ضرورت رازداری و کنترل زبان
امام علی علیه السلام فرمودند:
الْکَلَامُ فِی وِثَاقِکَ مَا لَمْ تَتَکَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَکَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِی وِثَاقِهِ فَاخْزُنْ لِسَانَکَ کَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَکَ وَ وَرِقَکَ فَرُبَّ کَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً.
سخن در اختیار توست تا مادامی که آن را بیان نکرده ای و وقتی که آن را گفتی تو در اختیار آن هستی بنابراین همان طور که طلا و نقره ات را حفظ میکنی سخنت را حفظ کن و چه بسا سخنی باعث از دست رفتن نعمت و جلب نقمت و بلا شود.
نهج البلاغه: حکمت 373
شرح حدیث:
کنترل زبان تمرین زیادی را می خواهد کسانی که شتاب در حرف زدن ندارند و سنجیده سخن می گویند کمتر به لغزش زبان گرفتار می آیند.
اگر کسی بیندیشد که با گفتن سرش فاش می شود و هنگامی که سرش فاش شد دیگر نمی تواند آن را جمع کند هرگز لب به سخن نمی گشاید. و گاه طبق فرمایش امام علیه السلام بعضی حرف ها باعث از کف دادن نعمت می شود بالاخص حرف هایی که بوی اعتراض به خداوند تبارک و تعالی از آنها استشمام گردد. امام علیه السلام در جایی دگیر درباره خطر لغزش زبان می فرمایند.
زَلَّهُ اللِّسانِ تَاتِی عَلَی الاِنسانِ؛
لغزش زبان انسان را نابود می کند.(1)
مشابه سخنان امام علیه السلام را امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند:
اِنَّ هذَا الِّلسانَ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ و شَرٍّ فَیَنبَغی لِلمومِن اَن یَختِمَ عَلی لِسانِهِ کَما یَختِمُ عَلی ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛
راستی که این زبان کلید هر خوبی و بدی است پس سزاوار است که مومن بر زبان خود مهر زند همان گونه که بر کیسه زر و سیم خویش مهر می زند.(2)
و درباره حرف و عملی که باعث از دست دادن نعمت می شود خداوند هشدار می دهد که ببینید که ما با اقوام گذشته چه کردیم گاهی با سیلی بنیان کن همه نعمتهایشان را از آنها گرفتیم.
ذَلِکَ جَزَیْنَاهُمْ بِمَا کَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِی إِلَّا الْکَفُورَ؛
این کاربه عنوان پاداش کفر آنها بود و آیا ما جز کفران کننده را مجازات می کنیم؟(3)
شرح ابن میثم
امام علیه السلام امر فرموده است که از سخنى که شایسته گفتن نیست و همچنین سخن نابجا، زبان را نگه دارند، و نگهدارى زبان را به اندوختن طلا تشبیه کرده است و وجه شبه اهمیّت در نگهدارى است، و از گفتن سخن ناروا به وسیله دو قیاس مضمر بر حذر داشته است که صغراى یکى از آنها عبارت: «الکلام... وثاقه» و کبراى مقدّرش چنین است: هر سخنى که چنین باشد، جز در موردى که سزاوار باشد، شایسته گفتن نیست، و کلمه «وثاق- بند» استعاره است. و صغراى قیاس دوم عبارت: «فربّ کلمة سلبت نعمة: بسا کلمه اى که باعث از بین رفتن نعمتى گشته است، و کبراى مقدّرش چنین است: و هر کلمه اى که آن طور باشد پس باید از گفتن آن دورى کرد و سخن اندک و استوار گفت.(4)
پینوشتها:
1- غرر الحکم: 5478
2- تحف العقول: 298
3- سبا: 17
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 732 و 733
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
اگر کسی بیندیشد که با گفتن سرش فاش می شود و هنگامی که سرش فاش شد دیگر نمی تواند آن را جمع کند هرگز لب به سخن نمی گشاید. و گاه طبق فرمایش امام علیه السلام بعضی حرف ها باعث از کف دادن نعمت می شود بالاخص حرف هایی که بوی اعتراض به خداوند تبارک و تعالی از آنها استشمام گردد. امام علیه السلام در جایی دگیر درباره خطر لغزش زبان می فرمایند.
زَلَّهُ اللِّسانِ تَاتِی عَلَی الاِنسانِ؛
لغزش زبان انسان را نابود می کند.(1)
مشابه سخنان امام علیه السلام را امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند:
اِنَّ هذَا الِّلسانَ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ و شَرٍّ فَیَنبَغی لِلمومِن اَن یَختِمَ عَلی لِسانِهِ کَما یَختِمُ عَلی ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛
راستی که این زبان کلید هر خوبی و بدی است پس سزاوار است که مومن بر زبان خود مهر زند همان گونه که بر کیسه زر و سیم خویش مهر می زند.(2)
و درباره حرف و عملی که باعث از دست دادن نعمت می شود خداوند هشدار می دهد که ببینید که ما با اقوام گذشته چه کردیم گاهی با سیلی بنیان کن همه نعمتهایشان را از آنها گرفتیم.
ذَلِکَ جَزَیْنَاهُمْ بِمَا کَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِی إِلَّا الْکَفُورَ؛
این کاربه عنوان پاداش کفر آنها بود و آیا ما جز کفران کننده را مجازات می کنیم؟(3)
شرح ابن میثم
امام علیه السلام امر فرموده است که از سخنى که شایسته گفتن نیست و همچنین سخن نابجا، زبان را نگه دارند، و نگهدارى زبان را به اندوختن طلا تشبیه کرده است و وجه شبه اهمیّت در نگهدارى است، و از گفتن سخن ناروا به وسیله دو قیاس مضمر بر حذر داشته است که صغراى یکى از آنها عبارت: «الکلام... وثاقه» و کبراى مقدّرش چنین است: هر سخنى که چنین باشد، جز در موردى که سزاوار باشد، شایسته گفتن نیست، و کلمه «وثاق- بند» استعاره است. و صغراى قیاس دوم عبارت: «فربّ کلمة سلبت نعمة: بسا کلمه اى که باعث از بین رفتن نعمتى گشته است، و کبراى مقدّرش چنین است: و هر کلمه اى که آن طور باشد پس باید از گفتن آن دورى کرد و سخن اندک و استوار گفت.(4)
پینوشتها:
1- غرر الحکم: 5478
2- تحف العقول: 298
3- سبا: 17
4- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 732 و 733
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.