به فراخور رشد کودک، بازی های او نیز تغییر پیدا می کند.
بازیهایی که کودکان دوست دارند انجام بدهند با یکدیگر متفاوت است. گاهی وقت ها این تفاوت از سن آنها ناشی می شود و گاهی از محیط. با ما همراه شوید تا در این مورد بیشتر بدانید.
تعداد کلمات 963 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 963 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تأثیر سن
کودک در هر سنی بازی خاصی را میپسندد. نوزاد، بیشتر دست و پا زدن را دوست دارد، و وقتی بزرگتر شد مثلاً، از اینکه چشمانش را بگیرند و با او «دالی بازی» کنند لذت میبرد. از تولد تا سه ماهگی، بازیهای کودکان بیشتر انفرادی و با هدف شناسایی اندامها و اشیاء و چگونگی کاربرد آنها صورت میگیرد. مثلاً، بازی کودک 6 ماهه را میتوان در تولید صدا و هجاهای ظاهراً بیمعنی، چرخانیدن صدا در دهان، خنده کردن و به کار انداختن دستها برای گرفتن اسباببازی مشاهده کرد. کودک در این سن پاهایش را با دست میگیرد و رها میکند و برای به دست آوردن اشیای دور تلاش میکند.
کودک 8 ماهه، اشیاء و اسباببازیها را پیوسته به زمین میاندازد و برمیدارد و از این کار لذت میبرد.
کودک 10 ماهه با گذاشتن اشیاء درون جعبه و بیرون آوردن مجدد آنها به بازی میپردازد.
کودک 14 ماهه با پر کردن و خالی کردن یک ظرف مایعات و بستهبندی کردن، به بازی مشغول میشود.
کودک 18 ماهه به بازیهای تقلیدی از رفتار والدین و بزرگتران علاقه دارد.
در 2 سالگی فعالیتهای کودکان بیشتر جنبه تمرین و ورزیدگی جسمی دارد و بیشتر به صورت انفرادی انجام میشود، تا آن حد که همه کودکان در کنار هم، ولی هر یک برای خود باز میکنند.
از سه تا هفت سالگی، کودکان علاوه بر بازیهای فردی قادر به فعالیتهای گروهی نیز میگردند. کودکان چهار الی هفت ساله در یک محل جمع میشوند، ولی هر کدام برای خود بازی میکنند و اگر یکی از آنها را از جمع خارج کنیم مخالفت و گریه میکنند، ولی هیچ کدام حاضر به انجام بازی گروهی و مشترک نیستند (بازی موازی).
در این مرحله ازکودکی، بازیها به تدریج به نسبت جنسیت یا سن از یکدیگر متمایز میشوند و دختران رفته رفته با دختران و پسران با پسران به بازیهای دو سه نفری میپردازند. در اواخر این مرحله، بازیها به مرور از حالت انفرادی خارج میشوند و به صورت بازیهای قراردادی که انجام آنها مستلزم رعایت اصول و مقرراتی است در میآیند. از این به بعد بعضی فعالیتهای مربوط به کار، یعنی اعمال منظم و با هدف جای بعضی از فعالیتهای بازی، یعنی فعالیتهای خود به خودی و بی هدف را میگیرند، با نزدیک شدن کودک به دوران بلوغ، تنوع بازیهای او کم میگردد.
مطالعات نشان داده است که در حدود 12 سالگی نه تنها تعداد فعالیتهایی که کودک در آن شرکت میکند کمتر میشود، بلکه در نوع فعالیتهایی که کودک از آنها لذت میبرد نیز تغییراتی به وجود میآید. در این سن فعالیت های مورد علاقه کودک بازیها و ورزشهاییاند که دقیقاً سازمان داده شدهاند و نیز مشغولیت انفرادی از قبیل سینما رفتن، تلویزیون تماشا کردن و مطالعه برای آنان لذتبخش میشود.
معمولاً، کودکان بزرگتر وقت کمتری برای بازی دارند. آنان برخی فعالیتها را رها میسازند چون احساس میکنند که این فعالیتها کودکانه و کسل کننده است. مثلاً بچههای کودکستان بازی با مکعبهای چوبی را رها میکنند، زیرا اشیایی از قبیل رنگ، گل رس، مداد رنگی، گچ، فعالیتهای جالبتر و متنوعتری را به آنها عرضه میکنند. زمانی که کودک، دیگر نمیتواند خود را به جای شخصیتهای گوناگون بگذارد، بازیهای هیجانانگیز جذابیت خود را از دست میدهند. وقتی کودک دیگر نمیتواند اسباب بازیها و عروسکهای خود را جاندار فرض کند و این کار به نظر همسالان او نیز «کودکانه» میآید، اسباببازیها و عروسکها جذابیت خود را از دست میدهند. کم شدن تعداد فعالیتهای بازی ممکن است به علت نبودن همبازی نیز باشد. کودکانی که در جمع همسالان خود پذیرفته نمیشوند ناچارند به تعداد محدودی بازیهای انفرادی اکتفا کنند. این به خصوص در مورد پسرها صدق میکند، زیرا بیشتر بازیها پسرانه به صورت دسته جمعی است.
