تأثیر گفتار حکیمان
امام علی علیه السلام فرمودند:
إِنَّ کَلَامَ الْحُکَمَاءِ إِذَا کَانَ صَوَاباً کَانَ دَوَاءً وَ إِذَا کَانَ خَطَأً کَانَ دَاءً.
گفتار حکیمان اگر مطابق حق باشد دارو و شفاست و اگر برخلاف حق باشد دردو بیماری است.
نهج البلاغه: حکمت 257
شرح حدیث:
حکیمان و دانشمندان وقتی سخنانشان برگرفته از وحی و عترت باشد دارو وشفاست و چون خداوند تبارک و تعالی هر آنچه می گوید نور و شفاست و عترت و معصومین علیهم السلام هم چون دارای مقام عصمت هستند و چیزی برخلاف صلاح و خیر بشر نمی گویند بنابراین کلامشان نور و فرمانشان باعث رشد و تعالی انسان است.
حکیم نماهایی داریم که بافته های ذهنی خود را بدون پشتوانه وحی و کلمات نورانی اهلبیت علیهم السلام به مردم القاء می کند و طبق فرمایش حضرت باعث ایجاد درد و بیماری روحی و فکری برای مردم می کنند.
امام علیه السلام چهره واقعی این حکیم نماها اینگونه ترسیم می کند.
وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّی عَالِما وَ لَیْسَ بِهِ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ اءَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ اءَشْرَاکا مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْکِتَابَ عَلَی آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَی اءَهْوَائِهِ یُؤْمِنُ النَّاسَ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ یُهَوِّنُ کَبِیرَ الْجَرَائِمِ یَقُولُ اءَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَ فِیهَا وَقَعَ وَ یَقُولُ اءَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَیْنَهَا اضْطَجَعَ. فَالصُّورَهُ صُورَهُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ لاَ یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَی فَیَتَّبِعَهُ وَ لاَ بَابَ الْعَمَی فَیَصُدَّ عَنْهُ وَ ذَلِکَ مَیِّتُ الْاءَحْیَاءِ؛
شخص دیگری هست که او را دانشمند می نامند ولی دانشمند نیست وی از نادان نادانی ها و از گمراهان گمراهی ها اقتباس کرده و برای مردم دام هایی از نیرنگ و دروغ گسترده است.
قرآن را تفسیر به رای می کند و حق را به دلخواه خویش تغییر می دهد مردم را از گناهان بزرگ ایمن داده و گناهان بزرگ را بی مقدار و آسان جلوه می دهد به مردم می گوید گرفتار شبهات نشوید ولی خود داخل شبهات می افتد و می گوید از بدعت ها فاصله می گیرم ولی با آن دست در آغوش است صورتش صورت انسان ولی دلش حیوان است راه هدایت را نمی شناسد تا از آن پیروی کند و نه راه ضلالت را می داند تا د رمقابل آن بایستد پس مرده ای بین زنده هاست.(1)
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، خطبه 86
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
حکیم نماهایی داریم که بافته های ذهنی خود را بدون پشتوانه وحی و کلمات نورانی اهلبیت علیهم السلام به مردم القاء می کند و طبق فرمایش حضرت باعث ایجاد درد و بیماری روحی و فکری برای مردم می کنند.
امام علیه السلام چهره واقعی این حکیم نماها اینگونه ترسیم می کند.
وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّی عَالِما وَ لَیْسَ بِهِ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ اءَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ اءَشْرَاکا مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْکِتَابَ عَلَی آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَی اءَهْوَائِهِ یُؤْمِنُ النَّاسَ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ یُهَوِّنُ کَبِیرَ الْجَرَائِمِ یَقُولُ اءَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَ فِیهَا وَقَعَ وَ یَقُولُ اءَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَیْنَهَا اضْطَجَعَ. فَالصُّورَهُ صُورَهُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ لاَ یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَی فَیَتَّبِعَهُ وَ لاَ بَابَ الْعَمَی فَیَصُدَّ عَنْهُ وَ ذَلِکَ مَیِّتُ الْاءَحْیَاءِ؛
شخص دیگری هست که او را دانشمند می نامند ولی دانشمند نیست وی از نادان نادانی ها و از گمراهان گمراهی ها اقتباس کرده و برای مردم دام هایی از نیرنگ و دروغ گسترده است.
قرآن را تفسیر به رای می کند و حق را به دلخواه خویش تغییر می دهد مردم را از گناهان بزرگ ایمن داده و گناهان بزرگ را بی مقدار و آسان جلوه می دهد به مردم می گوید گرفتار شبهات نشوید ولی خود داخل شبهات می افتد و می گوید از بدعت ها فاصله می گیرم ولی با آن دست در آغوش است صورتش صورت انسان ولی دلش حیوان است راه هدایت را نمی شناسد تا از آن پیروی کند و نه راه ضلالت را می داند تا د رمقابل آن بایستد پس مرده ای بین زنده هاست.(1)
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، خطبه 86
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.