درک نکردن و نپذیرفتن تفاوت ها، منجر به بروز اختلافات خواهد شد.
چکیده : مردها در برابر مشکلات سکوت می کنند و کمتر راجع به خودِ مشکل صحبت می کنند و به غار تنهایی خود فرو می روند تا با فکر کردن و در نظر گرفتن تمام جوانب، بتوانند راه حلی پیدا کنند. مردها زمانی که راه حلی پیدا کنند از غار خود بیرون می آیند.
تعداد کلمات 1255 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1255 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
توصیه مادرانه
در میان قبایل بومیان آمریکا، مادران به نوعروسان یاد می دهند که وقتی شوهرشان ناراحت و یا زیر فشار است، به درون گلدان تنهایی یا همان غار تنهایی خود می خزد؛ در این حالت، آنها نباید ناراحت شوند؛ زیرا این حالت فقط گهگاهی برای مرد رخ میدهد و زنان نباید تصور کنند که شوهرشان آنها را دوست ندارد. مادران به نوعروسان اطمینان میدادند که شوهرشان به زودی از درون غار بیرون میآید. اما نکته مهمتری که آنها به نوعروسان هشدار میدادند این بود که نباید هیچگاه شوهرشان را در هنگام رفتن به غار دنبال کنند؛ چون در این صورت، اژدهایی که از غار حفاظت می کند، آنها را میسوزاند.
شیوه چشمت فریبِ جنگ داشت ما غلط دیدیم و صلح انگاشتیم
شیوه چشمت فریبِ جنگ داشت ما غلط دیدیم و صلح انگاشتیم
دلیل اختلافات
دلیل پیدایش بیشتر اختلاف های غیرضروری در روابط زناشویی، این است که زن، مرد را در غار ذهن تعقیب میکند. زن این موضوع را درک نکرده است که مرد، در زمان ناراحتی باید در آنجا تنها باشد و حرفی نزند. وقتی مرد به درون غار خویش میخزد، زن نمیتواند درک کند که چه اتفاقی میافتد. او به طور طبیعی تلاش می کند تا مرد را به صحبت کردن وادارد؛ زیرا امیدوار است با بیرون کشیدن مرد از غار ذهنش و از طریق صحبت درباره آن مشکل، به مردش کمک کند.
فرایند ایجاد تنش
بدین ترتیب، زن میپرسد: آیا مشکلی پیش آمده؟ مرد هم پاسخ میدهد: «نه». اما زن احساس میکند که مرد از چیزی ناراحت است. زن تعجب میکند که چرا شوهرش احساسش را از او پنهان میکند. او به جای آنکه به مرد اجازه دهد تا درون غار ذهن خویش راه حلی را پیدا کند، ندانسته تمرکز او را به هم میریزد.
دوباره می پرسد: میدانم از چیزی ناراحتی. اون چیه؟
مرد می گوید: هیچی.
زن میپرسد: هیچی! تو از یک چیز ناراحتی. چه احساسی داری؟
مرد میگوید: ببین، حالِ من خوب است. فقط تنهام بذار.
زن میپرسد: چرا با من اینطور رفتار میکنی؟ چرا دیگر با من حرف نمیزنی. اینطوری نمیتونم بفهمم چه مشکلی داری؟ تو مرا دوست نداری. فکر میکنم از من بدت میآید.
در این لحظه، مرد کنترل خود را از دست میدهد و شروع به زدن حرفهایی میکند که بعدها پشیمان میشود ( شاید هم نشود). بدین ترتیب اژدهای او از غار بیرون میآید و زن را میسوزاند.
اینش سِزا نبود، دلِ حقگزار من کز غمگسار خود، سخن ناسزا شنید
دوباره می پرسد: میدانم از چیزی ناراحتی. اون چیه؟
مرد می گوید: هیچی.
زن میپرسد: هیچی! تو از یک چیز ناراحتی. چه احساسی داری؟
مرد میگوید: ببین، حالِ من خوب است. فقط تنهام بذار.
زن میپرسد: چرا با من اینطور رفتار میکنی؟ چرا دیگر با من حرف نمیزنی. اینطوری نمیتونم بفهمم چه مشکلی داری؟ تو مرا دوست نداری. فکر میکنم از من بدت میآید.
