خودشیفتهها میتوانند آسیبهای روحی و روانی زیادی را به اطرافیان خود تحمیل کنند.
حدود 7 درصد مردان و 4 درصد خانمها دچار اختلال شخصیت خودشیفته هستند و بخش مهمیاز مراجعات به رواندرمانی و خانوادهدرمانی بخاطر این است که خانواده یا فرد در ارتباط با یک شخصیت خودشیفته آسیبهای زیادی دیدهاند.
تعداد کلمات 1374 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1374 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
فرسایش روان
ازدواج با یک فرد خود شیفته و خود خواه از ریسک بالایی برخوردار است و شما با این کار در واقع خودتان را فدا کرده اید؛ سعی کنید علائم و نشانه های این مشکل روانی رابشناسید. در صورتی که تازه با یک فرد خودشیفته آشنا شدهاید بهتر است در انتخاب ادامه راه تامل کنید، زیرا دوستی با چنین فردی شاید در ابتدا جذاب و فریبنده باشد، اما در طولانیمدت بسیار فرسایشی و آسیبزا خواهد بود. در صورتی که با فرد خودشیفتهای برای ازدواج آشنا شدید، تنها اگر تمایلات خودآزارگرانه داشته باشید چنین همسری را انتخاب خواهید کرد زیرا در رابطه عاطفی این چنین جدی، طولانی و عمیق این افراد هرگز رفیقان خوبی نیستند و نخواهند بود. «من اخلاقم همینطوره»، «ما کلا خانوادگی اینطور هستیم»، «من به دلیل قابلیتهایم مورد توجه همه هستم»، «من هرطور بخواهم رفتار میکنم» و … ممکن است جملههای این چنینی را از بعضی از افراد زیاد شنیده باشید؛ جملههایی که با من شروع میشوند و فقط به قصد بزرگ و عزیز نشان دادن خود هستند.
از نوجوانی
امروزه روانشناسان بسیار بیشتر از قبل بر این قضیه که باید خود را دوست داشته باشیم و برای وجود خود ارزش قائل باشیم، تاکید میکنند، اما با وجود این مساله که دوست داشتن خود بسیار خوب است و باعث اعتماد به نفس و پیشرفت و رسیدن به اهداف خود میشود، اما باید دقت کنیم این دوست داشتن خود، به «خودشیفتگی» منجر نشود. خودشیفتگی معمولا از سنین نوجوانی یا اوایل جوانی شروع شده و باعث ایجاد اختلال در عملکرد بین فردی و اجتماعی افراد میشود.
توجه بیمارگونه
خودشیفتگی هیچ پشتوانهای ندارد و معمولا متکی بر توهمات و خیالات فرد است. افراد خودشیفته تصور میکنند بسیار آدمهای مهم و بزرگی هستند و جالب اینجاست که میخواهند دیگران را هم وادار کنندکه این تصورات باطل را بپذیرند، آنها بیش از حد تعادل و به شکلی بیمارگونه به خود توجه دارند. این گونه افراد، بشدت دچار اضطراب هستند و بدترین درد برایشان این است که کسی به آنها توجه نکند، بنابراین برای جلب توجه دیگران، دست به هر کاری میزنند.
اسطوره یونانی
خودشیفتهها فقط خود را میبینند و دیگران را بهحساب نمیآورند که همین مساله باعث پراکنده شدن اطرافیان از دور و بر آنها میشود که معمولا نتیجه آن در درازمدت، ابتلای فرد خودشیفته به اختلالات اضطراب و افسردگی است.جالب است بدانید واژه «نارسیسیسم» یا همان خودشیفتگی برگرفته از یک اسطوره یونانی به نام نارسیس است که عاشق تصویر خود در آب شده و قادر به چشم برداشتن از آن نبود و سرانجام هم ناتوانیاش از دسترسی به تصویر درون آب باعث مرگ او شد.
بیشتر بخوانید : اسطوره گل ها در یونان باستان
مغرور و فخر فروش
خودشیفتهها در خانواده خود جا نمیشوند، یعنی وقتی خود را بزرگتر از آن چیزی که هستند، میبینند، از خانواده فاصله میگیرند، مغرور میشوند و به آنها فخرفروشی میکنند و کسانی هم که با آنها زندگی میکنند احساس میکنند کارمند و زیردستشان هستند و مدام باید از این فرد تعریف کنند و در رابطه با او حق انتخاب ندارند.
