شناخت جایگاه جبر و اختیار
امام علی علیه السلام فرمودند:
یَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِیرِ حَتَّى تَکُونَ الْآفَةُ فِی التَّدْبِیرِ و قد مضى هذا المعنى فیما تقدم بروایة تخالف هذه الألفاظ.
قضا و قدر الهی بر حساب و سنجشی که انسان در کارها برای خود می کند غالب است تا آنجا که آفت به تدبیرها راه می یابد.
نهج البلاغه: حکمت 451
شرح حدیث:
جبر و اختیار از جمله مسایل پربحث و پیچیده است که بسیاری را گرفتار شبهه می کند برای رفع شبهه باید حکم قطعی و خواست پروردگار را بر همه اراده ها و تصمیم ها غالب دانست با این اعتقاد که
لا مُوَثِّرَ فِی الوُجُودِ اِلّا الله
جز خداهیچ کس تاثیرگذار در وجود نیست.
همان گونه که در کلام امام علیه السلام بود که آفت به تدبیرها راه می یابد ما در عین حال قائل به جبر نیستیم و معتقدیم خداوند به ما فکر و اراده داده تا امور را تدبیر کنیم از ما خواسته شده کاری غیرعقلانی و بی مطالعه انجام ندهیم اما باید بدانیم کسی که قادر مطلق است گاه صلاح و خیر ما را در آن می داند که همان کار مدبرانه و عاقلانه ما را به ثمر نرساند و ما باور داریم کار خدا بی حساب و بدون هدف نیست و حتما خیر ما در برآورده نشدن خواسته هایمان می باشد که البته بعضی از موارد آنها را در گذشت زمان می فهمیم و گاهی هم تا پایان عمر برایمان مجهول می ماند.
تن دادن به حکم قطعی الهی و یا به تعبیر دیگر به قضا و قدر پروردگار نشان ایمان به اوست و بی تابی کردن و اعتراض عذاب قیامت را در پی دارد.
امام علیه السلام در جای دیگر فرمودند:
اَشَدُّ النّاسَ عَذاباً یَومَ القِیامَهِ المُتَسَخِّطُ لِقَضاءِ الله(1)
معذبترین مردم در روز قیامت کسی است که از قضای خداوند ناخشنود باشد.
و امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما قَضَی اللهُ لِمُومِنٍ قَضاءً فَرَضِیَ بِهِ اِلّا جَعَلَ اللهُ لَهُ الخِیَرَهَ فِیما یَقضِی(2)
خداوند برای مومن هیچ قضایی قرار ندهد که از آن خشنود باشد مگر اینکه خدا در آنچه حکم و مقدر فرموده خیر او را قرار دهد.
گاهی برای التیام یافتن و آرامش در برابر خواست پروردگار خواندن دعاهایی چون ابوحمزه ثمالی که از وجود مبارک زین العابدین علیه السلام رسیده لازم است.
وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیفَ تَشآءُ لا تُسْئَلُ عَنْ فِعْلِکَ وَلا تُنازَعُ فی مُلْکِکَ وَلا تُشارَکُ فی اَمْرِکَ وَلا تُضآدُّ فی حُکْمِکَ وَلا یعْتَرِضُ عَلَیکَ اَحَدٌ فی تَدْبیرِکَ لَکَ الْخَلْقُ وَالاْمْرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ الْعالَمینَ(3)
خداوندا تو فاعل هر آنچه خواهی هستی. عذاب خواهی کرد هر مستحق عذابی را که خواهی به آنچه خواهی و هر طور که خواهی. خدای رحم کنی به هر که خواهی به آنچه خواهی هر طور که خواهی. الها از هر کاری که انجام می دهی بازخواست نشوی در فرمانرواییت نزاع نشود و در فرمانت کسی مشارکت ندارد و در حکم تو کسی ضدیت ندارد و هیچ کس در نقشه کشی و تدبیرت نتواند اعتراض کند. خدایا آفریدن و فرمان از آن توست فرخنده و بزرگ باد خدایی که پروردگار جهانیان است.
پینوشتها:
1- غرر الحکم، ح 3325
2- بحارالانوار، ج 15، ص 59
3- مفاتیح الجنان محدث قمی
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
لا مُوَثِّرَ فِی الوُجُودِ اِلّا الله
جز خداهیچ کس تاثیرگذار در وجود نیست.
همان گونه که در کلام امام علیه السلام بود که آفت به تدبیرها راه می یابد ما در عین حال قائل به جبر نیستیم و معتقدیم خداوند به ما فکر و اراده داده تا امور را تدبیر کنیم از ما خواسته شده کاری غیرعقلانی و بی مطالعه انجام ندهیم اما باید بدانیم کسی که قادر مطلق است گاه صلاح و خیر ما را در آن می داند که همان کار مدبرانه و عاقلانه ما را به ثمر نرساند و ما باور داریم کار خدا بی حساب و بدون هدف نیست و حتما خیر ما در برآورده نشدن خواسته هایمان می باشد که البته بعضی از موارد آنها را در گذشت زمان می فهمیم و گاهی هم تا پایان عمر برایمان مجهول می ماند.
تن دادن به حکم قطعی الهی و یا به تعبیر دیگر به قضا و قدر پروردگار نشان ایمان به اوست و بی تابی کردن و اعتراض عذاب قیامت را در پی دارد.
امام علیه السلام در جای دیگر فرمودند:
اَشَدُّ النّاسَ عَذاباً یَومَ القِیامَهِ المُتَسَخِّطُ لِقَضاءِ الله(1)
معذبترین مردم در روز قیامت کسی است که از قضای خداوند ناخشنود باشد.
و امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما قَضَی اللهُ لِمُومِنٍ قَضاءً فَرَضِیَ بِهِ اِلّا جَعَلَ اللهُ لَهُ الخِیَرَهَ فِیما یَقضِی(2)
خداوند برای مومن هیچ قضایی قرار ندهد که از آن خشنود باشد مگر اینکه خدا در آنچه حکم و مقدر فرموده خیر او را قرار دهد.
گاهی برای التیام یافتن و آرامش در برابر خواست پروردگار خواندن دعاهایی چون ابوحمزه ثمالی که از وجود مبارک زین العابدین علیه السلام رسیده لازم است.
وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیفَ تَشآءُ لا تُسْئَلُ عَنْ فِعْلِکَ وَلا تُنازَعُ فی مُلْکِکَ وَلا تُشارَکُ فی اَمْرِکَ وَلا تُضآدُّ فی حُکْمِکَ وَلا یعْتَرِضُ عَلَیکَ اَحَدٌ فی تَدْبیرِکَ لَکَ الْخَلْقُ وَالاْمْرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ الْعالَمینَ(3)
خداوندا تو فاعل هر آنچه خواهی هستی. عذاب خواهی کرد هر مستحق عذابی را که خواهی به آنچه خواهی و هر طور که خواهی. خدای رحم کنی به هر که خواهی به آنچه خواهی هر طور که خواهی. الها از هر کاری که انجام می دهی بازخواست نشوی در فرمانرواییت نزاع نشود و در فرمانت کسی مشارکت ندارد و در حکم تو کسی ضدیت ندارد و هیچ کس در نقشه کشی و تدبیرت نتواند اعتراض کند. خدایا آفریدن و فرمان از آن توست فرخنده و بزرگ باد خدایی که پروردگار جهانیان است.
پینوشتها:
1- غرر الحکم، ح 3325
2- بحارالانوار، ج 15، ص 59
3- مفاتیح الجنان محدث قمی
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.