انسان هاى بى عقل و بى دین
امام علی علیه السلام فرمودند:
«مَنِ اسْتَحْکَمَتْ لِی فِیهِ خَصْلَةٌ مِنْ خِصَالِ الْخَیْرِ احْتَمَلْتُهُ عَلَیْهَا وَاغْتَفَرْتُ فَقْدَ مَا سِوَاهَا وَلا أَغْتَفِرُ فَقْدَ عَقْلٍ وَلا دِینٍ لِأَنَّ مُفَارَقَةَ الدِّینِ مُفَارَقَةُ الاَْمْنِ فَلا یَتَهَنَّأُ بِحَیَاةٍ مَعَ مَخَافَةٍ وَفَقْدُ الْعَقْلِ فَقْدُ الْحَیَاةِ وَلاَ یُقَاسُ إِلاَّ بِالْأَمْوَاتِ؛
کسى که یک صفت برجسته خوبى داشته باشد او را تحمل کرده، از دیگر نقاط ضعفش چشم پوشى مى کنم، امّا دو گروه را تحمل نمى کنم: 1. انسان هاى بى عقل و نادان، 2. انسان هاى بى دین؛ زیرا اگر دین نباشد امنیّت برچیده مى شود، وزندگىِ توأم باناامنى و ترس گوارا نیست، و اگر عقل نباشد زندگى امکان ندارد، و انسان بى عقل جز با اموات سنجیده نمى شود.
کافى، ج 1، ص 27، کتاب العقل و الجهل، ح 30.
شرح حدیث:
رابطۀ دین و امنیّت
در معارف دینى به ویژه در قرآن مجید، تأکید فراوانى درمورد امنیّت به چشم مى خورد که به سه نمونه مهمّ آن اشاره مى کنیم:
1. امنیّت جانى
خداوند متعال در آیه 32 سوره مائده مى فرماید:
«(مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِى الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً)؛ هرکس انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسان ها را کشته است».
و در آیه 93 سوره نساء فرموده است:
«(وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا وَغَضِبَ اللهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِیماً)؛ و هرکس، فرد باایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، در حالى که جاودانه در آن خواهد بود، و خداوند بر او غضب مى کند و او را از رحمتش دور مى سازد، و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است».
امنیّت جانى آن قدر مهم است که کشتن یک انسان بى گناه بسان کشتن همه انسان ها، و مجازات آن خلود در جهنّم و دورى از رحمت خداست و چنین انسانى مشمول خشم وغضب الهى خواهد شد. علاوه بر همه اینها، عذابى بزرگ و دردناک در انتظار اوست.
سؤال: مگر خلود و جاودانگى در جهنم مخصوص کفّار و افراد بى ایمان نیست؟
جواب: قاتلان اگر از گناه خود توبه نکنند و در دنیا مجازات آن را نبینند، بى ایمان مى میرند و کسى که بى ایمان بمیرد خالد در جهنّم خواهد بود. آرى، کسانى که پایبند به دین و ایمان نیستند، جان انسان هاى مظلوم و بى گناه برایشان ارزش ندارد. وهّابى هاى متعصّب، که نه از نعمت عقل برخوردارند و نه دین را خوب شناخته اند، عامل مهمّ ناامنى هستند.
2. امنیّت مالى
حقّالناس، به خصوص در بُعد مالى اش، آن قدر مهم است که از مشغله هاى فکرى مهم مردم در جهان آخرت است؛ آنجا که کوچک ترین و کمترین اعمال و گفتار انسان مورد محاسبه قرار مى گیرد. به آیه زیر توجه فرمایید:
«(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَه * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ)؛ پس هرکس هم وزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد آن را مى بیند و هرکس هم وزن ذرّه اى کار بد کند آن را (نیز) مى بیند».{1}
اگر مردم به این آیه ایمان داشته و به لزوم پاسخ گویى درباره حق الناس در قیامت یقین داشته باشند ضریب امنیتى جامعه بسیار بالا مى رود.
3. امنیّت آبرویى
امنیّت از دیدگاه اسلام به قدرى مهم است که از جان و مال فراتر رفته و بر درون جان انسان ها هم حکومت مى کند. در آیه شریفه 12 سوره حجرات مى خوانیم: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرآ مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ یَغْتَبْ بَّعْضُکُمْ بَعْضاً)؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چراکه بعضى از گمان ها گناه است؛ و (هرگز در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما غیبت دیگرى را نکند».
اگر سوء ظن و تجسّس و غیبت برچیده نشود عِرض و آبروى مردم در امان نخواهد بود، لذا این صفات رذیله اخلاقى تحریم شده است.