عاشق خودشان
فانتزی قدرت و مقبولیت و زیبایی، مشغولیت ذهنی افراد خودشیفته است و چون ذهن آنها معطوف به خودشان است، بههیچوجه به دیگران حتی اعضای خانواده توجه نمیکنند و مرتب بهدنبال این هستند که چه کاری انجام دهند که دیگران از آنها تعریف و تمجید کنند.آنها عاشق خودشان هستند و این عشق افراطی نسبت به خود موجب میشود تا نسبت به محیط و اطرافیان ناسازگار باشند.
به ظاهرشان اهمیت میدهند
این نبود سازگاری بهدلیل انتظارات زیاد آنها از محیط است.خودشیفتهها دوست دارند دیگران را هدایت کنند و به آنان امر و نهی کنند، اغلب دروغ میگویند تا بهتر از دیگران به نظر برسند، به جذابیت ظاهری و لباس پوشیدن خیلی اهمیت میدهند، بیشتر از دیگران تمایل به بد و بیراه گفتن و تحقیر کردن افراد دارند و نیازها و خواستههای خودشان را نسبت به دیگران در اولویت قرار میدهند.
تمایل به تنبیه
خودشیفتهها به روابط کوتاه مدت بیشتر علاقه دارند و در روابط با دیگران آنها را فریب میدهند، اصلا از آزار دیگران احساس پشیمانی نمیکنند، وقتی دیگران از آنها پیروی نمیکنند، تمایل به تنبیه طرف مقابل دارند و با کمارزش جلوه دادن دیگران در پی جلب تحسین برای خود هستند.جالب است بدانید علاوه بر همه این علائم و نشانهها، خودشیفتهها در همه موارد بشدت خود را حق به جانب میدانند و قادر به تشخیص احساسات و نیازهای دیگران نیستند.
نقش ژنتیک
نحوه زندگی امروز، خودشیفتگی را در افراد تقویت میکند؛ فرهنگی که بر پایه شهرت بنا شده و حتی در شبکههای مجازی و اخبار دائم خبرهای مربوط به افراد مشهور با جزئیات منتشر میشود و همین مساله باعث گسترش خودشیفتگی در افراد و تشدید آن میگردد. اما مساله بدتر آن است که امکان اینکه این رفتار به مرور بهعنوان یک رفتار طبیعی تلقی شود، وجود دارد. درباره دلایل خودشیفته شدن افراد میگوید: درصد خیلی کمی از افرادی که به خودشیفتگی دچار هستند، بیماریشان ذاتی و بهصورت ژنتیکی است؛ اما باقی آنها اکتسابی است و بر اثر تربیت و محیط زندگی فرد بهوجود میآید.
تک فرزندی
در جامعه امروز ما که تعداد زیادی از افراد تکفرزند هستند، والدین آنها با برآورده کردن تمام خواستههایشان و اعتقاد به اینکه کودکان آنها استثنائی و فوقالعاده باهوش هستند، دائم به آنها القا میکنند که از دیگران برتر و بالاترند، بدون اینکه بدانند با این مسائل حس خودشیفتگی را در آنها تقویت میکنند.
تحقیر فرد در دوران کودکی نیز همین نتیجه را دارد، کسی که در دوران کودکی سختی بسیاری را متحمل شده، تحت فشار بوده و چون در کودکی مورد ستایش قرار نگرفته و از او تعریف نشده است، به محض اینکه در ابتدای جوانی و بزرگسالی به فرصتی دست پیدا کند، میخواهد از تمام دنیا انتقام بگیرد و دائم دیگران را مجبور کند تا از او تعریف کنند و به همه حرفها و خواستههایش عمل کنند، یعنی خودشیفتگی هم بر اثر توجه بیش از حد و هم بر اثر توجه ناکافی خانوادهها به کودک ایجاد میشود.