در این لحظه، مرد کنترل خود را از دست میدهد و شروع به زدن حرفهایی میکند که بعدها پشیمان میشود ( شاید هم نشود). بدین ترتیب اژدهای او از غار بیرون میآید و زن را میسوزاند.
اینش سِزا نبود، دلِ حقگزار من کز غمگسار خود، سخن ناسزا شنید
اژدهای سوزان
زن در دو حالت در آتش اژدها میسوزد: یکی آنکه ندانسته به حریم خلوت مرد تجاوز میکند و دیگر آنکه وقتی حرفها و جملههای مرد را به درستی درک و برداشت نمیکند. این جملهها معمولاً هشدارهایی است که نشان میدهد مرد درون گلدان تنهایی خودش است و یا در حال رفتن به آنجاست. وقتی زن میپرسد موضوع چیست؟ مرد در جمله کوتاهی میگوید چیزی نیست یا حالم خوب است. این علایم هشدار دهنده کوتاه، معمولا تنها راهی است که یک زن میداند که زمان آن فرا رسیده که شوهرش را با احساس هایش تنها بگذارد. مرد به جای آنکه بگوید ناراحتم و میخواهم کمی تنها باشم، فقط سکوت اختیار میکند.
نتیجه معکوس
زن دوست دارد بداند چه مدت طول میکشد تا مرد از گلدان تنهایی اش خارج شود و او چگونه میتواند این زمان را کاهش دهد. باید گفت معمولاً هرچه زنان، مردان را بیشتر وادار به صحبت کردن یا بیرون آمدن از گلدان تنهایی کنند، آنها دیرتر بیرون می آیند.
هرچقدر زنان بخواهند به مردان بفهمانند که این عقب نشینی کاری اشتباه است، در واقع آنها را بیشتر به عقبنشینی و رفتن به درون گلدان تنهاییشان سوق دادهاند. حتی اگر آنها قصد بیرون آمدن از آنجا را داشته باشند.
معمولاً مرد زمانی ساکت میشود و از اطرافیان فاصله می گیرد که احساسش جریحه دارشده و یا زیر فشار روحی است و میکوشد تا به تنهایی مشکل خویش را حل کند. بیشک، کمک کردن زن در چنین شرایطی، پیآمدی نامطلوب و منفی در پی دارد.
هرچقدر زنان بخواهند به مردان بفهمانند که این عقب نشینی کاری اشتباه است، در واقع آنها را بیشتر به عقبنشینی و رفتن به درون گلدان تنهاییشان سوق دادهاند. حتی اگر آنها قصد بیرون آمدن از آنجا را داشته باشند.
معمولاً مرد زمانی ساکت میشود و از اطرافیان فاصله می گیرد که احساسش جریحه دارشده و یا زیر فشار روحی است و میکوشد تا به تنهایی مشکل خویش را حل کند. بیشک، کمک کردن زن در چنین شرایطی، پیآمدی نامطلوب و منفی در پی دارد.
حمایت بانو از شوهر
به طور کلی، وقتی مردان به درون گلدان تنهایی خود میروند، زنان از طریق شش راهکار می توانند به آنها کمک کنند که عبارت اند از:
- هنگامی که مرد سکوت کرده و در خود فرو رفته، اعتراض نکنند؛
- با ارائه راه حل، سعی نکنند درصدد کمک به حل مشکل او برآیند؛
- با جویا شدن از احوال و احساسش سعی نکنند با او همدردی کنند؛
- نگران حال همسرشان نباشند و برای او تأسف نخورند؛
- کنار دهنه گلدان تنهایی اش ننشینند و منتظر بیرون آمدن او باشند.
بر دَرِ ارباب بىمروّت دنیا چند نشینى که خواجه کى به دَر آید
- به انجام کارهایی بپردازند که موجب خوشحالی خودشان میشود.
حس اعتماد و اطمینان
مرد از همسر مورد علاقه اش انتظار دارد مطمئن باشد که وی میتواند عامل ناراحتی اش را خودش برطرف کند. این حس اعتماد و اطمینان که مرد خودش میتواند از پس مشکلش برآید، برای حفظ غرور و شرافت و عزت نفس مرد بسیار اهمیت دارد.