نتیجه این که اگر کسى دین نداشته باشد امنیّتى از ناحیه او احساس نمى شود. عقل از دیدگاه اسلام آن قدر مهم است که مساوى با حیات و زندگى شمرده شده و معارف دینى، انسان بى عقل را هم ردیف مردگان مى داند، چراکه همه چیز زندگى در سایه عقل و اندیشه معنا پیدا مى کند. آداب معاشرت، پیشرفت هاى اقتصادى، سیاسى، اجتماعى، ورزشى، نظامى و مانند آن، همه مرهون عقل و اندیشه است. حقیقتاً اگر عقل نباشد زندگى نیست.
پینوشت:
1. زلزله، آیات 6 و 7.
منبع: نخستین آفریده خدا، آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله)، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادی، انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم، 1394.
در معارف دینى به ویژه در قرآن مجید، تأکید فراوانى درمورد امنیّت به چشم مى خورد که به سه نمونه مهمّ آن اشاره مى کنیم:
1. امنیّت جانى
خداوند متعال در آیه 32 سوره مائده مى فرماید:
«(مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِى الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً)؛ هرکس انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسان ها را کشته است».
و در آیه 93 سوره نساء فرموده است:
«(وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا وَغَضِبَ اللهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِیماً)؛ و هرکس، فرد باایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، در حالى که جاودانه در آن خواهد بود، و خداوند بر او غضب مى کند و او را از رحمتش دور مى سازد، و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است».
امنیّت جانى آن قدر مهم است که کشتن یک انسان بى گناه بسان کشتن همه انسان ها، و مجازات آن خلود در جهنّم و دورى از رحمت خداست و چنین انسانى مشمول خشم وغضب الهى خواهد شد. علاوه بر همه اینها، عذابى بزرگ و دردناک در انتظار اوست.
سؤال: مگر خلود و جاودانگى در جهنم مخصوص کفّار و افراد بى ایمان نیست؟
جواب: قاتلان اگر از گناه خود توبه نکنند و در دنیا مجازات آن را نبینند، بى ایمان مى میرند و کسى که بى ایمان بمیرد خالد در جهنّم خواهد بود. آرى، کسانى که پایبند به دین و ایمان نیستند، جان انسان هاى مظلوم و بى گناه برایشان ارزش ندارد. وهّابى هاى متعصّب، که نه از نعمت عقل برخوردارند و نه دین را خوب شناخته اند، عامل مهمّ ناامنى هستند.
2. امنیّت مالى
حقّالناس، به خصوص در بُعد مالى اش، آن قدر مهم است که از مشغله هاى فکرى مهم مردم در جهان آخرت است؛ آنجا که کوچک ترین و کمترین اعمال و گفتار انسان مورد محاسبه قرار مى گیرد. به آیه زیر توجه فرمایید:
«(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَه * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ)؛ پس هرکس هم وزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد آن را مى بیند و هرکس هم وزن ذرّه اى کار بد کند آن را (نیز) مى بیند».{1}
اگر مردم به این آیه ایمان داشته و به لزوم پاسخ گویى درباره حق الناس در قیامت یقین داشته باشند ضریب امنیتى جامعه بسیار بالا مى رود.
3. امنیّت آبرویى
امنیّت از دیدگاه اسلام به قدرى مهم است که از جان و مال فراتر رفته و بر درون جان انسان ها هم حکومت مى کند. در آیه شریفه 12 سوره حجرات مى خوانیم: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرآ مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ یَغْتَبْ بَّعْضُکُمْ بَعْضاً)؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چراکه بعضى از گمان ها گناه است؛ و (هرگز در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما غیبت دیگرى را نکند».
اگر سوء ظن و تجسّس و غیبت برچیده نشود عِرض و آبروى مردم در امان نخواهد بود، لذا این صفات رذیله اخلاقى تحریم شده است.
نتیجه این که اگر کسى دین نداشته باشد امنیّتى از ناحیه او احساس نمى شود. عقل از دیدگاه اسلام آن قدر مهم است که مساوى با حیات و زندگى شمرده شده و معارف دینى، انسان بى عقل را هم ردیف مردگان مى داند، چراکه همه چیز زندگى در سایه عقل و اندیشه معنا پیدا مى کند. آداب معاشرت، پیشرفت هاى اقتصادى، سیاسى، اجتماعى، ورزشى، نظامى و مانند آن، همه مرهون عقل و اندیشه است. حقیقتاً اگر عقل نباشد زندگى نیست.
پینوشت:
1. زلزله، آیات 6 و 7.
منبع: نخستین آفریده خدا، آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله)، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادی، انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم، 1394.