تحقیر فرد در دوران کودکی نیز همین نتیجه را دارد، کسی که در دوران کودکی سختی بسیاری را متحمل شده، تحت فشار بوده و چون در کودکی مورد ستایش قرار نگرفته و از او تعریف نشده است، به محض اینکه در ابتدای جوانی و بزرگسالی به فرصتی دست پیدا کند، میخواهد از تمام دنیا انتقام بگیرد و دائم دیگران را مجبور کند تا از او تعریف کنند و به همه حرفها و خواستههایش عمل کنند، یعنی خودشیفتگی هم بر اثر توجه بیش از حد و هم بر اثر توجه ناکافی خانوادهها به کودک ایجاد میشود.
:بیشتر بخوانید
مشکلاتی که ممکن است برای کودکانی که تک فرزند هستند بوجود آید
تک فرزندی آری یا نه؟
وابسته به تاکید بیرونی
افراد خودشیفته در ظاهر خود را بسیار قوی و قدرتمند نشان میدهند و به همین دلیل در نگاه اول انسانهای توانمند و جذابی به نظر میرسند، اما اعتماد به نفس آنها وابسته به تاکید بیرونی است و اساس شخصیتی آنها احساس حقارت است؛ آنها در درون، خود را پذیرش نکردهاند و من واقعیشان با من ایدهآلشان بسیار فاصله دارد به همین دلیل دچار تضاد و تعارض هستند و بهدلیل اعتماد به نفس کاذبشان دائم در حال نمایش خود بهعنوان یک فرد موفق هستند.
دریچه نگاه
ارتباط با افراد خودشیفته بسیار مشکل است، زیرا آنها تمام مسائل را فقط از دید خود نگاه میکنند و فکر میکنند فقط آنچه که آنها میگویند درست است و دیگران صلاحیت اظهارنظر و تصمیمگیری ندارند و اصلا نمیتوانند از دریچه نگاه دیگران بنگرند و درک کنند که امکان دارد طرف مقابلشان نظری غیر از نظر آنها داشته باشد. از آنجا که افراد خودشیفته تحمل نپذیرفتن حرفهایشان را از سوی اطرافیان ندارند و همینطور نمیتوانند کسی را که از آنها انتقاد کند، تحمل کنند، ارتباط با آنها برای دیگران بسیار سخت میشود؛ هرچند در ابتدا برای اطرافیان جذابیت دارند، اما به مرور دیگران از دست آنها که مدام انتظار مدح و ستایش دارند، خسته میشوند یا از آنها میترسند و بهطور معمول دوری کردن را ترجیح میدهند.
ناموفق در روابط
خودشیفتهها بهدلیل اعتماد به نفس شکنندهشان هم در روابط بینفردی بسیار ناموفق هستند و اگر کسی ذرهای با آنها مخالفت کند یا خواسته آنها را انجام ندهد، آنها واکنش نشان میدهند و به فکر تنبیه فرد مقابل میافتند.همچنین افراد خودشیفته طوری با دیگران رفتار میکنند که افراد در ارتباط با آنها کرامت و حرمت خود را از دست میدهند و احساس میکنند «هیچی» نیستند، اما مهتاب بیات معتقد است در واقع این خودشیفتهها هستند که احساس «هیچی نبودن» درونی خود را به دیگران منتقل میکنند تا خودشان روی خاکستر روان دیگران احساس قدرت کنند.
نوع اعتماد به نفس بهعنوان یکی دیگر از دلایل خودشیفتگی اشاره میکند و میگوید: اگر اعتماد به نفس را در سه گروه اعتماد به نفس پایین، بالا و کاذب تقسیمبندی کنیم، افراد خودشیفته جزو دستهبندی سوم یعنی افرادی با اعتماد به نفس کاذب هستند.
منبع : سایت سماتک
نوع اعتماد به نفس بهعنوان یکی دیگر از دلایل خودشیفتگی اشاره میکند و میگوید: اگر اعتماد به نفس را در سه گروه اعتماد به نفس پایین، بالا و کاذب تقسیمبندی کنیم، افراد خودشیفته جزو دستهبندی سوم یعنی افرادی با اعتماد به نفس کاذب هستند.
منبع : سایت سماتک
بیشتر بخوانید :
خود شیفتگی خود را بهتر بشناسیم
خودشیفتگی دارو دارد؟