تعداد کلمات: 1560/تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
هر ارتباطی دارای ضوابط اخلاقی است که رعایت این اصول اخلاقی، بر قوت این ارتباط می افزاید. ازدواج هم همچون دیگر ارتباطهای انسانی دارای اصول اخلاقی است که رعایت آن بر شیرینی و دوام آن می افزاید. جان گاتمن و نان سیلور با نگاه انتقادی به توصیه های امروزی مشاوران ازدواج، به هفت اصل اخلاقی اشاره می کنند که در این نوشتار به کوتاه به آن پرداخته شده است.
هر ارتباطی دارای ضوابط اخلاقی است که رعایت این اصول اخلاقی، بر قوت این ارتباط می افزاید. ازدواج هم همچون دیگر ارتباطهای انسانی دارای اصول اخلاقی است که رعایت آن بر شیرینی و دوام آن می افزاید. جان گاتمن و نان سیلور با نگاه انتقادی به توصیه های امروزی مشاوران ازدواج، به هفت اصل اخلاقی اشاره می کنند که در این نوشتار به کوتاه به آن پرداخته شده است.
علت شکست زوج درمانی ها
اگر در رابطه زناشویی خود با مشکلاتی روبه رو هستید، احتمالاً تا به حال توصیه و نصیحت فراوان شنیده اید. دست روی هر کس که بگذارید انگار احساس می کند برای موفق ظاهر شدن یک ازدواج توصیه ها و راهکارهایی دارد. اما اغلب حرفهای این اشخاص، خواه روانشناسی که در برنامه تلویزیونی حرف می زند و یا آرایشگر شما به آن اشاره میکند، اشتباهند، بسیاری از این نظریه ها مدتهاست که منسوخ شدهاند و یا شایسته آنند که منسوخ شوند. اما متاسفانه، در عمق و تار و پود جامعه ریشه دوانیده اند.شاید بزرگترین اسطوره این باشد که ارتباط - و به طور اخص یادگیری روشهای از میان برداشتن اختلاف و تعارض - راه رسیدن به ازدواج موفق است. بدون توجه به موضعگیری نظری یک ازدواج درمانگر، بدون توجه به اینکه در برنامه های کوتاه مدت یا بلند مدت ازدواج درمانی شرکت می کنید و یا به صحبت سه دقیقه ای مشاور امور زناشویی رادیو گوش می دهید، مطلب واحدی را دریافت میکنید: بیاموزید که ارتباط بهتری برقرار کنید. مقبولیت عمومی یافتن این نظریه درک آسانی دارد. وقتی اغلب زوجها با هم اختلاف نظر پیدا می کنند، هرکدام تلاش میکند که در این جریان پیروز میدان شوند. هر کدام معتقدند که حق با آنهاست و همسرشان اشتباه میکند. و یا یک طرف به قدری از خود سردی و بی تفاوتی نشان می دهد که خطوط ارتباطی میان آنها به کلی از بین می رود. از این رو، به نظر میرسد که اگر زن و شوهر مهربانانه به حرفهای یکدیگر گوش فرا دهند، می توانند راه حل هایی برای مشکلات زناشویی خود پیدا کنند.
گوش دادن فعال، راه نجات نیست
عادی ترین و رایج ترین توصیهای که برای حل اختلافات میشود و اغلب از دواج در مانگرها به آن اشاره میکنند، گوش دادن پویا نام دارد. درمانگر به شما توصیه میکند با هم گفت و شنود داشته باشید. برای مثال، فرض کنیم جودی از این ناراحت است که باب أغلب شبها تا دیروقت کار میکند. درمانگر به جودی توصیه می کند از عبارات با فاعل «من» شروع کند و احساسش را با باب در میان گذارد. در این میان، هرگز نباید او را متهم سازد. از این رو، جولی به باب میگوید: «من وقتی تا دیروقت باید با بچه ها تنها باشم، احساس اندوه و تنهایی می کنم.» جولی نباید بگوید: «خودخواهانه است که تو تا دیروقت کار کنی و از من انتظار داشته باشی در خانه بمانم و از بچه ها مراقبت کنم.»بعد از باب خواسته می شود که در قالب جملات خودش حرف زنش را به طور خلاصه بازگو کند. و بعد از او بپرسد آیا حرفهای او را درست شنیده است یا نه. از باب در ضمن خواسته می شود که احساس جولی را تأیید کند. به او بگوید که حرفهایش را بر حق میداند و با او همدردی میکند - حتی اگر چنین دیدگاهی نداشته باشد. باب باید بگوید: «وقتی من تا دیروقت کار میکنم، مراقبت از بچه ها برای تو باید دشوار باشد.» به باب توصیه میشود که داوری و انتقاد نکند، نقطه نظر خودش را بیان نکند، حالت تدافعی نگیرد.
