویژه امام رضا علیه السلام به شیعیان
امام رضا علیه السلام ـ به عبدالعظیم حسنى ـ فرمودند:
یا عَبدَ العَظیمِ، أبلِغ عَنّی أولِیائِی السَّلامَ، وقُل لَهُم أن لا یجعَلوا لِلشَّیطانِ عَلى أنفُسِهِم سَبیلاً، ومُرهُم بِالصِّدقِ فِی الحَدیثِ وأداءِ الأَمانَةِ، ومُرهُم بِالسُّکوتِ، وتَرک الجِدالِ فیما لا یعنیهِم، وإقبالِ بَعضِهِم عَلى بَعضٍ، وَالمُزاوَرَةِ، فَإِنَّ ذلِک قُربَةٌ إلَی. ولا یشغِلوا أنفُسَهُم بِتَمزیقِ بَعضِهِم بَعضًا فَإِنّی آلَیتُ عَلى نَفسی أنَّهُ مَن فَعَلَ ذلِک وأسخَطَ وَلِیا مِن أولِیائی دَعَوتُ اللّهَ لِیعَذِّبَهُ فِی الدُّنیا أشَدَّ العَذابِ وکانَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرینَ. وعَرِّفهُم أنَّ اللّهَ قَد غَفَرَ لِمُحسِنِهِم وتَجاوَزَ عَن مُسیئِهِم إلاّ مَن أشرَک بِهِ أو آذى وَلِیا مِن أولِیائی أو أضمَرَ لَهُ سوءًا فَإِنَّ اللّهَ لا یغفِرُ لَهُ حَتّى یرجِعَ عَنهُ، فَإِن رَجَعَ، وإلاّ نَزَعَ روحَ الإیمانِ عَن قَلبِهِ وخَرَجَ عَن وَلایتی، ولَم یکن لَهُ نَصیبًا فی وَلایتِنا، وأعوذُ بِاللّهِ مِن ذلِک.
اى عبدالعظیم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو که شیطان را به خود راه ندهند؛ و ایشان را به راستگویى و امانتدارى سفارش کن.
به آنان توصیه کن که خاموشى گزینند و بحث و جدل هاى بیهوده را رها کنند، به یکدیگر روى آورند و به دیدن هم بروند؛ زیرا که این امور، باعث نزدیک شدن به من مى شوند، خود را سرگرم تکه پاره کردن یکدیگر نکنند؛ زیرا من به جان خودم سوگند یاد کرده ام که هرکس چنین کند و دوستى از دوستان مرا خشمگین سازد، از خدا بخواهم که در دنیا، سخت ترین عذاب را به او بچشاند و در آخرت، از زیانکاران باشد.
به آنان بگو که خداوند، نیکوکار ایشان را آمرزیده و از بدکارشان گذشت کرده است، مگر کسى که بدو شرک آورد یا دوستى از دوستان مرا آزار دهد و یا نسبت به او قصد بدى داشته باشد؛ زیرا [در این صورت] خداوند او را نمى بخشد تا زمانى که از این کارها [یا از این بداندیشى] دست بردارد و اگر دست برنداشت، روح ایمان از دلش کنده شود و از ولایت و دوستى من خارج گردد و نصیبى در ولایت ما نداشته باشد، پناه مى برم به خدا از این امر.
به آنان توصیه کن که خاموشى گزینند و بحث و جدل هاى بیهوده را رها کنند، به یکدیگر روى آورند و به دیدن هم بروند؛ زیرا که این امور، باعث نزدیک شدن به من مى شوند، خود را سرگرم تکه پاره کردن یکدیگر نکنند؛ زیرا من به جان خودم سوگند یاد کرده ام که هرکس چنین کند و دوستى از دوستان مرا خشمگین سازد، از خدا بخواهم که در دنیا، سخت ترین عذاب را به او بچشاند و در آخرت، از زیانکاران باشد.
به آنان بگو که خداوند، نیکوکار ایشان را آمرزیده و از بدکارشان گذشت کرده است، مگر کسى که بدو شرک آورد یا دوستى از دوستان مرا آزار دهد و یا نسبت به او قصد بدى داشته باشد؛ زیرا [در این صورت] خداوند او را نمى بخشد تا زمانى که از این کارها [یا از این بداندیشى] دست بردارد و اگر دست برنداشت، روح ایمان از دلش کنده شود و از ولایت و دوستى من خارج گردد و نصیبى در ولایت ما نداشته باشد، پناه مى برم به خدا از این امر.
مستدرک الوسایل: ج ۹، ص ۱۴۰