نفاق خواج در بیان امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام فرمودند:
وَ قَالَ علیه السلام لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ.
امام (علی) علیه السلام شنیدند که خوارج می گویند نیست حکمی جز حکم پروردگار، فرمودند: سخن حقی است که از آن هدف باطلی دنبال می شود.
نهج البلاغه: حکمت 189
شرح حدیث:
عبارت فوق دوبار در نهج البلاغه آمده امام علیه السلام در بخش خطبه ها همین سخن خوارج را پاسخ داده است.
کَلِمَهُ حَقِّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ، نَعَمْ إِنَّهُ لا حُکْمَ إ لا لِلَّهِ وَ لَکِنْ هَؤُلاَءِ یَقُولُونَ: لا إ مْرَهَ، وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ اءَمِیرٍ بَرٍّ اءَوْ فَاجِرٍ، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ، وَ یُبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْاءَجَلَ، وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ حَتَّی یَسْتَرِیحَ بَرُّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ؛
سخن حقی است که با آن هدف باطلی را دنبال می کنند. بله جز پروردگار کسی حق فرماندهی ندارد ولی اینها می گویند جز خدا امیری وجود ندارد و حال آنکه مردم باید امیری داشته باشند خواه نیکوکار و یا بدکار تا در پرتو حکومت او مومن به انجام کارهای شایسته پردازد و کافر به دنیای خویش برسد تا آن زمان که وعده پروردگار سر برسد و مدت عمر هر دو پایان پذیرد.(1)
در سایه رییس حکومت است که مالیات جمع می گردد با دشمنان پیکار می کنند راه ها ایمان می شود حق ناتوان از زورمندان گرفته و نیکوکار آسایش یافته و از بدکار در امان می ماند.
پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، خطبه 40
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
کَلِمَهُ حَقِّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ، نَعَمْ إِنَّهُ لا حُکْمَ إ لا لِلَّهِ وَ لَکِنْ هَؤُلاَءِ یَقُولُونَ: لا إ مْرَهَ، وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ اءَمِیرٍ بَرٍّ اءَوْ فَاجِرٍ، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ، وَ یُبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْاءَجَلَ، وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ حَتَّی یَسْتَرِیحَ بَرُّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ؛
سخن حقی است که با آن هدف باطلی را دنبال می کنند. بله جز پروردگار کسی حق فرماندهی ندارد ولی اینها می گویند جز خدا امیری وجود ندارد و حال آنکه مردم باید امیری داشته باشند خواه نیکوکار و یا بدکار تا در پرتو حکومت او مومن به انجام کارهای شایسته پردازد و کافر به دنیای خویش برسد تا آن زمان که وعده پروردگار سر برسد و مدت عمر هر دو پایان پذیرد.(1)
در سایه رییس حکومت است که مالیات جمع می گردد با دشمنان پیکار می کنند راه ها ایمان می شود حق ناتوان از زورمندان گرفته و نیکوکار آسایش یافته و از بدکار در امان می ماند.
پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، خطبه 40
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