با مجبور کردن زوجها برای توجه به تفاوتهایی که با هم دارند، قرار است حل کردن مسئله بدون ایجاد هر نوع خشم صورت خارجی پیدا کند. موضوع اختلاف هر چه باشد، این روش را توصیه می کنند. خواه اختلاف بر سر مبلغ خرید خواربار از فروشگاه باشد، یا هدفها و آرزوهایی که زن و شوهر تحمل میکنند.
نتیجه میدانی گوش دادن پویا
اما این روش چگونه صورت خارجی پیدا کرد؟ روانشناسان و زوج درمانگرها این مطلب را از روان درمانگر سرشناس، کارل راجرز، دریافت کرده اند. راجرز در دهه ۱۹۶۰ طرفداران فراوان پیدا کرد. حتی امروزه هم توصیه های راجرز در روان درمانی طرفداران فراوان دارد. راجرز توصیه می کند که بدون داوری و با رعایت احترام به صحبتهای دیگران گوش بدهیم. برای مثال، اگر بیمار میگوید: «از زنم متنفرم، مرتب غر میزند و اعتراض میکند.»، درمانگر قرار است سری به علامت تأیید فرود آورد و بگوید: «آن طور که شما میگویید زنتان غر میزند و شما به این دلیل از او متنفرید.» هدف این است که نوعی همدلی ایجاد شود تا بیمار بتواند اندیشه ها و نظرات خود را بازگو کند و به درمانگراعتماد و اطمینان داشته باشد.از آنجایی که ازدواج به لحاظ آرمانی رابطه ای است که در آن زن وشوهر باید از اینکه خودشان باشند احساس امنیت خاطر بکنند، به نظر عاقلانه می رسد که به زوجها آموزش بدهیم تا از یکدیگر درک بی چون و چرا داشته باشند. از میان برداشتن تعارض، اگر طرفین به شکلی همدلانه به دیدگاههای یکدیگر توجه کنند، ساده تر می شود.
اما اشکال اینجاست که این روش مؤثر واقع نمیشود. در جریان یک بررسی در زمینه ازدواج درمانی که از سوی دکتر کورت هالوگ و همکارانش صورت گرفت، معلوم شد که حتی با گوش دادن پویا، زوجها در شرایط بهتری قرار نمی گیرند. آن دسته از زوجهایی هم که حال و روزشان بهتر شد، بعد از گذشت یک سال به موقعیت قبلی خود بازگشتند.
روشهای درمان ازدواج که مبتنی بر حل اختلاف و تعارض هستند، به احتمال زیاد در اثر گذشت زمان اثربخشی خود را از دست می دهند و زن و شوهر به شرایط قبلی باز میگردند. دکتر نیل جکوبسون در دانشگاه واشینگتن، با بررسی در این زمینه به این نتیجه رسیده که پیروی از این روش در نهایت می تواند تا ۳۵ درصد موفق باشد. در واقع، تنها ۳۵ درصد زوجها در اثر مراجعه به مشاور در امور زناشویی، در شرایط بهتری قرار می گیرند. اما یک سال بعد، تنها نیمی از این افراد شرایط بهتر شده را حفظ میکنند و به عبارتی ۱۸ درصد از زوجهای مسئله دار با این روش به شرایط بهتری می رسند.