با افزایش سن و کاسته شدن از اوقات فراغت، فعالیتهایی انتخاب میشوند که لذت بیشتری برای کودک فراهم سازند و هر چه کودک بزرگتر شود این انتخاب دقیقتر میشود.
کودک 8 ماهه، اشیاء و اسباببازیها را پیوسته به زمین میاندازد و برمیدارد و از این کار لذت میبرد.
کودک 10 ماهه با گذاشتن اشیاء درون جعبه و بیرون آوردن مجدد آنها به بازی میپردازد.
کودک 14 ماهه با پر کردن و خالی کردن یک ظرف مایعات و بستهبندی کردن، به بازی مشغول میشود.
کودک 18 ماهه به بازیهای تقلیدی از رفتار والدین و بزرگتران علاقه دارد.
در 2 سالگی فعالیتهای کودکان بیشتر جنبه تمرین و ورزیدگی جسمی دارد و بیشتر به صورت انفرادی انجام میشود، تا آن حد که همه کودکان در کنار هم، ولی هر یک برای خود باز میکنند.
از سه تا هفت سالگی، کودکان علاوه بر بازیهای فردی قادر به فعالیتهای گروهی نیز میگردند. کودکان چهار الی هفت ساله در یک محل جمع میشوند، ولی هر کدام برای خود بازی میکنند و اگر یکی از آنها را از جمع خارج کنیم مخالفت و گریه میکنند، ولی هیچ کدام حاضر به انجام بازی گروهی و مشترک نیستند (بازی موازی).
در این مرحله ازکودکی، بازیها به تدریج به نسبت جنسیت یا سن از یکدیگر متمایز میشوند و دختران رفته رفته با دختران و پسران با پسران به بازیهای دو سه نفری میپردازند. در اواخر این مرحله، بازیها به مرور از حالت انفرادی خارج میشوند و به صورت بازیهای قراردادی که انجام آنها مستلزم رعایت اصول و مقرراتی است در میآیند. از این به بعد بعضی فعالیتهای مربوط به کار، یعنی اعمال منظم و با هدف جای بعضی از فعالیتهای بازی، یعنی فعالیتهای خود به خودی و بی هدف را میگیرند، با نزدیک شدن کودک به دوران بلوغ، تنوع بازیهای او کم میگردد.
مطالعات نشان داده است که در حدود 12 سالگی نه تنها تعداد فعالیتهایی که کودک در آن شرکت میکند کمتر میشود، بلکه در نوع فعالیتهایی که کودک از آنها لذت میبرد نیز تغییراتی به وجود میآید. در این سن فعالیت های مورد علاقه کودک بازیها و ورزشهاییاند که دقیقاً سازمان داده شدهاند و نیز مشغولیت انفرادی از قبیل سینما رفتن، تلویزیون تماشا کردن و مطالعه برای آنان لذتبخش میشود.
معمولاً، کودکان بزرگتر وقت کمتری برای بازی دارند. آنان برخی فعالیتها را رها میسازند چون احساس میکنند که این فعالیتها کودکانه و کسل کننده است. مثلاً بچههای کودکستان بازی با مکعبهای چوبی را رها میکنند، زیرا اشیایی از قبیل رنگ، گل رس، مداد رنگی، گچ، فعالیتهای جالبتر و متنوعتری را به آنها عرضه میکنند. زمانی که کودک، دیگر نمیتواند خود را به جای شخصیتهای گوناگون بگذارد، بازیهای هیجانانگیز جذابیت خود را از دست میدهند. وقتی کودک دیگر نمیتواند اسباب بازیها و عروسکهای خود را جاندار فرض کند و این کار به نظر همسالان او نیز «کودکانه» میآید، اسباببازیها و عروسکها جذابیت خود را از دست میدهند. کم شدن تعداد فعالیتهای بازی ممکن است به علت نبودن همبازی نیز باشد. کودکانی که در جمع همسالان خود پذیرفته نمیشوند ناچارند به تعداد محدودی بازیهای انفرادی اکتفا کنند. این به خصوص در مورد پسرها صدق میکند، زیرا بیشتر بازیها پسرانه به صورت دسته جمعی است.