مردها توصیه یا همدردی ناخواسته را نمی پسندند و می خواهند شایستگی خود را ثابت کنند. برای مردها توانایی انجام کارها بدون کمک دیگران، موجب فخر و سربلندی است. در صورتی که به یک زن، زمانی حس فخر و سربلندی دست می دهد که کسی به او کمک می کند و ارتباطی حمایت گرانه دارد. مرد هنگامی احساس می کند مورد حمایت قرار گرفته که زن در ارتباط با او چنین بگوید: «من اطمینان دارم به تنهایی از عهده کارهایت برمی آیی وگرنه، خودت درخواست کمک خواهی کرد».
مردها توصیه یا همدردی ناخواسته را نمی پسندند و می خواهند شایستگی خود را ثابت کنند. برای مردها توانایی انجام کارها بدون کمک دیگران، موجب فخر و سربلندی است. در صورتی که به یک زن، زمانی حس فخر و سربلندی دست می دهد که کسی به او کمک می کند و ارتباطی حمایت گرانه دارد. مرد هنگامی احساس می کند مورد حمایت قرار گرفته که زن در ارتباط با او چنین بگوید: «من اطمینان دارم به تنهایی از عهده کارهایت برمی آیی وگرنه، خودت درخواست کمک خواهی کرد».
عشق و توجه از طریق نگران بودن
یادگیری حمایت از مرد به این شکل، در آغاز ارتباط کاری دشوار است؛ زیرا برای زن سخت است که نگران همسرش نباشد. در واقع، نگران بودن زن، یکی از راههای نشان دادن عشق و توجه و محبتش به دیگران است. برای یک زن، شاد بودن منصفانه نیست هنگامی که شخص مورد علاقه او ناراحت است. اما وقتی زن نگرانی ندارد و از شوهرش خشنود است، مرد نیروی بیشتری برای مقابله با مسائلش به دست میآورد و به آسانی از گلدان تنهاییاش بیرون میآید.بنابراین، هرکاری که موجب میشود با انجام آن، زن احساس خوبی پیدا کند، در این موقعیت مفید خواهد بود؛ مانند: مطالعه کردن، ورزش کردن، خرید کردن، پیادهروی کردن، برقراری تماس تلفنی با یکی از دوستان نزدیک و ... .
بىماه مِهرافروز خود، تا بگذرانم روز خود دامى به راهى مىنهم، مرغى به دامى مىزنم
اورنگ کو، گلچهر کو، نقشِ وفا و مهر کو حالى من اندر عاشقى داو تمامى مىزنم[1]
امّا قضیه برای زنان متفاوت است؛ آنها در شرایط مشابه نیاز به توجه و درک دارند. جان گری می نویسد: مدت زیادی طول کشید تا فهمیدم که همسرم در زمانی که ناراحت است، واقعاً دوست دارد برای او نگران باشم. بدون آگاهی از نیازهای متفاوتمان، از اهمیت نگرانی های او میکاستم و این کار، فقط باعث افزایش ناراحتی او میشد.
منابع:
بىماه مِهرافروز خود، تا بگذرانم روز خود دامى به راهى مىنهم، مرغى به دامى مىزنم
اورنگ کو، گلچهر کو، نقشِ وفا و مهر کو حالى من اندر عاشقى داو تمامى مىزنم[1]
امّا قضیه برای زنان متفاوت است؛ آنها در شرایط مشابه نیاز به توجه و درک دارند. جان گری می نویسد: مدت زیادی طول کشید تا فهمیدم که همسرم در زمانی که ناراحت است، واقعاً دوست دارد برای او نگران باشم. بدون آگاهی از نیازهای متفاوتمان، از اهمیت نگرانی های او میکاستم و این کار، فقط باعث افزایش ناراحتی او میشد.
منابع:
کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری
بیشتر بخوانید :
مدیریت سکوت و کناره گیری شوهر
مواجهه با سکوت شوهر
پی نوشت :
[1] . بیت اول: «در غیاب محبوب زیباروى محبتانگیز خود، براى اینکه روز را به شب برسانم، تله و دام در راه نهاده و مرغى را به دام مىافکنم». بیت دوم: «اورنگ و گلچهر (این عاشق و معشوق) کجا رفتند و از مهر و وفا کجا نشانى باقى مانده است؟ در حال حاضر، این منم که در کار عاشقى، داعیه سرآمد همه عاشقان را دارم». (اورنگ: نام عاشقى مانند مجنون و فرهاد و عاشق گلچهر). شرح جلالى بر حافظ، ج3، ص 1823.