اشکال روش گوش دادن پویا
وقتی خوب فکر میکنید، به آسانی متوجه می شوید که چرا گوش دادن پویا - اغلب به نتیجه دلخواه نمیرسد. ممکن است باب با تمام وجود به شکایات جودی گوش بدهد، اما او درمانگر نیست که به گله های بیمارش درباره شخص۔ ثالثی گوش بدهد. این شخص ثالث که با عبارات با فاعل «من» مورد حمله قرار می گیرد، خود اوست. ممکن است کسانی باشند که به چنان سطح روحانیت و معنویتی رسیده باشند که بتوان درباره خودشان با آنها حرف زد. اما من و شما لزوماً با چنین اشخاصی ازدواج نکرده ایم.اگر شما فکر می کنید با تأیید کردن و گوش دادن پویا مشکلتان به سادگی بیشتری حل و فصل می شود، با کمال میل این کار را بکنید. مواقع و مواردی هستند که ممکن است این اقدام کمک بکند، اما باید بدانید حتی اگر این کار به تخفیف مشکل شما کمک کند یا از تکرار و تناوب درگیری شما و همسرتان بکاهد، نمی تواند از فروپاشی زندگی زناشویی شما جلوگیری کند، حتی زوجهایی که ازدواج شادمان دارند در مواقعی کارشان به مشاجره میکشد، اما مشاجره و با هم به صدای بلند حرف زدن لزوماً به ازدواج آسیب نمی رساند.
عامل موفقیت یک زندگی موفق
بعد از مطالعه روی ۶۵۰ زوج و تحت نظر گرفتن زندگی زناشویی آنها به مدت چهارده سال، حالا به این نتیجه رسیده ایم که این روش مشاورهای مثمرثمر واقع نمی شود. نه به این دلیل که اغلب زوجها از پس این کار به خوبی برنمی آیند، بلکه مهمتر از آن به این دلیل که حل و فصل موفق تعارض و اختلاف آن چیزی نیست که ازدواج را موفق کند.یکی از یافته های مهم بررسی ما این است که اغلب زوجهایی که ازدواج شادمان دارند به ندرت کاری می کنند که در وقت بروز ناراحتی شباهتی به گوش دادن پویا داشته باشد.
... نکته مهم در این بود که آنها چگونه با مشکل برخورد می کردند و چگونه می توانستند به رغم این اختلاف زندگی زناشویی موفقی داشته باشند.
بعد از مطالعه روی صدها زوج، برایم روشن شد که آنها در هفت زمینه به هم شباهت داشتند.
هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج
آنهایی که ازدواج موفق دارند ممکن است ندانند که از این هفت اصل پیروی می کنند، اما همه آنها این کار را می کنند. ازدواج های ناموفق دست کم در یک مورد این اصول را رعایت نمی کنند، اما در مجموع ازدواج های ناموفق اغلب چندین اصل را رعایت نمی کنند.این هفت اصل عبارتند از:
اصل اول) نقشه های مهر و محبت خود را بهبود ببخشید
اصل دوم) بر محبت ها و تحسین هایتان بیفزایید.
اصل سوم) به جای فاصله گرفتن از همسران در مشکلات، به هم نزدیک شوید.
اصل چهارم) بگذارید همسرتان بر شما نفوذ کند. بدین معنا که پذیرای مشاوره و راهنمایی او باشید.
اصل پنجم) با هم به رفع مشکلات قابل حل بپردازید.
اصل ششم) با توجه به رویاهای طرف مقابل خود، بر مشکلات دائمی غلبه کنید.
اصل هفتم) سعی کنید مفاهیم و جامعه ای مشترک با هم خلق کنید.
به زودی به توضیح هر یک از این اصول هفت گانه خواهیم پرداخت.
برگرفته از کتاب هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج
دکتر جان گاتمن و نان سیلور – ترجمه : مهدی قراچه داغی