با افزایش سن و کاسته شدن از اوقات فراغت، فعالیتهایی انتخاب میشوند که لذت بیشتری برای کودک فراهم سازند و هر چه کودک بزرگتر شود این انتخاب دقیقتر میشود.
تأثیر محیط
کودکان در سراسر دنیا، در شهر و روستا، کوه و دشت، هر جا که باشند بازی میکنند و محیط فقط در نوع بازی آنها تأثیر میگذارد. کودک آمریکایی بازی میکند، اما ممکن است از بازی «کلاغ پر» چیزی نداند و لذتی هم نبرد.
طبق مطالعات انجام شده، کودکان ژاپنی بیشتر به فعالیتهای غیر رسمی گروهی علاقه نشان میدهند، در حالی که بچه های آمریکایی بر بازیهای تیمی و رقابتی تأکید دارند. کودکان آمریکایی تنها در مراحل اولیه دوران کودکی به بازیهای مهیج علاقهمندند، ولی بچههای ژاپنی این علاقه را برای مدت طولانیتری حفظ میکنند.
نه تنها بازیهای دو کشور، بلکه بازیهای شمال و جنوب یک کشور و حتی محلههای یک شهر نیز با هم تفاوت دارد. فرهنگ هر جامعه در بازی اثر میگذارد و میتوان گفت که بازی کودکان به نوعی نشان دهنده فرهنگ آن جامعه است. در منطقههای محروم، به علت اینکه افراد از توانایی اقتصادی زیادی برای خرید وسایل و اسباب بازی برای کودکان برخوردار نیستند، آن دسته از بازیهای سنتی را که نیاز چندانی به ابزار و اسباب ندارند به کودکان خود میآموزند. در این جوامع کودکان یاد میگیرند که برای خود اسباب بازی بسازند. این تولید و سازندگی نیز بازی و فعالیت دلچسبی برای این قبیل کودکان هست میشود.
فضا و مکان و به طور کلی محیط بازی با نوع بازی تناسب دارد، به طوری که فعالیتهای بدنی معمولاً در فضای باز و بازیهای فکری در اتاقهای منزل انجام میگیرد.
عوامل مؤثر در بازی بسیارند. از جمله آنها میتوان به نقش هم بازی، اسباب بازی، البسه بازی، زمان، آزادی عمل کودک، تشویق والدین و تغذیه کودک نیز اشاره کرد. (1)
منبع : برگرفته از نرم افزار تربیت کودک؛ کاری از حوزه علمیه اصفهان
پی نوشت :
1. روانشناسی بازی، محمدعلی احمدوند، ص 2-10
طبق مطالعات انجام شده، کودکان ژاپنی بیشتر به فعالیتهای غیر رسمی گروهی علاقه نشان میدهند، در حالی که بچه های آمریکایی بر بازیهای تیمی و رقابتی تأکید دارند. کودکان آمریکایی تنها در مراحل اولیه دوران کودکی به بازیهای مهیج علاقهمندند، ولی بچههای ژاپنی این علاقه را برای مدت طولانیتری حفظ میکنند.
نه تنها بازیهای دو کشور، بلکه بازیهای شمال و جنوب یک کشور و حتی محلههای یک شهر نیز با هم تفاوت دارد. فرهنگ هر جامعه در بازی اثر میگذارد و میتوان گفت که بازی کودکان به نوعی نشان دهنده فرهنگ آن جامعه است. در منطقههای محروم، به علت اینکه افراد از توانایی اقتصادی زیادی برای خرید وسایل و اسباب بازی برای کودکان برخوردار نیستند، آن دسته از بازیهای سنتی را که نیاز چندانی به ابزار و اسباب ندارند به کودکان خود میآموزند. در این جوامع کودکان یاد میگیرند که برای خود اسباب بازی بسازند. این تولید و سازندگی نیز بازی و فعالیت دلچسبی برای این قبیل کودکان هست میشود.
فضا و مکان و به طور کلی محیط بازی با نوع بازی تناسب دارد، به طوری که فعالیتهای بدنی معمولاً در فضای باز و بازیهای فکری در اتاقهای منزل انجام میگیرد.
عوامل مؤثر در بازی بسیارند. از جمله آنها میتوان به نقش هم بازی، اسباب بازی، البسه بازی، زمان، آزادی عمل کودک، تشویق والدین و تغذیه کودک نیز اشاره کرد. (1)
منبع : برگرفته از نرم افزار تربیت کودک؛ کاری از حوزه علمیه اصفهان
پی نوشت :
1. روانشناسی بازی، محمدعلی احمدوند، ص 2-10
بیشتر بخوانید :
عوامل مؤثر در بازی
بازی کودک و آموزش
اصول انتخاب اسباب بازی مناسب برای کودکان (3)